• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
پنج شنبه 25 خرداد 1402
کد مطلب : 194585
+
-

خاطره رهبری از پیغام یک مادر شهید

پسرم فدای سرتان!

رهبر  معظم انقلاب از درخواست مادر یک شهید از ایشان برای رساندن پیامی به امام ره  در سخنرانی‌شان در مهرماه سال1395 این‌چنین روایت کرده‌اند: «من شاید این خاطره را بارها گفته باشم. در یکی از شهرها که زمان ریاست‌جمهوری رفته بودم، بعد که سخنرانی کردم و برگشتم بیایم، مردم دوروبر ما اجتماع کرده بودند و اظهار محبت می‌کردند، من هم می‌رفتم طرف ماشین که سوار بشوم. شنفتم که یک خانمی از پشت‌سر در وسط جمعیت مرتب صدا می‌زند و اسم بنده را می‌آورد. فهمیدم کار مهمی دارد؛ ایستادم. گفتم بگذارید این خانم بیاید ببینم چه‌کار دارد که در این جمعیت این‌جور داد می‌کشد. آمد جلو، گفت که آقا! پسر من اسیر شده بود - به‌نظرم، حالا درست یادم نیست، شاید گفت: تنها پسرم؛ احتمال می‌دهم گفت: تنها پسرم - چند روز پیش اطلاع پیدا کردم که در اسارتگاه شهید شده... به امام بگویید که - شاید مثلاً به این تعبیر، حالا جزئیاتش یادم نمانده؛ البته یادداشت کرده‌ام، بارها هم گفته‌ام - فدای سرتان؛ و اگر باز هم پسر داشته باشم، باز هم می‌فرستم. این پیغامی بود که یک مادر [شهید گفت‌]. ببینید این روحیه را! من آمدم به امام این را عرض کردم، امام گریه‌اش گرفت. از شنیدن این سخن و این احساس، اشک به چشم امام آمد. این روحیه‌ها برای چه‌کسی بود، برای چه بود؟ جز برای خدا یک چنین چیزهایی را انسان نمی‌تواند مشاهده کند که مادر 2شهید بچه‌هایش را خودش ببرد داخل قبر بگذارد و گریه نکند! یا بخواهد از دوروبری‌هایش که گریه نکنند، بگوید: من بچه‌هایم را در راه خدا داده‌ام، خوشحال هم باشد؛ اینها آن آرمان است.»


 

این خبر را به اشتراک بگذارید