30سال قبل همشهری
کشف جسد بدون سر در سرآسیاب دولاب
«جسد بدون سر یک پسر 12ساله که داخل گونی پیچیده شده بود، در خیابان حاج قربانی در حوالی سرآسیاب دولاب کشف شد»؛ این خبر هولناکی بود که 30سال قبل در روز 29اردیبهشتماه سال 1372در پیشانی صفحه حوادث همشهری قرار گرفت. جزئیات این خبر به این شرح است: با پیدا شدن جنازه بدون سر این بچه که مصطفی نام دارد مأموران بخش جنایی اداره آگاهی تهران تحقیقات گستردهای را پیرامون یافتن عامل یا عاملان این جنایت هولناک آغاز کردهاند و پرونده در شعبه بازپرسی ویژه قتلهای عمد دادسرای تهران که بازپرس آن آقای گودرزی است، تحت پیگیری قرار دارد. آقای گودرزی که در این گزارش بهعنوان بازپرس جنایی تهران از او یادشده حمیدرضا گودرزی است. قاضی باسابقهای که پس از بازنشستگی به جرگه وکلا پیوسته و در سالهای اخیر افکار عمومی او را با وکالت محمدعلی نجفی میشناختند. در ادامه این گزارش جنایی آمده است: ساعت 10شب مأموران جمعآوری زباله در خیابان حاجقربانی، مقابل پارک داخل کوچه ترکها به کیسهای که بیش از حد معمول سنگین بود، ظنین شدند. آنها از نزدیکترین باجه تلفن جربان را به مأموران حوزه 21نیروی انتظامی اطلاع دادند و بدینترتیب راز قتل فجیع پسربچه 12ساله فاش شد. صرفنظر از اصل این ماجرا اشاره خبرنگار جنایی وقت همشهری به باجههای تلفن که در آن سالها در همه کوچهها و خیابانها دیده میشد جالب توجه است.
قطع شدن انگشتان کودک 2ساله در چرخ گوشت
یکی از حوادث تلخی که در دهه 70زیاد اتفاق میافتاد و این سالها بهندرت شاهد آن هستیم، حادثه دلخراش قطع دست کودکان بازیگوش در چرخ گوشت بود. در آن سالها هرازگاهی صفحه حوادث روزنامهها که همیشه پرخواننده بوده و هستند خبر میدادند که کودکی بازیگوش دستش را بر اثر وارد کردن به چرخ گوشت از دست داده است. روز 25اردیبهشتماه سال 1372صفحه حوادث همشهری خبری در اینباره منتشر کرد. در این حادثه دختری 2ساله بهنام زهرا به تقلید از مادرش دستش را در چرخ گوشت کرد و حادثه تلخی را رقم زد. در این گزارش آمده است: مادر کودک چرخ گوشت را کف اتاق قرار داده و مشغول چرخ کردن گوشت بود که ناگهان زهرا دستش را در چرخ گوشت کرد و انگشتانش قطع شد. مأموران آتشنشانی با بریدن چرخ گوشت دست کودک را آزاد کرده و او را به بیمارستان سینا انتقال دادند.
5قربانی در تصادف پیکان و کامیون
پیکان، یکی از نوستالژیهای دهههای 60و 70بود و خیلیها هم هنوز از خاطراتشان با این خودرو میگویند. اما در همان سالها بیشترین تلفات حوادث رانندگی نیز مربوط به همین خودرو بود. درست مثل این روزها که پراید سهم عمدهای از تلفات را دارد. در آن سالها هرازگاهی خبری از گوشه و کنار کشور درباره تصادفات مرگبار پیکان منتشر میشد. یکی از این حوادث به تصادفی برمیگردد که خبر آن روز 26اردیبهشت سال 1372در صفحه حوادث روزنامه همشهری منتشر شد.
در بخشی از این گزارش آمده است: در برخورد اتومبیل با کامیون 5عضو یک خانواده از اهالی اسدآباد کشته شدند. این خبر که توسط خبرنگار همشهری در اسدآباد مخابره شده اینطور ادامه پیدا کرده بود: این تصادف در حوالی اشتهارد در حالی رخ داد که اتومبیل پیکان به شماره 37167تهران ق در مسیر بوئین زهرا - تهران و کامیون شماره 11428ایلام 92از سمت مخالف در حال حرکت بود. در ادامه به قربانیان این حادثه که اعضای یک خانواده بودند نیز اشاره شده است: قربانیان حادثه به این شرح شناسایی شدند و الیه جبارپور، عالیه جبارپور، نبات محمدی، میترا قنبری و نقدعلی حیدریان (راننده پیکان). علت تصادف هنوز مشخص نشده است. یکی از نکات جالب این خبر شیوه خبرنویسی آن سالهاست که به جزئیات دقیق حادثه مثل شماره پلاک و نام دقیق قربانیان اشاره میشد.
مرگ زن و شوهر جوان در شعلههای آتش
«آتش، آتش. به دادم برسید، زنم سوخت.» این فریادهای مردی 26ساله به نام افشین است که 30سال قبل همراه با همسر23سالهاش در آتشسوزی خانهشان در خیابان ستارخان جانشان را از دست دادند. گزارش این حادثه روز 26اردیبهشت سال 1372در صفحه حوادث روزنامه همشهری منتشر شد. در بخشی از گزارش منتشر شده آمده است: به مأموران اداره آتشنشانی اطلاع داده شد که خانه مسکونی زن و شوهری در خیابان ستارخان آتش گرفته است. مأموران به محل حادثه رفتند و آتش را خاموش و زن و شوهر جوان را به بیمارستان انتقال دادند. ولی هر دو بهعلت شدت سوختگی در بیمارستان سوانح سوختگی جان سپردند. در ادامه این گزارش آمده است: بهگفته شاهدان عینی، افشین درحالیکه سراسر وجودش را شعلههای آتش فرا گرفته بود فریاد میزد: آتش، آتش به دادم برسید، زنم سوخت. با شنیدن استمداد مرد حادثهدیده مردم در محل حضور یافتند و به کمک مأموران آتشنشانی پس از خاموش کردن آتش زن و شوهر بهشدت سوخته را به بیمارستان رساندند.