دیالوگ
مرسدس
مسعود کیمیایی
یه قمه است. ایناهاش. اما ازش نترسین. باهاش 2هزار تا، 200هزار تا… گردو شکستم! اما یه خون تا حالا نریخته. شغل خودشو نمیدونه. شغل قمه دروندنه. اما قمه من خیابونی همینه. ما 2تا عین همیم. هر دو با هم بیعرضه و خوشگل! با هم عین سیاوش!