• پنج شنبه 11 بهمن 1403
  • الْخَمِيس 30 رجب 1446
  • 2025 Jan 30
پنج شنبه 15 تیر 1402
کد مطلب : 196505
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/nZ7j5
+
-

آیا عربستان همان چین است؟

دلایلی برای اینکه شکست پروژه لیگ چین را به پروژه عربستان ربط ندهیم

آیا عربستان همان چین است؟

آیا باید از سرمایه‌گذاری کلان عربستان روی ستاره‌های فوتبال و لیگ برتر این کشور نگران بود؟ وقتی سوپرلیگ چین بین سال‌های 2015تا 2017اقدام به خرید ستاره‌های بین‌المللی فوتبال کرد، آرسن ونگر و آنتونیو کونته هشدار دادند که این زنگ خطری برای تمام لیگ‌های اروپایی و حتی فوتبال است. آن زمان بازیکنانی تقریبا متوسط و نه در حد و اندازه‌های کریم بنزما، کریستیانو رونالدو، کانته و... از سوی باشگاه‌های فوتبال در چین جذب شدند تا موجب اقبال عمومی به لیگ این کشور و توجه جهانیان شوند اما این اتفاق به هیچ‌عنوان رخ نداد. آن زمان بازیکنانی مثل رامیرس با 25میلیون پوند از چلسی، جکسون مارتینس کلمبیایی با 25میلیون پوند از اتلتیکو، الکس با 37.5میلیون پوند از لیورپول، هالک با 45میلیون پوند از زنیت، اسکار با 52میلیون پوند از چلسی و ستاره‌های دیگری مثل کاراسکو، پائولینیا، اکسل ویتسل و... به باشگاه‌های چینی پیوستند. باشگاه‌ها موظف بودند به اندازه‌ای که برای خرید بازیکن خارجی هزینه می‌کنند به فدراسیون برای توسعه فوتبال پول بدهند. حتی بعدها بازیکنان مطرح‌تری مثل کارلوس ته‌وس، گراتزیانو پله و... هم پایشان به این لیگ باز شد. کریستیانو رونالدو آن زمان پیشنهاد 100‌میلیون یورویی (85میلیون پوندی) از چین داشت اما آن را رد کرد چون مشغول ثبت رکوردهای رویایی در فوتبال اروپا بود.
   تازه، چینی‌ها در آن زمان نسبت به دستمزدی که دولت سعودی به بنزما و رونالدو می‌دهد، خسیس بودند، با این‌حال پرداخت دستمزد سالی 30میلیون پوندی به ته‌وس صدای همه را درآورد. در نهایت پروژه سوپرلیگ چین شکست خورد. چینی‌ها لیگ برتر و لیگ‌های اروپایی را بیشتر دنبال کردند و برای تماشای آن یا شرط‌بندی روی مسابقات اروپایی از خواب شب‌شان هم زدند. کسی از جاهای دیگر دنیا برای تماشای بازی‌های الکس یا ته‌وس یا کاراسکو پولی پرداخت نکرد و بازیکنانی که آن زمان به چین رفتند فراموش شدند، ازجمله هالک اما برخی بازیکنان مثل کاراسکو، پائولینیو و ویتسل این شانس را داشتند تا بار دیگر به فوتبال اروپا برگردند. تماشاگران زیادی آن اوایل از بازی‌ها استقبال می‌کردند اما به‌نظر می‌رسید غیرواقعی است و آن تماشاگران اجاره‌ای هستند. به هر حال، پروژه سوپرلیگ چین شکست خورد و کمتر کسی یادش مانده که چه بازی‌هایی در آن لیگ برگزار شد.
   لیگ فوتبال هند هم مدتی کوتاه چنین رویه‌ای را در پیش گرفت اما نه با ستاره‌های متوسط یا ستاره‌های بزرگ پابه‌سن‌گذاشته، بلکه با بازیکنان بازنشسته و تمام‌شده‌ای مثل ترزگه. هندی‌ها که اخیرا رکورد جمعیت را از چین گرفته‌اند به لیگ کریکت خود که بزرگ‌ترین لیگ جهان است یا ورزش‌های دیگر علاقه بیشتری نشان داده‌اند. هند و چین با چیزی بیش از 3‌میلیارد نفر جمعیت حتی یک ستاره بزرگ فوتبال را هم در خود پرورش نداده‌اند و هیچ کدام نتوانسته‌اند 11بازیکن بااستعداد از میان یک‌ونیم میلیارد جمعیت خود کشف کنند. اما وضعیت عربستان فرق دارد. برخی مسابقات لیگ فوتبال عربستان پیش از ورود رونالدو بیش از 60هزار تماشاچی به‌خود می‌دید. باشگاه‌های بزرگی مثل الهلال و الاتحاد به فینال‌ها و جام‌های آسیایی می‌رسیدند و تیم ملی این کشور هم همواره جزو قدرت‌های فوتبال قاره بود. بنابراین فوتبال عربستان با چین و هند تفاوت دارد.
