برخی از اماکن تهران مزین به نام سادات است
زیر بیرق سادات اخوی و سیدعزیزالله
مهدیه تقویراد
از دیرباز سادات میان مردم از احترام خاصی برخوردار و مورد وثوق و اعتماد آنها بودهاند و برگزاری هر مراسمی از سوی آنها با اقبال چشمگیر مردم مواجه میشد و هنوز هم مردم به سادات علاقه خاصی دارند و از آنها با احترام یاد میکنند. در پایتخت هم این احترام و ارادت به آنها مشهود است و گواه آن هم نامگذاری برخی از معابر و مجموعهها به نام سادات است.
میراث سیدابراهیم
یکی از قدیمیترین حسینیههای تهران، حسینیه سادات اخوی است که توسط سیدابراهیم سادات اخوی از زمان ناصرالدینشاه قاجار برای 150سال وقف شده است. ساختمان حسینیه 168سال و بعضی از آثار و تزیینات تکیه مثل پردهها هم 140سال قدمت دارند؛ ساختمانی که یک خانه قدیمی با حیاط بزرگ است و اطراف حیاط را اتاقهای حسینیه احاطه کردهاند. بهدلیل اینکه از گذشته رسم بود، زنان پس از نماز صبح در مراسم عزاداری شرکت کنند، اکنون نیز در این حسینیه از اولماه محرم تا روز سوم شهادت امامحسین(ع) پس از اذان صبح تا اذان ظهر آیین عزاداری به شیوه قدیم انجام میشود و سه شب آخر ماه محرم هم روز و هم شب عزاداری برقرار است و هر شب تا ساعت 24 در تکیه رضا قلیخان آیین سوگواری برگزار میشود. از زمان قاجار پذیرایی در حسینیه سادات اخوی با چای در استکانهای شاهعباسی و نان قندی است و برخی از عزاداران استکانها را گرو میبرند و بعد از حاجت روایی، یک دست کامل آن را به حسینیه هدیه میکنند. هنگام اقامه عزا بانوان در حیاط و آقایان برای عزاداری در ایوان مینشستند و بهعلت اینکه در گذشته بلندگو وجود نداشت برای رسیدن صدا به مستمعان منبر را در میان عزاداران قرار میدادند. حسینیه سادات اخوی در جنوب میدان بهارستان، چهارراه سرچشمه و خیابان شهیدمصطفی خمینی(سیروس)، بعد از پمپبنزین در کوچه شهید افشار قرار دارد؛ چهارراه کوچکی که به اسم «چهارراه سادات» در میان اهالی محله معروف شده است.
از ساداتآباد تا سعادتآباد
تا حدود 100سال قبل در محدوده سعادتآباد امروزی هیچ آبادیای وجود نداشت. نزدیکترین روستاها به آنجا ونک، فرحزاد و خوردین بودند؛ محلهای که گفته میشود سیدهای تهران در آن سکونت داشتند و کمکم با گذر زمان از سیادتآباد به سعادتآباد تغییرنام پیدا کرده است. سال 1327که سیدضیاءالدین طباطبایی، نخستوزیر آخرین شاه قاجار مالک اراضی غرب ونک شد، به کمک کشاورزهای همشهریاش که همگی سید بودند در مدت کوتاهی زمینهای بیابانی را تبدیل به مزرعههای یونجه و گندم و مکان مناسبی برای پرورش خرگوش کرد و از همان زمان بهخاطر سیدبودن کشاورزها، این محله بهنام «ساداتآباد» شناخته میشد و به مرور زمان، جای خودش را به «سیادتآباد» و در نهایت «سعادتآباد» داد. طباطبایی بهمدت 10سال در مزرعههای سعادتآباد، خرگوش آنگورایی پرورش داد و با فروش پوست و گوشت خرگوشها به ثروت زیادی رسید؛ ثروتی که در راه آبادانی بیشتر منطقه هم استفاده میشد.
