فرناز ایزدبین- روزنامهنگار
احسان معراجیفر را ما بچههای جهادی از جشنواره ملی جهادگران یادمان میآید. سال 97 بود که هیأت داوران دومین جشنواره ملی جهادگران او را بهعنوان برترین خبرنگار حوزه جهادی انتخاب کرد. تعداد زیاد گزارشهای خبری از فعالیتهای مردمی و جهادی، انتقال و اشتراک حال خوب جهادگران و بازگویی نیازهای گروهها برای حل مشکلات مردمی او را چهرهای شناخته شده برای ما کرده بود. لبخند ملایم و چهره آرامش نشان صفای دلش بود و بر دل مخاطب مینشست.
بار دیگری که او را دیدم کرونا بود و مردم پر از التهاب و اضطراب، معراجیفر برای کاهش این اضطراب اجتماعی فعالیتهای جهادی را منعکس میکرد تا آلامی باشد بر دلها. کارگاه ماسک تهران بزرگ بود، بچههای جهادی دانشگاههای شهر تهران دور هم جمع شده بودند و شبانهروز وقت و زندگیشان را وقف تولید ماسک برای مردم کرده بودند. آن روز معراجیفر پرانرژی آمده بود تا روایتی جامع را از تولید داوطلبانه ماسک ببرد. بچهها بهدلیل شب نخوابیهای طولانی خسته بودند و دل بهکار تهیه گزارش نمیدادند. اما معراجیفر هدفی دیگر داشت، اینقدر ماند و کات داد و ضبط کرد تا از این بچههای بیجان ما یک گزارش خیلی خوب ضبط شد. در دلم با خودم میگفتم چه حوصلهای دارد که یک روز تمام برای ضبط یک گزارش 10 دقیقهای زمان میگذارد اما نتیجه گزارش مرا به تحسین او واداشت؛ همت معراجیفر ستودنی بود.
همه ساله مردان و زنانی از دیار عشق و معرفت از خوشیهای حضور در کنار خانواده و هیاهوی زندگی شهری میگذرند و راه خدمت در اردوهای جهادی را در پیش میگیرند. مبالغه نیست اگر بگوییم این هجرت و کار جهادی از خود روی برگرداندن و پای نهادن بر نفس است. افرادی که خالصانه و بیچشمداشت مادی دست به این خدمات میزنند در هیچ جایی تریبونی برای ارائه خدمات انجام شده ندارند. انعکاس هنرمندانه حرکتهای جهادی برای عموم مردم همواره مورد تأیید مقام معظم رهبری بوده است. در سال 98 ایشان از این دغدغه مهم در پیام 9 بندیشان به جهادگران عرضه کردند که ای جهادگران «کارهای خود، پیشرفتهای خود، موفقیتهای خود و تواناییهای روزافزون خود را به شکل هنرمندانهای به اطلاع همگان برسانید. نشان دهید که جهاد موفق شما که فقط بر گوشهای از ظرفیتهای انسانی کشور متکی است، چقدر زیبا و شوقانگیز است.» این پیام و تأکید مجدد نشان از اهمیت انعکاس و نمایش فعالیتهای جهادی برای عموم مردم دارد. با وجود آنکه اگر اخلاص و تواضع معیار کار باشد مطمئنا نتیجهای ماندگار و بسیار خوب در برخواهد داشت.ولی بحث رسانهای شدن آن نیز اهمیت دارد. خوشا به حال آنهایی که به این فرمان، لبیک گفتند و در صف اول ایستاده و فعالیتهای جهادی را خبری و رسانهای میکنند. با این کار، هم مردم به خدمات ارائه شده و پیشرفتها امیدوار میشوند و هم با دیدن جهاد زیبا و شوقانگیز سایرین، علاقهمند خواهند شد و داوطلبانه برای پیشرفت منطقهای خود یا سایر مناطق اقدام خواهند کرد. در واقع میتوان گفت انعکاس جهاد زیبا و شوقانگیز میتواند از گامهای مهم در عمومیسازی حرکتهای جهادی باشد.
وقتی خبر درگذشت او را بهخاطر سکته خواندم، تمام این خاطرات و همچنین اهمیت انعکاس این فعالیتها از ذهنم عبور کرد.ای کاش هم ما در صف اول لبیکگویان اوامر ولیمان باشیم.ای کاش ما همچنین باقیات الصالحاتی از خودمان باقی بگذاریم.
روحش شاد و یادش گرامی
غزلی بداهه برای شهید آشوری
گفتند رسیده است شهیدی که مسیحی است
ساجده تقی زاده، شاعر جوان کشورمان بهتازگی شعری در پیشواز از پیکر 39سال در غربت مانده شهید آشوری، جانی بت اوشانا سروده است. شهیدی که وقتی بازگشت هیچیک از اعضای خانوادهاش در قید حیات نبودند تا از او استقبال کنند. اما مردم شهر برای مراسم تشییع و گرامیداشت او سنگ تمام گذاشتند. در ادامه این غزل را مرور میکنیم.
ناقوس بلند است صدایش چه صدایی!
در صحن کلیساست چه شوری! چه صفایی!
یا یوسف گمگشته رسیده است به کنعان
یا آنکه مسیحاست به اعجاز شفایی
این پرچم در باد به رقص آمدهی توست
یا عطر رمنده است ز گیسوی رهایی؟
این سان که نیایش چکد از هر خط انجیل
آنسان که ستایش کندت «حی علی»یی
پیداست کهای شیریل «بدر» قرار است
بر شانهی این شهر غریبانه بیایی!
کو منقل اسفند و گل و خندهی مادر؟
کو شانهی امن پدر و دست دعایی؟
آغوش کسی نیست به بازآمدنت، باز
در خانه کسی نیست جز اندوه جدایی!
بغض است و سکوت است در این همهمه، اما
بر شانهی این مردم با مهر و وفایی
حالا که شده پرچممان زینت تابوت
یعنی که تو هم اهل همین آب و هوایی
گفتند رسیده است شهیدی که مسیحی است
هستند تمام شهدا کرب و بلایی!
در مکتب ما نام شهید است «علمدار»
هر چند که گویند «جانی بت اوشانا»یی
شاعر شدهام تا که کنم مدح شهیدان
غرقیم در این بحر تحیر! تو کجایی؟
به یاد خبرنگار جهادی که بهتازگی پرکشید
همت ستودنی
در همینه زمینه :