طلایهدار روزگار مردسالاری
به یاد «فاطمه کریمی» که خیلیچیزها به باستانشناسی ایران اضافه کرد
حمیدرضا محمدی
وقتی درسش در رشته باستانشناسی و هنر دانشگاه تهران تمام شد، 23ساله بود. اما از همان زمان به موزه ایران باستان رفت. به آنجا رفت و شد موزهدار بخش اسلامی. 6سالی ماند تا آنکه نخستین تجربه حفّاری باستانشناسانهاش را در شهر قدیم جورجان تجربه کرد. اینها همه برای بانوی جوانی که هنوز دهه چهارم زندگیاش هم آغاز نشده بود، خیلی حرف بود. او اما در همان سن، نشان داد که آیندهای درخشان انتظارش را میکشد و همینطور هم شد. کارنامه کاریاش چنان درخشان شد که رشک خیلیها را برانگیخت.
«ژیلا (فاطمه) کریمی» که سهشنبه هفته گذشته، 54روز پیش از آنکه هفتادوهشتمین صفحه کتاب زندگی را ورق بزند، پس از 4سال مبارزه با سرطان درگذشت و آیین یادبودش، امروز (بیستم اردیبهشت)، ساعت 10صبح در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی برگزار خواهد شد که 11سال، مدیر بخش هنر و معماریاش بود و تا همین آخر عمر، عضو شورایعالی علمی آن، و چندین و چند مدخل و مقاله ازجمله «ابوطاهر، خاندان»، «باستانشناسی»، «ابوزید کاشانی»، «جوسَق الخاقانی»، «حَرّان، مسجد جامع»، «بهرامی، مهدی» و «بیانی، مهدی» برای آن نوشت، متخصص و مبرز و مجرب بود در سفال و کاشی.
بیجهت نبود که او را یکی از هنردانان و باستانشناسان ایران پس از اسلام میدانستند. حتی وقتی هیأتهای کاوش را در قلعه الموت و قلعه پرتغالیها در جزیره هرمز و شهر کهن حَریره در جزیره کیش سرپرستی کرد، از اندوختهها و آموختههایش در این عرصه سود برد. آن هم اویی که برای ماندن رشته باستانشناسی در دانشگاه، آن موقع که خیلیها باستانشناسی را مترادف با باستانگرایی میدانستند، جنگید و چنان پیش رفت که پس از انقلاب، نخستین زنی شد که گروه حفاری را ریاست کرد. اما او تنها زوایای تاریک تاریخ ایران را نکاوید که دستکم میتوان 2 کتاب «مقدمهای بر هنر کاشیکاری ایران» و «هنر سفالگری دوره اسلامی ایران» را برترین و بالاترین میراثی دانست که از او برجای مانده است. اویی که وقتی از پژوهشکده باستانشناسی بازنشسته شد، سرپرست گروه اسلامی بود و این همه نشان از آن دارد که جهان باستانشناسی، سوگوار و داغدار زنی شده است که خیلی چیزها به این دانش در ایران و جهان اضافه کرد و حالا با نبودش، و رفتن آن کولهبار علم و عمل، از خیلیچیزها تهی خواهد شد.