آغاز پایان هژمونی نظام سلطه
وجود شخصیت هایی مانند شیخ زکزاکی در نیجریه نشان می دهد ملت ها بیدار شده اند و صدای انقلاب ایران راشنیده و گام در مسیر افول آمریکا و نظام سلطه گذاشته اند
حمیدرضا بوجاریان-روزنامهنگار
«جواد منصوری» نخستین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که با امام راحل ارتباط و نزدیکی بسیاری داشت. او از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷ بهعنوان معاون فرهنگی و کنسولی وزیر امورخارجه در این وزارتخانه مشغول بهکار بود. منصوری از سال۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ بهعنوان سفیر ایران در پاکستان فعالیت میکرد و در فاصله سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ سفیر ایران در چین بود. او بر این باور است که نظام سلطه غرب خصوصا آمریکا با روندی آهسته اما محسوس در حال فروپاشی است و نشانههای آن نیز بهخوبی دیده میشود. اما این نظامی و دیپلمات پیشین معتقد است که فضای سیاسی حاکم بر جهان و تغییراتی که در پی انقلاب اسلامی در 44سال قبل رخ داده، ادبیات سیاسی جدی را وارد سیاست کرده است که غربیها بهدلیل ناآشنایی با آن نمیتوانند با این ادبیات و مدافعان آن مقابله کنند. گفتوگوی همشهری را با این چهره سیاسی– نظامی در ادامه خواهید خواند.
بسیاری بر این باورند که انقلاب اسلامی از الگوی خاصی پیروی میکند. شما هدف نهایی انقلاب اسلامی را در چه موضوعی میبینید؟
انقلاب اسلامی روند تکاملی خود را از حدود 60سال قبل آغاز کرده و بهتدریج با توجه به پیچیدگی منحصربهفردی که دارد، مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است. بهعبارت دیگر، رویدادهای بعد از سال1341 تا 1357 مقدمه شکلگیری انقلاب اسلامی بود؛ روندی که با یک نیروی ناشناخته در صحنه سیاست بینالملل به پیروزی رسید و با پیروزی آن بسیاری از الگوهای انقلابهای قبل از خود را نقض و مفاهیم جدیدی را در ادبیات سیاسی جهان تولید کرد که تا پیش از آن در قالب نمونههای دیگر انقلابها نمیگنجید.
انقلاب اسلامی صرفا برای تغییرنظام سلطنتی به جمهوری اسلامی یا خارجکردن آمریکا از ایران یا ساقطکردن 2 امپراتوری شرق و غرب و تفکر سوسیالیستی و سرمایهداری شکل نگرفت، بلکه وقوع آن با این هدف بود که قدم به قدم برنامههایی را که اسلام تعریف کرده است، اجرایی کند و بتواند این برنامهها را به شکل کلان در نظام جهانی معرفی و اجرایی کند.
آنچه ما در این مدت گذراندیم بخشی از مراحلی بود که برای رسیدن به تکامل امروز باید از آن عبور میکردیم تا بتوانیم این هدف را محقق کنیم. امام(ره) در سال اول بعد از انقلاب چند جمله بسیار مهم دارند. بهعنوان مثال، در 12فروردین1358 و 2ماه بعد از پیروزی انقلاب میفرمایند: امروز روز آغاز حرکت بهسوی «حکومتالله» در جهان است. این جمله برای بسیاری از نیروهای انقلاب هم که در صحنه بودند مشخص نبود و درشرایطی که ما نه کشوری سازماندهی شده بودیم و نه قانون اساسی و دولت داشتیم، مطرحشدن این جمله عجیب بود. اکنون شاهد تحقق این جمله امام راحل هستیم. انقلاب اسلامی نشان داد که مسیری را برای تغییر تاریخ بشریت طراحی کرده و این مسیر بهتدریج در حال طیشدن است؛ حتی اگر نیاز به 100سال زمان داشته باشد.
ژئوپلیتیک سیاسی جهان بعد از وقوع انقلاب اسلامی دچار تغییرات اساسی و ساختاری جدی شده است. این تغییرات چگونه شکل گرفته و انقلاب ایران چگونه چنین تأثیرگذاری را بر این ساختار تحمیل کرده است؟
در فرهنگ سیاسی جهان، جهانبینی جمهوری اسلامی ایران نمیگنجد. بودند افرادی در داخل کشور که نگرش انقلاب را درک نمیکردند و فهمی از آن نداشتند؛ چراکه این جهانبینی در چارچوب مطالعات سیاسی و تفکرات رایج دنیا قرار نمیگیرد. نکته جالب این است که انقلاب اسلامی و تفکر آن در طول 4دهه گذشته موفق شده است بسیاری از ساختارهای فکری، فرهنگی، سیاسی و بینالمللی را در دنیا تغییر دهد. بهعبارت دیگر، امروز اثری از کمونیست، ناسیونالیست، سوسیالیسیم و حتی سکولاریسم نیست. امروز دنیا بهتدریج به سمتی میرود که فلسفههای موجود پاسخگوی نیاز بشر نیست. حرکتهایی که علیه جمهوری اسلامی ازسوی طیف گستردهای از دشمنان آن در دنیا شکل گرفته، با این هدف انجام شده که مسیر درست انقلاب ادامه پیدا نکند؛ چراکه میدانند اسلام با این روند بهتدریج تمامی ساختارهای دنیای غرب را در هم خواهد کوبید. از اینروست که غربیها، کنفرانسها و نشستهای مختلفی را با هدف چگونگی مقابله با گسترش اسلامخواهی ناشی از انقلاب اسلامی برگزار میکنند و هزینههای سنگینی را هم برای اجرای سیاستهای مصوب در این اجلاسها صرف میکنند. در پاسخ به سؤال شما باید گفت تا مدتها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مراکز قدرت و مراکز علمی دنیا در مورد پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم آن دچار تردید و ابهامات زیادی بودند تا اینکه امام راحل مبدأ انقلاب را 15خرداد دانستند و غربیها با مطالعه رویداد 15خرداد با جریان کاملا جدید، ناشناخته و اثرگذاری روبهرو شدند که 3ویژگی منحصربهفرد داشت و آن شامل مردم آگاه، مومن و حاضر در صحنه و نه هر مردمی، اسلام ناب محمدی و مفهوم شهادت و عاشورا و مرجعیت دینی و سیاسی بود. ترکیب این 3عنصر و رهبری امام(ره)، انقلاب را به پیروزی رساند. استمرار ترکیب این 3عنصر موجب استمرار انقلاب و تغییر ژئوپلیتیک سیاسی جهان شده است و این روند همچنان ادامه دارد.