   لیگ قطر را هم می‌توان مقایسه کرد. در سال‌های اخیر بازیکنانی مثل بن‌عطیه هم جذب شده‌اند اما شما مقایسه کنید همه نام‌هایی را که برده شد تنها با یک فقره نام کریستیانو رونالدو. نام رونالدو خودش یک برند جهانی است و می‌تواند توجه همگان را جلب کند. رونالدو در حوالی 38سالگی همچنان می‌درخشد و به‌تازگی به 200بازی ملی با پیراهن تیم ملی پرتغال رسیده است. کریم بنزما هنوز یک سال از برنده شدنش در مراسم توپ طلای اروپا نمی‌گذرد. او همین فصل گذشته که بسیاری از مسابقات را به‌دلیل خستگی یا آسیب‌دیدگی از دست داد، نفر دوم جدول گلزنان لالیگا شد. کریم 2‌فصل پیش با رئال قهرمان شد و فصل قبل این تیم را به نیمه‌نهایی همین رقابت‌ها برد. کانته همچنان یک گزینه برای تیم ملی فرانسه است. بروزوویچ همین‌ ماه گذشته در فینال لیگ ملت‌های اروپا مقابل اسپانیا بازی کرد و 6ماه قبل‌تر در نیمه‌نهایی جام جهانی2022قطر، روبن نوس یکی از آرزوهای هواداران بارسلونا بود، ادوارد مندی 3‌فصل پیش بهترین دروازه‌بان اروپا لقب گرفت و سال گذشته با سنگال به قهرمانی آفریقا رسید و... ستاره‌های دیگری که همین حالا هم در اروپا کلی خواهان دارند. آنها بازیکنان بازنشسته یا کمتر شناخته شده نیستند.
   لیگ عربستان پیش از جذب ستاره‌ها از لحاظ کیفیت بازیکنان داخلی در رده 75جهان قرار داشت، جی‌لیگ ژاپن در رتبه 21و حالا باید منتظر سبقت لیگ برتر عربستان از لیگ‌های ژاپن و چند لیگ اروپایی ماند. رونالدو قول داده به‌زودی این لیگ بین 5 لیگ بزرگ دنیا قرار خواهد گرفت. همین حالا لیگ‌یک فرانسه با رفتن مسی به رتبه هفتم بهترین لیگ‌ها تنزل یافته. آیا لیگ عربستان با ستاره‌های جذب شده از لیگ بلژیک که در حال حاضر پنجم است جذاب‌تر نیست؟ یا حتی از لیگ هلند رده ششمی؟
   جنبه‌های غیرفوتبالی جذب ستاره‌ها را هم بارها نوشته‌ایم یا جای دیگری خوانده‌اید. دلایلی ازجمله برندسازی سعودی‌ها، تطهیر نام حکومت خودکامه این کشور، سرپوش گذاشتن روی محدودیت آزادی‌های فردی، جذب گردشگر و اسپانسر و... در نهایت بی‌نیازی کامل از فروش نفت خام در آینده‌ای نه چندان دور که چشم‌اندازهای دولت سعودی است.
   چیزی که لیگ عربستان را نسبت به لیگ‌های چین، هند یا حتی آمریکا ممتاز می‌کند، ساعت برگزاری مسابقات آن است. کسی که در خاورمیانه یا اروپا یا آفریقا زندگی می‌کند برای تماشای مسابقات فوتبال در شرق آسیا یا کشور آمریکا باید از خواب خودش بزند و نیمه‌شب برخیزد اما ساعت برگزاری لیگ عربستان با ساعت لیگ‌های اروپایی متناسب است. حتی علاقه‌مندان به فوتبال در چین، آسیای جنوب شرقی، ژاپن، آمریکا و آمریکای جنوبی وقتی ساعت خواب و کارشان را با لیگ‌های اروپایی تنظیم می‌کنند، می‌توانند برای دنبال کردن بازی‌های رونالدو و بنزما و دیگران هم برنامه‌ریزی کنند.
