آوار بیتدبیری
وجه مشترک از دست دادن مهدی قائدی و محمد محبی سوء مدیریت مدیران قبلی استقلال بوده است؛ فاجعهای که تبعاتش همچنان متوجه آبیها خواهد بود
کشف هویت آنهایی که استقلال را به این حال و روز انداختهاند، نیازی به استخدام موسیو پوآرو یا شرلوک هولمز ندارد. تقریبا واضح است که چه کسانی در یک سال گذشته استقلال را به لبه پرتگاه نزدیک کردهاند. از فیش جعلی ارسالشده برای باشگاه پرتغالی در پرونده قرارداد قرضی محمد محبی تا بدقولیهای ادامهداری که موجب شده باشگاه الاهلی بر سر مهدی قائدی حتی با باشگاههای ایرانی دیگر مذاکره نکند، فقط بخشی از ماجراهای تلخی هستند که سال اخیر از سوی 3مدیرعامل مختلف به باشگاه تحمیل شدهاند. بهنظر میرسد ترکشهای بهجامانده از دوران مدیریت این افراد، به مرور زمان در استقلال اثر میکند و به این زودیها هم تأثیرش را از دست نمیدهد.
زخمهایی از چند قرارداد
تابستان گذشته مصطفی آجورلو مدیرعامل باشگاه استقلال بود، فرهاد مجیدی تیم قهرمان لیگ را ترک کرد و مدیرعامل باشگاه، نه مانع رفتنش شد و نه حتی رقمی را بهعنوان رقم رضایتنامه او طلب کرد. شاید خود باشگاه اماراتی هم متعجب شده بود که به همین سادگی سرمربی تیم قهرمان لیگ برتر ایران را به خدمت گرفته است. مدیرعامل استقلال اما بهصورت همزمان در حال امضای قراردادهای نجومی با بازیکنان تیم بود. اینکه بازیکن نیمکتنشینی مثل آرمان رمضانی در این باشگاه درآمد 14میلیاردی داشته، نشان میدهد مدیران استقلال چندان فوتبال تماشا نمیکردهاند. به هر حال، این رقمهای سنگین و باورنکردنی، حالا به شکل تعهد روی دست باشگاه مانده است. بازیکنان از این شاکی هستند که درصد کمی از رقم قراردادشان را گرفتهاند، اما هیچکس توضیح نمیدهد که چرا رقم اولیه قراردادها تا این اندازه بالا رفته است. آجورلو کاری کرد که حتی یک گلر ذخیره در استقلال، میلیاردها تومان دستمزد بگیرد؛ بدعت غلطی که بدونشک در فصل جدید نیز تأثیر قابلتوجهی روی استقلال خواهد گذاشت. شاید چند سال زمان ببرد که استقلال موفق شود همه این بدهیهای نجومی را پرداخت کند؛ بدهیهایی که نتیجه خوشخیالی آجورلو در زمان امضای قراردادها بودهاند.
جواهرات از دست رفته
تأثیر بعدی دوران مدیریت آجورلو و 2مدیر بعدی استقلال هم، از دست رفتن 2ستاره بسیار مهم این تیم است. اول از همه آجورلو با رقمی این 2بازیکن را جذب کرد که میتوانست رقم نهایی خرید قطعی آنها باشد. این پول سنگین اما تنها صرف جابهجایی قرضی این نفرات شد. فتحاللهزاده هم رسوایی فیش جعلی را بهوجود آورد. اگر آن پرداخت نهایی 140هزار دلاری انجام میشد، محبی بدون هیچ مشکلی هنوز هم بازیکن استقلال بود. فتحاللهزاده هرگز این پرونده را نبست و حجت کریمی نیز با بدقولیهای مکرر به الاهلی امارات، عملا جلوی بازگشت مهدی قائدی را گرفت. حالا باشگاه اماراتی حتی حاضر به مذاکره با استقلال و باشگاههای دیگر فوتبال ایران بر سر قائدی نیست چراکه فقط شاهد بدقولی از آبیها بوده است. حالا چهکسی پاسخگوی این وضعیت خواهد بود؟ مدیرانی که دیگر در استقلال نیستند؟ مقصرانی که اگر قرار باشد همین حالا درباره کارشان توضیح بدهند، بدون شک از موضع طلبکار به این ماجراها میپردازند.
بزرگترین ضربه به استقلال
اما کاریترین ضربه به استقلال، فقط در قراردادها نبود. کاریترین ضربه، خدشهدارشدن حیثیت بینالمللی باشگاه بود. حالا مدیران سانتاکلارا و فوتبال پرتغال، در مورد استقلال چه فکری میکنند؟ مدیران الاهلی امارات، چه ذهنیتی از فوتبال ایران دارند؟ استقلال در دوران این 3 مدیر از نظر حرفهای در جهان فوتبال بیاعتبار شده و این مسئله برای مدتی همراه باشگاه خواهد بود. طبیعتا زمان میبرد تا آبیها بتوانند این نگرانی بزرگ را برطرف کنند. زمان میبرد تا باشگاه به ترمیم تصویر ویرانشدهاش بپردازد. این شاهکار مدیرانی است که بدون شک، قاتلان بزرگ باشگاه استقلال بودهاند؛ آنهایی که این تیم را به بیراهه دلخواهشان کشاندند.