فریمهای دیدنی از «معلم»
بر کسی پوشیده نیست که آموزگاری فراتر از یک کسبوکار معمولی برای امرار معاش است؛ آموزگارانی که عشق و ازخودگذشتگی، درونمایه کارشان است و گاه مهربانتر از مادر و گاه سختکوشتر از پدر تا ابد در یاد و خاطرمان ثبت میشوند و سینما چه روایتگر جذابی برای به تصویر کشیدن نقش این قشر تأثیرگذار است. «پرنده کوچک خوشبختی»: داستان دختری با نام ملیحه است که بر اثر ضربه روحی ناشی از فوت مادرش قدرت تکلم خود را از دست میدهد. او مدام دچار تشنج عصبی میشود و بارها نیز سعی در خودکشی داشته تا اینکه خانم معلم داستان بر سر راهش قرار میگیرد؛ تا دلسوزانه و مادرانه شخصیت او را بازسازی کند. «معجزهگر»: یکی از بهترین فیلمهایی است که براساس زندگی واقعی هلن کلر نابینا و ناشنوا و نیز معلم سختکوش او ساخته شده است.
«سیاه»: اقتباسی از فیلم معجزهگر است؛ داستان دختری ناشنوا و نابینا با نام «میشل» که معلمش پرتوی از نور را به دنیای سیاه و تاریکش میتاباند. «گسیختگی»: نام فیلم دیگری است که شخصیت اصلی در آن معلمی جایگزین در دبیرستانی آمریکایی است که پدرانه درصدد حل مشکلات دانشآموزان عمل میکند.
«ترانهای برای یک پسر ژندهپوش»: فیلمی تأثیرگذار است که داستان واقعی شجاعت یک معلم تنها برای ایستادگی در برابر سیستم مدیریتی اشتباه یک مدیر و سایر سوءاستفادهکنندگان در یک مدرسه اصلاح و تربیت را روایت میکند.
«دبیرستان»: قصه ایرانی آقا معلمی است که زمانی خودش گرفتار اعتیاد و موادمخدر بوده است، اما حالا تمام سعیاش را میکند تا دانشآموزانش از این افیون خانهبرانداز به دور و در امان باشند. «تقدیم به آقا؛ با عشق»: براساس رمان زندگینامهای به همین نام نوشته ایآر برثوایت ساخته شده است. این فیلم داستان دوران تحصیل و تدریس یک معلم سیاهپوست در لندن و پس از جنگ جهانی دوم را بازگو میکند که نگاه جدیدی به سیاستهای نژادپرستانه و طبقهبندیهای نژادی جامعه آن زمان را ارائه میدهد. «به من تکیه کن»: فیلمی مبتنی بر واقعیت است. یک مدیر بیاراده را در این فیلم میبینیم که مدرسهاش به پایینترین رتبه در بین مدارس محدوده خود نزول کرده است. او درحالیکه دیگر امیدش را از دست داده، از معلم سابق مدرسهاش برای سپردن مسئولیت مدیریت مدرسه کمک میخواهد. معلم انتخابشده نیز باید پیش از متمرکزشدن روی افزایش نمرات تحصیلی دانشآموزان به چگونگی بهبود رفتار آنها ازجمله اعتیاد توجه کند.