   الان همه می‌دانند که مسی به باشگاه اینتر مایامی در آمریکا رفته اما اکثرا اطلاعی ندارند چه ستارگان دیگری در لیگ حرفه‌ای فوتبال آمریکا حضور دارند. این در حالی است که همه دنیا دیگر نام النصر، الهلال، الاتحاد، الاهلی و حتی الاتفاق را می‌دانند یا شنیده‌اند. رونالدو یک‌بار پس از گلزنی به شادی گل همیشگی خودش پشت کرد و سجده شکر به‌جا آورد که تبلیغی عالی برای لیگ عربستان بود. استیون جرارد هم در مراسم معارفه‌اش به‌عنوان سرمربی الاتفاق و بنزما در مراسم رونمایی در باشگاه الاتحاد، عربی حرف زدند. بچه‌های رونالدو هم عربی حرف زده‌اند. نامزد کریستیانو در فروشگاه‌ها و خیابان‌های ریاض قدم می‌زند و عکس می‌گیرد تا تصویری متفاوت از آنچه در افکار عمومی درباره این سرزمین وجود دارد، رقم بزند. درباره ولخرجی چینی‌ها گفته می‌شد چین توسعه سوپرلیگ را برای ورزش شویی (پولشویی از طریق رقابت‌های ورزشی) انجام داده ‌است. برخی خوش‌بین‌ها می‌گفتند چینی‌ها می‌خواستند از فوتبال برای مصرف، اوقات فراغت، سرگرمی و صنعت ورزش داخلی استفاده کنند. حالا درباره ریخت‌وپاش عرب‌ها می‌گویند این یک پوشش برای نقض حقوق بشر یا آسیب این کشور به کره زمین با سوخت‌های فسیلی است. هر چه می‌خواهند بگویند و ممکن است بیشتر ادعاهای آنها درست باشد، اما چیزی که مشخص است این است که لیگ عربستان در فصل آینده با پروژه‌های شکست‌خورده‌ای چون سوپرلیگ چین، لیگ حرفه‌ای هند و لیگ ازبکستان که زمانی ریوالدو و اسکولاری را جذب کرده بود از زمین تا آسمان فرق دارد و دست‌کم از لحاظ پروژه ورزشی باارزش‌تر به‌حساب می‌آید. از طرفی، لیگ فوتبال چین توسط کووید-19که از همین کشور به جهان صادر شد به فروپاشی رسید.
   غیر از برندسازی و تطهیر، انگیزه دیگری برای هزینه‌کرد دولت سعودی در فوتبال وجود دارد؛ اینکه مردم عربستان یکی از بالاترین آمارهای چاقی و دیابت را در جهان دارند. شاید با رونق گرفتن فوتبال‌شان مردم ترغیب به ورزش شوند یا حداقل برای تماشای مسابقات چند صد متری را در ورزشگاه‌ها پیاده بروند و تحرکی داشته باشند.
   نکته آخر اینکه پول هزینه شده در لیگ چین توسط کارآفرینان و بنگاه‌های اقتصادی خصوصی به فوتبال تزریق می‌شد اما باشگاه‌های عربستانی از حمایت دولت برخوردارند و همه هزینه‌های آنها توسط دولت پرداخت می‌شود. دنیا را چه دیدید؟ شاید 2‌سال دیگر مسی هم به عربستان رفت یا در چشم‌انداز 2030امباپه و هالند هم در این لیگ دیده شدند.

MLS سی‌ویکمین لیگ برتر در جهان است. اینتر مایامی که در رتبه 28بهترین تیم‌های آمریکایی قرار دارد، در رده جهانی در رتبه 875است. اگر مسی به الهلال می‌رفت در باشگاهی بازی می‌کرد که در رده 69بهترین تیم‌های جهان در سال2023حضور دارد. تیم رونالدو یعنی النصر در رده 147و تیم کریم بنزما -الاتحاد- در جایگاه 172است و بارسلونا یازدهم. لیگ حرفه‌ای فوتبال آمریکا سی‌ویکمین لیگ جهان است و لیگ عربستان بیست‌وششمین لیگ معتبر فوتبال در جهان.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید