مهاجرستیزی و اسلامستیزی در اروپا
قدرت گرفتن راستگرایان افراطی در اروپا شرایط مهاجران را دشوارتر کرده است
درحالیکه تب مهاجرت به کشورهای اروپایی هر روز تندتر میشود و هر روز موجی از پناهجویان و مهاجران ملیتهای مختلف برای در امان ماندن از آثار و صدمات جنگافروزیها و سیاستهای انحصارطلبانه آمریکا و دستیابی به مواهب زندگی اروپایی روانه مرزهای این کشورها میشوند، پیروزی و بر سر کار آمدن احزاب ملیگرا و راست افراطی در بعضی از کشورهای اروپایی، نگرانی مهاجران و اقلیتهای دینی و قومی-نژادی را برانگیخته است. این نگرانی از مواضع، اصول و ایدئولوژیهای ضدمهاجرتی احزاب راستگرا ناشی میشود. پیروزی این احزاب بسته شدن مرزهای این کشورها روی مهاجران و وضع قوانین سختگیرانه مهاجرت را بهدنبال داشته و شرایط را برای مهاجران و پناهجویان قاره اروپا سخت و پرخطر کرده است.
مخالفان سیاستهای مهاجرپذیری
از جنگ جهانی دوم به بعد قاره اروپا به مقصدی برای مهاجران و پناهجویان تبدیل شد تا این قاره علاوه بر جذب نیروی کار ارزانقیمت، از خطر پیری جمعیت نیز رهایی یابد. کشورهای پیشرفته صنعتی در شرایط عادی به دلایل جمعیتی و اقتصادی به مهاجران جوان نیاز دارند تا سیستم امنیت اجتماعی آنها را حفظ و سرعت پیر شدن جمعیت را کُند کند؛ بنابراین با وجود مشکلاتی که در طول دهههای اخیر پدیده مهاجرت برای کشورهای اروپایی بهوجود آورده بود، این کشورها سیاست مهاجرپذیری خود را حفظ کردند.
با وجود میل دولت به مهاجرپذیری، عموم جامعه از این امر ناراضی و مشکلات ناشی از مهاجرت را محصول سیاستهای حزب حاکم میدانستند. با توجه به ایدئولوژی
مهاجرستیز و اسلامستیز احزاب راست افراطی، فرصت مناسبی در اختیار این احزاب اروپا قرار گرفت تا از افزایش مهاجرت مسلمانان به اروپا بهعنوان برگ برنده برای جذب افکار عمومی جهت اعمال فشار بیشتر بر مهاجرت مسلمانان بهره بگیرند و افزایش میزان مهاجرت مسلمانان به اروپا پس از تحولات خاورمیانه، سبب تقویت گرایشها به احزاب راست افراطی اروپا شود.
پیروزی احزاب راستگرا
زمینههای مخالفت با مهاجران در اروپا سبب شد حزب راستگرایان افراطی بهعنوان احزاب سیاسی برنده بر سر کار آیند و نخستین جرقههای حاکمیت این احزاب در ایتالیا زده شود.
اوایل مهرماه سال گذشته در انتخابات پارلمانی ایتالیا، حزب «فراتیلی دیتالیا» (برادران ایتالیا) بهعنوان راستگراترین جناح این کشور به رهبری «جورجیا ملونی» 45ساله به پیروزی رسید و پروسه حاکمیت این حزب که از سالها پیش آغاز شده بود، صورت رسمی بهخود گرفت.
ایتالیا تنها کشور مهاجرپذیر اروپایی نیست که با روی کارآمدن راستگرایان، سیاستهای مهاجرپذیری آن دستخوش تغییر و تحول میشود و این احزاب بر حاکمیت و نظام اجرای قوانین کشورهای دیگری مانند سوئد، آلمان، فرانسه و... نیز سایه انداختهاند. در انتخابات اخیر سوئد ائتلاف راستگرایان متشکل از اعتدالگرایان، لیبرالها، دمکراتهای مسیحی و دمکراتهای سوئدی موفق شدند که ۱۷۶ کرسی پارلمان را بهدست آورند.