با توجه به این رویکرد بهنظر میرسد دشمن دشمنی خود را با انقلاب اسلامی بیشتر کرده است؟
انقلاب اسلامی یک فرهنگ و مکتب متعالی است. جمهوری اسلامی را باید از انقلاب اسلامی جدا دانست. انقلاب اسلامی یک مسیر است که شامل دولتی است که باید مسیر را با سیاستگذاریهای خود طی کند. ممکن است بخشی از مسیری را که دولتهای جمهوری اسلامی میپیمایند در مسیر انقلاب اسلامی باشد، اما انقلاب مسیر خود را دارد و متعهد به جمهوری اسلامی و مسیری که دولتهای مستقر میروند، نیست. در 44سال گذشته بهرغم همه تلاشهایی که از سوی دشمن شده، انقلاب اسلامی شکست نخورده است، بنابراین قاطعانه میگویم مسئله دشمن امروز نه جمهوری اسلامی، بلکه انقلاب اسلامی است.
همانطور که گفتید، دشمنان انقلاب تلاش زیادی را برای جلوگیری از صدور فرهنگ انقلاب اسلامی به دیگر کشورها انجام دادهاند. فکر میکنید ایران اکنون در سپهر سیاسی و نظم نوینی که رهبر معظم انقلاب از آن سخن گفتهاند، چه جایگاهی خواهد داشت؟
اولا، تحولات سیاسی و بینالمللی کند و تقریبی است. ثانیا نامحسوس است و زمانی که به نتیجه میرسد خود را نشان میدهد. بنابراین نمیتوانیم بگوییم که چه زمانی انقلاب اسلامی و تفکر آن به کجا خواهد رسید یا اینکه چه تغییراتی به واسطه این تفکر در جهان رخ خواهد داد، اما آنچه درباره گسترش، اقتدار و تأثیرگذاری انقلاب گفته میشود با همراهی مستقیم و غیرمستقیم نیروهای مقاومت و برخی دولتها در حال وقوع است که پیام انقلاب اسلامی را درک کردهاند و با شناخت این پیام سنگرهای دنیا را به نفع جبهه اسلام به شکل مرئی و نامرئی، محسوس و نامحسوس فتح میکنند. 40سال قبل ما کجا بودیم؟ اسلام کجا بود و شیعه کجا بود؟ 50سال قبل ایران در دنیا محلی از اعراب نداشت و اسلام بهعنوان یک مکتب مورد توجه نبود، اما امروز در همه مراکز مطالعات استراتژیک دنیا اسلام و شیعه مطرح است. الان در دستگاههای مختلف اطلاعاتی اروپا مسئله شهادتطلبی و فرهنگ آن در حال بررسی است اما هنوز نتوانستهاند به درکی برای آن برسند. دیدیم که سردار سلیمانی چگونه در خاورمیانه اثر گذاری داشت در حالی که ما امثال شهید سلیمانی، زیاد داریم. در نیجریه افرادی مانند شیخ زکزاکی و هزاران مانند او داریم که فرهنگ و مکتب انقلاب اسلامی را درک کردند. جالب است که هرگز در نیجریه حکومتی اسلامی وجود نداشته که مردم به تبع حکومت اسلامی مسلمان شوند، بلکه مکتب اسلام و صدای آن به مردم این سرزمینها رسیده و آنان را مجذوب اسلام و تفکر انقلاب اسلامی کرده است. اینها همه نشانه افول ارزشهای بهاصطلاح بشری غربی است و قدرت غرب در سرزمینهایی است که به شکل سنتی در آن نفوذ داشتند. این اتفاق دریچه آغاز بر پایان هژمونی نظام سلطه است که مکتب انقلاب اسلامی که برگرفته از اسلام ناب محمدی است، آن را وارد ادبیات سیاسی جهان کرده و موجب شکست غربیها میان افکار عمومی مردم جهان شده است. این اتفاق با توپ، تانک و اتکا به نیروی نظامی حاصل نشده، بلکه از دریچه قلبها به دل ملتها راه یافته و به این دلیل، شکستدادن آن با استفاده از قوای نظامی ممکن نیست و نخواهد بود.