مسجد سیدعزیزالله
در بازار تهران مسجدی معروف به سیدعزیزالله قرار دارد که قدمتش به سده 13هجری قمری برمیگردد و در روز 11 بهمنماه سال 1334 با شماره 415 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. پیشینیه ساختمان مسجد مربوط به دوران فتحعلیشاه قاجار است اما از بانی مسجد هیچ اطلاعاتی در دست نیست. بنای مسجد شامل صحن سه ایوانه، گنبد، شبستان تابستانی و زمستانی و تزیینات زیبای کاشیکاری و شبستان اصلی مسجد در سمت جنوب به سبکی زیبا و پایدار ساخته شده که بر اثر تعمیرات و اضافات بعدی، از جنبه تاریخی آن کاسته است. در ضلع شمالی شبستان، زیرزمینی سراسری قرار داشته که آن را در دوره اخیر خراب کرده و شبستان جدیدی بهجای آن ساختهاند. در سمت شرق و غرب صحن نیز شبستانهای کوچکتری قرار دارد که با ساختن اتاقکهای جدید، شکل نامناسبی به مسجد دادهاند. در داخل شبستان جنوبی زیرگنبد، سه کتیبه کمربندی قرار دارد که دو تای آنها جدید و یکی دیگر قدیمیاست و بر انتهای آن، تاریخ ۱۲۷۴ قمری ثبت شده است. در سمت در خروجی که به سمت بازار چهارسوق بزرگ است، یک منبع آبسنگی با آیینهکاری قرار دارد. مسجد از نظر طرح و هیات گنبد دوپوش و کاشیکاریهای داخل ایوانها و رعایت تناسب ابعاد ساختمانی، بنای قابلتوجهی بهشمار میآید.
حسینیه سیدها در محله قیام
در محلهای که تا چند وقت قبل به نام شترداران معروف بود و حالا بعد از اصلاحاتی که شهرداری در خیابانهایش انجام داده، به محله قیام معروف شده، حسینیهای قرار دارد که در میان اهالی محل بهنام سیدها معروف است. همزمان با ایام شهادت سومین امام شیعیان جمعیت بانوان گروهگروه به این حسینیه میروند تا ساعاتی را در جایی که بیش از یکصد سال قدمت دارد به اقامه عزا بپردازند. یکی از نکاتی که در این حسینیه جلبتوجه میکند حضور فعال بانوان و تعداد آقایان بسیار کم و محدود به سخنران و افرادی است که در آشپزخانه هستند و با نانقندی و چای از حضار پذیرایی میکنند. نقل است از یک قرن قبل تاکنون شتردارانی که در این محل رفتوآمد کرده و بیتوته میکردند در محل زندگی «آقاسید» هم مراسم روضهخوانی و هم مراسم چاووشی و تعزیهخوانی داشتند. بعدها نیز رسم روضهخوانی تا روز 12ماه محرم بجا آورده میشد و این مراسم تاکنون هم ادامه دارد. خانه سیدها مساحت کمی دارد اما همسایههای کوچه مهاجری در ایام عزاداری منازلشان را در اختیار عزاداران قرار میدهند.
سادات درکه
یکی از قدیمیترین و زیباترین محلههای ییلاقی شمیرانات درکه است که قدمتش به حدود800 سال پیش برمیگردد. گفته میشود ساکنان اولیه این محل باغداران و کشاورزان بودهاند ولی از زمانی که امامزاده سیدمحمد والی(ع) به این ده تشریففرما شدند، روزانه به تعداد اهالی این ده افزوده شد. او با خانواده خود به خراسان میرفت که در ری خبر شهادت امام به ایشان رسید که دوستداران امام برای نجاتش از دست عمال بنیعباس ایشان را به این ده (درکه) آوردند و در همینجا سکونت و بعدها فوت کردند. مقبرههایشان در همین محله است و بسیاری از سادات درکه نیز از نسل ایشان هستند. این روایت از سیدمحمد تقی یکرنگیان، سال 1337، از نوادگان امامزاده سیدمحمد والی علیهالسلام است که روی سنگنوشته در محله درکه موجود است. شکلگیری ساختار جمعیتی محله تحتتأثیر امامزاده سیدمحمد والی علیه السلام است. ساکنان این محله در بدو شکلگیری همگی کشاورزان و باغداران متوسط رو به پایین بودهاند. گفته شده است نام این محله را بهعلت وجود درهایی که در باﻻی محل قرار دارد درکه گفتهاند و همینطور، کثرت نسل سادات، برپایی پرشور آیینهای مذهبی و ارادت ویژه اهالی درکه به ساحت مقدس اهلبیت علیهالسلام این محله قدیمی را به دهکده سادات نیز معروف و مشهور کرده است.