عقاب فراموشنشدنی
پهلوانی که نامش در گینس ثبت شد
شاید تاکنون به این موضوع فکر کرده باشید که نام کدام ایرانی تاکنون در کتاب گینس ثبت شده است. نام برخی از ورزشکاران مشهور ایرانی مثل علی دایی و حسین رضازاده تا مدتها در گینس ثبت شده بود اما ورزشکاران تازهنفس آمدند و جای آنها را گرفتند. خلیل عقاب از معدود ورزشکاران ایرانی است که از چند دهه قبل نامش در گینس ثبت شد و بعید بهنظر میرسد رکورد خیرهکننده او در آیندهای نزدیک شکسته شود. پهلوان فقید ایرانی که چند روز قبل در 98سالگی با دنیای فانی وداع کرد، بهخاطر بلند کردن فیل دو تنی در سیرک «جری کاتل» انگلستان به اوج شهرت رسید و نامش وارد کتاب گینس شد. خیلیها خلیل عقاب را بهعنوان پدر سیرک ایران میشناسند اما قدیمیترها او را بهعنوان یکی از پهلوانان نامی ایران در دهههای پیشین بهیاد میآورند. خلیل عقاب از 14سالگی بهطور جدی ورزش باستانی را شروع کرد و خیلی زود با «میل گرفتن» و بلند کردن میلهای سنگین درخشید. در 30 سالگی وزنه 450کیلویی را با دندان بلند کرد و همین نمایشهای محیرالعقول او را بهعنوان نخستین برگزارکننده نمایشهای پهلوانی در شهرهای مختلف ایران معرفی کرد. پهلوان خلیل عقاب بین سالهای 1330 تا 1350در بسیاری از شهرهای ایران نمایش پهلوانی اجرا کرد و سودی را که از محل بلیتفروشی عایدش میشد درمیان فقرا تقسیم میکرد. شهرت روزافزون خلیل عقاب، کارگردانهای فیلمهای اکشن را به صرافت انداخت تا او را جلوی دوربین ببرند و خلیل عقاب در فاصله سالهای 1343 تا 1350 در 8 فیلم سینمایی بازی کرد. او ورزشکاری قدیمی و یک سلبریتی شناخته شده در سالهای ابتدایی ظهور ورزش مدرن در ایران بود و تا ماهها و سالهای پایانی زندگیاش با همین عناوین شناخته میشد. عبور کامیون و اتوبوس از روی سینه، گذاشتن سنگ 2تنی روی سینه و تحمل ضربات پتک، پیچاندن آهن به دور دست، خم کردن تیرآهن 14 با گردن، مهار 2خودروی سنگین ارتش از حرکت، بلند کردن فیل 2تنی با فاصله 50سانتی از زمین و اجرای نمایش در سیرک با حیواناتی مثل شیر و خرس از جمله کارهای نمایشی این پهلوان شیرازی بود. او در سال 1973 برای حضور در مراسم افتتاح خط تولید یک کارخانه خودروسازی به ایتالیا دعوت شد و بعد از آنکه نخستین خودروی تولید شده را از زمین بلند کرد، آن را بهعنوان دستخوش با خودش به تهران آورد. پهلوان خلیل عقاب در سال 1975 هم از امپراتوری ژاپن مدال افتخار دریافت کرد اما عجیب است که نامش در فهرست مفاخر ورزش ایران به چشم نمیخورد و تا آخرین روزهای عمرش از دریافت مقرری صندوق حمایت از پیشکسوتان ورزش ایران محروم بود. او در یکی از آخرین اظهارنظرهای رسمیاش گفته بود: «آدم گمنامی نیستم. در آخرین نمایشی که در بوستان ولایت اجرا کردیم مردم به حدی با من عکس گرفتند که خسته شدم و دیگر نمیتوانستم سرپا بایستم. مردم را دوست دارم و آنها هم دوستم دارند. شاید به همین دلیل فراموش نمیشوم.»