امیر خدادادهمدانی-دبیر گروه فرهنگ
در قیاسی واضح میتوان دید که سینمای جهان و رسانههای غربی اگر از قهرمانان ملی و اسطورهها، خاطراتی قابل تصویرسازی داشتند، تاکنون صدها فیلم سینمایی و مستند از آن ساخته بودند؛ درحالیکه در مقابل این حجم عظیم از گنجینه شهدا، کارنامه تولیدات ما در فضای دفاعمقدس اندک است. علاوه برآن، شخصیتسازی در سینمای غرب و در رأس آن هالیوود با نگاه ارائه ابرقهرمان انجام میشود. غربیها با قهرمانسازی و معرفی آنان بهعنوان سفیران اسطورهای بر ناخودآگاه مخاطبان سرمایهگذاری میکنند؛ رویکردی که مدتهاست موجب شده که جایگاه قهرمانان ساختگی هالیوودی، افکار عمومی را با خود همراه کند و این همراهی بهصورت ناخودآگاه و بیآنکه مخاطبان بدانند به سمت اسوه شدن ایدئولوژی لیبرال سرمایهداری میرود و به تغییر الگوهای فردی و اجتماعی منجر میشود.
اما سؤالی که مطرح میشود، اینکه چقدر حوزه فرهنگ و هنر در تولیدات خود برای شناساندن جایگاه والای شهدا که قهرمانان ملی ما هستند، اثرگذار بوده و سینما بهعنوان مهمترین و تأثیرگذارترین ابزار رسانهای برای معرفی شخصیت شهدای دلپاک و افتخارآفرین تا چه حد نقش داشته است؟
برای پاسخ به این سؤال، لازم است مروری بر برخی آثار و دیدگاههای سینماگران داشته باشیم:
الف- جلوههای جذاب و فیلمنامههای متوسط؛ در دهه 70 تصویربرداری دیجیتال وجود نداشت و همه تصاویر بهصورت ۳۵میلیمتری ضبط میشد و این موضوع هم کار را دشوار میکرد. با وجود این، «حمله به اچ۳» فیلمی باورپذیر بود که روی پرده نقرهای سینما به نمایش درآمد؛ فیلمی که جلوههای ویژه میدانی (انفجار ماکتهای ساختهشده هواپیماها و آشیانهها) استانداردی داشت. البته برخی منتقدان، نسبت به نقاط ضعف فیلمنامه آن انتقاداتی داشتند.
ب- الگویی برای زندگی امروزی؛ سبک زندگی شهدای دفاعمقدس، میتواند برای مردم و بهویژه نسل جدید اسوه مناسبی باشد و این سبک زندگی میتواند شامل زندگی اجتماعی، خصوصی یا زندگی در دوران دفاعمقدس باشد. در همین رابطه، مرتضی شعبانی، فیلمبردار، کارگردان و تهیهکننده عرصه سینما هم تأکید دارد که «باید به زندگی شهدا پرداخت بدون اینکه بخواهیم آنها را بزرگ کنیم. شهدای دفاعمقدس و قهرمانان انقلاب ما بزرگ هستند و ما نیازی به اغراق نداریم. بهنظر من آنچه به فیلمهای دفاعمقدس ضربه میزند مقدس کردن این آدمهاست و بهقول معروف روی طاقچه گذاشتن این شخصیتها. اگر شخصیت واقعی آنها را بدون اغراق نشان دهیم بزرگترین خدمت را کردهایم.»
اما آنطور که کارشناسان سینما درباره فیلمهای اخیر حوزه دفاعمقدس گفتهاند، در این آثار سینمایی که «غریب» نمونه آن است، مخاطب میتواند با قهرمان داستان، همذاتپنداری کند؛ تاجایی که آرش فهیم، منتقد سینما تأکید دارد که «آنطور که در کتاب «محمد، مسیح کردستان» درباره این شهید میخوانیم، شخصیتی بهمراتب قاطعتر از آنچه در فیلم میبینیم داشته و به همین دلیل تروریستها از نام او هم وحشت داشتهاند که طبیعی هم هست؛ چون ما با فیلمی داستانی مواجه هستیم، نه فیلمی مستند؛ در عین اینکه فیلم، احترام قهرمانش را حفظ میکند و به بهانه درام و جذابیت، دچار ابتذال و تحریف نمیشود. از همه مهمتر اینکه «غریب» با شرایط روز اجتماعی کشورمان مماس است؛ دورانی که فرقهها و گروهکهای سیاسی و تجزیهطلب، بیش از گذشته مدعی شدهاند و برای نسل جدید ضروری است از جنایات و خیانتهای آنها آگاه شوند و «غریب» این کار را انجام میدهد، همچنانکه معرفی یک قهرمان بزرگ ملی همچون شهید محمد بروجردی، ولو در حد محدود و مختصر در این فیلم، زمینهساز شناخت بهتر او نزد مردم خواهد بود.»
سرانجام اینکه بهنظر میرسد اهالی سینما برای پرتره شهدای دفاعمقدس تلاشهای درخور تقدیری داشتهاند و تاکنون به جرعهای از گنجینه شهدای دفاعمقدس پرداخته شده است، اما هنوز به نقطه ایدهآل نرسیدهایم تاجاییکه رهبر فرزانه انقلاب تأکید دارند که «من غالب آثار هنری جنگ را یا دیدهام یا شنیدهام؛ البته در این سالهای اخیر کمتر. در دوره جنگ و سالهای اوایل بعد از جنگ، این نوشتهها و روایتهای تصویری و روایتهای سینمایی و... را غالبا یا دیدهام یا گزارشی از آنها بهدست آوردهام. قطعا آثار باارزشی در بین اینها وجود دارد؛ لیکن همه اینها در مقابل آن گنجینه عظیمی که در این دفاع 8ساله به وسیله ملت ایران بهوجود آمد، چیز کمی است.»1379/7/6
بیانات در دیدار جمعی از مدیران و فعالان فرهنگی دفاعمقدس
جرعهای از گنجینه
در همینه زمینه :