5 فیلتر انتشار خبر
نوام چامسکی، زبانشناس و فیلسوف معروف آمریکایی در سال 1988، در کتاب خود با عنوان «مدل تبلیغاتی» معتقد است که هر خبر و گزارش خام در رسانههای غربی قبل از انتشار باید از 5فیلتر عبور کند. به اعتقاد چامسکی این 5فیلتر عبارتند از:
مالکیت
گفته میشود اندازه و ضرورت سودجویی در شرکتهای رسانهای غالب، ایجاد سوگیری میکند. چامسکی معتقد است از آنجا که بسیاری از رسانههای اصلی بخشی از شرکتهای بزرگ و شرکتهای ادغامشدهمانندوستینگ هاوس و جنرال الکتریک هستند، لذا اطلاعاتی که از این مجاری به عموم میرسد با توجه به علایق شرکتهای بزرگتر ارائه میشود. گاه ممکن است این شرکتها علاقهای به انتشار برخی خبرها نداشته باشند و در این وضعیت برخی خبرها توسط رسانههای وابسته سانسور خواهد شد.
درآمد
بیشتر رسانهها باید مقدار زیادی تبلیغات جذب کنند تا بتوانند هزینههای تولید خود را پوشش دهند. رقابت سختی میان رسانهها برای جذب آگهیدهندهها جریان دارد و اخباری که با حال و هوای خرید در تضاد است بهطور طبیعی به حاشیه رانده شده یا کنار گذاشته میشود.
منابع
براساس کتاب چامسکی، رسانههای جمعی با منابع قدرتمند اطلاعاتی همزیستی مسالمتآمیزی دارند؛ حتی شرکتهای رسانهای بزرگ مانند بیبیسی نمیتوانند به همهجا خبرنگار بفرستند؛ بنابراین منابع خود را بر جاهایی که احتمال بیشتری برای حادث شدن اخبار مهم وجود دارد، متمرکز میکنند. برای مثال، برای اطلاع از دیدگاه رسمی دولت در انگلیس، خبرنگاران به سخنان شخص نخستوزیر یا سخنگوی وی نیاز دارند. سردبیران و خبرنگارانی که این منابع رسمی را مورد انتقاد قرار میدهند ممکن است از دسترسی به این منابع حیاتی برای رسانهشان بازداشته شوند؛ بنابراین رسانه از درج مقالههایی که این منابع خبری را نقد میکند، امتناع میورزد.
بازخورد منفی و جریمه
رسانهها همچنین از انتشار خبرها و گزارشهایی که ممکن است با انتقادات تند، مواخذه یا حتی جریمه قانونی روبهرو شوند، خودداری میکنند. درواقع ترس از جریمه و انتقادات تند یکی از فیلترهایی است که مانع انتشار برخی خبرها در رسانهها میشود.
ضدکمونیستی
آخرین فیلتری که چامسکی بر آن تأکید میکند، فیلتر ضدکمونیسم است. چامسکی معتقد است که کمونیسم در دورهای تهدید اول رسانهای بود و رسانههای جریان اصلی با بزرگنمایی کمونیسم تلاش دارند تا حملات خود علیه مخالفان را شدت بخشند. چامسکی اما بعدها با سقوط اتحاد جماهیر شوروی و پایان نظام دو قطبی، فاکتور ضدکمونیستی را به فاکتور ضدتروریستی تبدیل و تأکید کرد بزرگنمایی تروریسم در رسانهها همان روشی است که در گذشته با بزرگنمایی کمونیسم انجام میشد.