در انتخابات پارلمانی کشور آلمان نیز که سال گذشته برگزار شد، حزب راست افراطی «جایگزین بهمنظور آلمان» ۱۰ درصد آرا را بهدست آورد. در فرانسه نیز حزب تجمع ملی به ریاست مارین لوپن در دور دوم انتخابات پارلمانی توانست ۸۹درصد کرسی را بهدست آورد.
قوانین خشن برای مهاجران
ناگفته پیداست که قدرت گرفتن این احزاب تندرو در اروپا به تغییر قوانین مهاجرپذیری و پناهندگی کشورهای این قاره انجامیده و شرایط دشواری را پیش روی مهاجران و پناهجویان قرار داده است. قوانین مصوب در کشور فرانسه ازجمله این قوانین است. قوانین اضطراری این کشور، اجازه دستگیری و بازرسیهای با بهانه و بیبهانه پناهجویان را به پلیس فرانسه میدهد.
در بلژیک، آلمان و هلند نیز فهرستهایی از مظنونان تهیه شده و در اختیار پلیس این کشورها قرار گرفته که در میان آنها نام جوانان رنگینپوست بیشتر از سایر افراد به چشم میخورد. در انگلیس هم پلیس از این اختیار برخوردار است که مهاجران مرتکب جرائم جزئی را بهسادگی اخراج کند. با تمایل فزاینده گروههای راستگرای افراطی به مبارزه با مهاجران و تشدید بحران اقتصادی در جوامع اروپایی، بهنظر میرسد که تداوم حضور این احزاب میتواند زمینههای خشونت بیشتر و اعمال قوانین تبعیضآمیز علیه مهاجران در کشورهای اروپایی را_ که بخش اعظمی از آنها را مسلمانان تشکیل میدهندـ بهوجود آورد.
مهاجران، منشأ مشکلات اروپا
احزاب راست افراطی، مهاجران را در 3زمینه بهعنوان معضل مینگرند:
1 در بعد فرهنگی، مهاجرت بهعنوان تهدیدی برای همگونی و انسجام فرهنگی کشورهای پذیرا مطرح است. باور طرفداران احزاب راستگرا بر این است که مهاجران نمیخواهند و نمیتوانند در فرهنگ کشور میزبان جذب شوند و اغلب از مهاجران بهعنوان «سونامی» یاد میشود.
2 درحوزه امنیتی، مهاجرت و جرائم همواره به یکدیگر پیوند داده میشوند. استدلال احزاب راستگرای افراطی این است که مهاجران غالبا به اقدامات مجرمانه روی میآورند. حوادث 11سپتامبر و پس از آن اقدامات تروریستی در لندن و مادرید باعث شد که مهاجرت به تروریسم پیوند بخورد.
3 در حوزه اقتصادی، احزاب راستگرای افراطی معتقدند که مهاجران بار سنگینی بر دوش کشورهای اروپایی هستند و فرصتهای شغلی را از چنگ شهروندان اروپایی خارج میکنند. آنها بیکاری را در پیوند مستقیم با مهاجران میدانند.
احزاب راست افراطی این باور را که سیاستمداران حاکم نماینده مردم هستند، رد میکنند و این سیاستمداران را نماینده منافع اقتصادی شخصی و گروههای ذینفوذ میدانند. احزاب راستستیز افراطی اعتقاد دارند برای حل مشکلات مردم باید تصمیمات قاطع، عاجل و مؤثری توسط حاکمیت گرفته شده و به فوریت به اجرا گذاشته شود. آنها باور دارند وجود مهاجران ریشه بسیاری از مشکلات کشورهای اروپایی به شمار میآید و خارجیهای مجرم مشکل اصلی جوامع اروپایی هستند؛ درحالیکه احزاب مخالف بهدلیل داشتن سیاستهای مهاجرپذیری از عهده حل این مشکلات برنمیآیند.