• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
یکشنبه 27 فروردین 1402
کد مطلب : 189239
+
-

استاد «حسین لرزاده» به کسانی که می‌خواستند در محله خانه بسازند کمک می‌کرد و هزینه‌ای برای معماری و طراحی خانه نمی‌گرفت

شاقول معمار نامدار در همسایه‌داری

گزارش
شاقول معمار نامدار در همسایه‌داری

پریسا نوری-روزنامه‌نگار

نام «حسین لرزاده»، یادآور هنر اصیل معماری ایرانی و اسلامی است، چرا که معمار طراز اول ایران در کارنامه پربارش بیش از ۸۰۰ اثر معماری در کشور و ده‌ها شاهکار نفیس ماندگار ازجمله آرامگاه فردوسی، مسجد اعظم قم، کاخ مرمر، بارگاه ملکوتی امام حسین(ع) و... به یادگار گذاشته. اما بی‌انصافی است اگر این استاد فرهیخته را فقط با آثار و بناهایش به یاد بیاوریم. به تعبیر همسایه‌های قدیمی و نوه‌های استاد، این مرد بزرگ، علاوه بر هنر معماری، در اخلاق نیک و مردم‌داری‌ هم زبانزد بوده است.


معتمد محله
در خیابان بهار شیراز، نبش خیابان خداپرست، بنایی آجری که روح هنر معماری ایرانی در آن متجلی است، به چشم می‌خورد که لرزاده تا زمانی که در قید حیات بود، در آن زندگی می‌کرد. با وجود اینکه ۱۸ سال از فوت استاد می‌گذرد و خانه به موزه تبدیل شده، اما یاد و خاطرات همسایه قدیمی بین اهالی و ساکنان کوچه هنوز زنده و تازه است. «سیدعلی شبیری» از قدیمی‌های محله بهار و ساکن بنگاهی در خیابان خداپرست است. خانه پدری‌ شبیری نزدیک خانه استاد بوده و او روزگاری را که استاد برای خواندن نماز جماعت به مسجد محله می‌رفته و با اهالی خوش و بش می‌کرده خوب به یاد دارد. می‌گوید: سن من قد نمی‌دهد که با استاد حشر و نشر داشته باشم، اما پدرم با ایشان رفاقت داشتند. برادر بزرگم هم با پسرهای استاد دوست بودند و مادرم هم با شهناز خانم، دختر بزرگ استاد، صمیمی بودند؛ از این‌رو استاد و خانواده‌شان را کاملا می‌شناسیم. این همسایه قدیمی ادامه می‌دهد: استاد مرد خوش‌رو و خوش اخلاقی بود. ما کمتر ایشان را در کوچه و خیابان می‌دیدیم، مگر وقت‌هایی که به مسجد برای اقامه نماز می‌رفتند، اما خوب یادم است که معتمد محله بودند. همسایه‌ها اختلافاتشان را پیش استاد می‌بردند تا با ریش‌سفیدی و پادرمیانی مشکلات را حل و فصل کند. شبیری می‌گوید: استاد به بچه‌ها هم خیلی احترام می‌گذاشت و با ما مهربان بود. یادم است کتاب شعرشان را به من هدیه دادند که این هدیه برایم خیلی ارزشمند بود.

مردمدار بود
خانه دختر استاد لرزاده هنوز هم در خیابان خداپرست و دیوار به دیوار یک مغازه خشکشویی قدیمی است. از کامران فراهانی، صاحب خشکشویی، درباره استاد می‌پرسیم: حدود ۱۰ سال است که به این محله آمده‌ام. استاد را از نزدیک ندیده‌ام، اما از مشتری‌ها و همسایه‌ها تعریفشان را بسیار شنیده‌ام. فراهانی ادامه می‌دهد: می‌گویند استاد بسیار مردمدار بوده و هوای همسایه‌ها را داشته و اگر کسی می‌خواسته در محله خانه بسازد، کمکش می‌کرده و هزینه‌ای برای معماری و طراحی خانه نمی‌گرفته است.

برای همسایه‌ها سوغات تربت آوردند
به خانه دختر استاد می‌رویم. «شهناز لرزاده» به گرمی پذیرایمان می‌شود و از خاطرات خانه پدری می‌گوید:‌ ما ۸ بچه قد و نیم‌قد بودیم. یادم است پدرم صبح تا عصر اداره بود و عصرها که می‌آمد به اتاقش می‌رفت و تا پاسی از شب مشغول کار می‌شد و ما بچه‌ها هم خیلی مزاحم کارش نمی‌شدیم، چون در کارش خیلی دقت و حساسیت به خرج می‌داد. هر وقت در اتاقش باز می‌شد می‌دیدیم که نقشه‌ها را روی میز پهن کرده و مشغول طراحی است. شهناز خانم ادامه می‌دهد: پدر با وجود اینکه خیلی سرش شلوغ بود با ما بچه‌ها و مادرم خیلی مهربان بود. آنها ۸۰ سال با هم زندگی کردند، اما هیچ وقت شاهد بگومگویشان نبودیم و هیچ وقت صدای بلند پدرم را در خانه نشنیدیم. این بانوی سالمند از روزهایی می‌گوید که استاد برای معماری حرم امام حسین(ع) به کربلا رفته بود: پدر و مادرم ما بچه‌ها را به عمه‌ام سپردند و ۲‌ماه به کربلا رفتند. یادم است وقتی برگشتند برای همه همسایه‌ها و فامیل به‌عنوان تبرک، تربت امام حسین(ع) آورده بودند

هوای مردم را داشت
خیلی‌ها می‌دانند که این معمار اهل دل، بنا به قرار نانوشته‌ای که با خدایش داشته طراحی مساجد را به رایگان انجام می‌داد و در طول عمر پربرکتش بیش از ۴۰۰ مسجد را در سراسر کشور طراحی و معماری کرده بود. اما شاید کمتر کسی بداند که استاد برای بسیاری از خانه‌های شخصی هم به رایگان نقشه کشیده است. نادره الهی، نوه دختری استاد، می‌گوید: پدربزرگ هیچ وقت بابت طراحی و نقشه‌ها پول نمی‌گرفت و با حقوق بازنشستگی روزگار می‌گذراند. آن افراد برای قدردانی، ماست تازه، شیرینی و نان شیرمال و خوراکی می‌آوردند و ما در عالم بچگی از این بابت خیلی خوشحال بودیم.





 

این خبر را به اشتراک بگذارید