![بازتعریف فرهنگ ازدواج در سایه اسلام](/img/newspaper_pages/1402/01-%20Farvardin/20/parvandeh/22-03.jpg)
بازتعریف فرهنگ ازدواج در سایه اسلام
![بازتعریف فرهنگ ازدواج در سایه اسلام](/img/newspaper_pages/1402/01-%20Farvardin/20/parvandeh/22-03.jpg)
فروغ نیلچیزاده؛ استاد حوزه و دانشگاه
مراسم و مناسبتهای مربوط به چگونگی برگزاری ازدواج که این روزها شاهد هستیم، کاملاً وابسته به عرفیات اجتماعی است که برای اهل تقوا این عرفیات جایش را به عرفیات مؤمنانه میدهد؛ یعنی چیزی که لزوماً براساس قواعد قرآن باشد؛ بهعنوان مثال، یکی از آن قواعد، «قانون دوری از اسراف و تبذیر» است که متأسفانه در مراسمهای ما به شکل وسیعی وجود دارد؛ درحالیکه قرآن آن را یک خط قرمز جدی اعلام میکند: «إنَّ المُبَذِّرینَ کانُوا إخوانُ الشَّیاطین» یا «إنّالله لا یحِبُّ المُسرِفینَ».
درواقع برگزاری مراسم و موارد اضافه و بیهوده فقط تشریفات و تفاخر است؛ تشریفاتی که مانع وقوع بسیاری از ازدواجها میشود؛ بهعبارتی دیگر، وقتی جنبه مادی ازدواج در اولویت قرار میگیرد که تعریفمان از ازدواج در این 3رویکرد و نگاه خلاصه شود؛ نخست اینکه مثلاً خانواده عروس و داماد یا خود عروس و داماد فکر کنند هر چه بتوانند از طرف مقابل بیشتر دریافتی داشته باشند، سود بیشتری میبرند؛ مانند یک معامله کاملاً سودمحور و نه مصلحتمحور؛ به همین دلیل هم هست که خانواده عروس نیز تصور میکنند این میان اگر خانواده داماد کمتر خرج کند، ضرر میکنند. در این رویکرد شرایط بهگونهای است که آن 2خانواده هرگز خودشان را از هم نمیدانند و یک خانواده تلقی نمیکنند.
رویکرد و نگاه دوم این است که خانوادهها اغلب تصور میکنند بضاعت مالی و مسائل مادی حرف اول و آخر را میزند؛ یعنی برای شروع یا استمرار زندگی، مسائل مالی را شاهکلید میدانند. اگر دامادی از بضاعت و شرایط مالی عالی برخوردار باشد، چماقی میشود بر سر دیگر دامادهای فامیل که دست بر قضا بضاعت محدودی دارند. در این مورد قرآن به ما یادآور میشود جوانهایی که میخواهند ازدواج کنند، اگر ندارند و در مسائل مالی واقعاً در فقر و زیر خط فقر هستند، خدا از فضلش آنها را بینیاز میکند؛ «إن یکونُوا فُقَراء یغنِهِمالله مِن فَضلِه». یا همان آیه شریفهای که در خطبه عقد باید بهخودمان و بقیه یادآوری کنیم، ولی هیچوقت به آن توجه نمیشود.
سومین رویکرد و نگاه اشتباه نیز این است که فکر کنیم برای شروع زندگی مشترک باید توانمندی مالی متوسط رو به بالا داشته باشیم و این وقتی پیش میآید که سطح توقعات در جامعه بالا برود و تشریفات، مراسم و تعهدات غلط مالی 2خانواده نسبت به هم بیشتر شود. اینجاست که خود ازدواج به یک مسئله فرعی و حاشیهای تبدیل میشود. برای نمونه هستند کسانی که برای آغاز زندگی مشترک بهدنبال صاحب خانه یا خودرودار شدن هستند یا افرادی که برگزاری مراسم ازدواج را رؤیایی و فاخر تعریف میکنند؛ درصورتی که نگاه عمیق در قرآن و سیره اهلبیت(ع) و زندگی مشترک حضرت امیر(ع) و حضرت زهرا(س) نشان میدهد که مسائل مالی هیچ کارکرد حقیقی ندارد، بلکه کارکرد واقعی دارد. اگر واقعاً زوجین بدانند که چرا قرار است با هم زندگی کنند و به قول معروف اگر برای شروع زندگیشان «چرا»یی داشته باشند، با هر «چگونه»ای میسازند؛ وگرنه خودشان یا والدینشان بهدنبال بهانه خواهند بود. برای دور و در امان ماندن از این رویکردها و باورهای اشتباه، پیشنیازی وجود دارد و آن انتخاب آگاهانه و عاقلانه است. اگر زوجین به این پیشنیاز برسند و دست به انتخابی درست زده باشند بهطور حتم نیمی از راه را پیش رفتهاند؛ چراکه در انتخاب آگاهانه، حقیقت ازدواج، معیار قرار میگیرد؛ نه حاشیههای آن؛ حقیقتی که آنها را از بحران و مشکلات متأثر از آن حاشیهها دور میکند.
معیارهای اصلی و کافی اسلام برای ازدواج
در معیارهای زنانه و مردانه تفاوتهایی وجود دارد. از اهلبیت(ع) به ما رسیده که یک همسر بهعنوان مرد، 3ویژگی اصلی را باید داشته باشد: ایمان، اخلاق و امانتداری. در مورد دختران هم نجابت، اصالت، سلامت اخلاقی و هنر خانم بودن لازم و کافی است. اسلام در بحث ازدواج شروط را بهصورت کلیدی و حداقلی درنظر میگیرد و شرایط اصلی را برای رشد و تعالی تعیین میکند که افراد بتوانند با هم زندگی خوبی داشته باشند. شاید لازم باشد برای این افراد، الگوهای عملیاتی را از جوانهایی که همین الان در شهرها و موقعیتهای مختلف، با حداقلها زندگی میکنند، معرفی کنیم. مثلا 2یا 3دهه پیش رسانه ملی سریالی را نشان میداد که یک زوج بسیار جوان و خلاق در یک پارکینگ، اما در نهایت عشق و محبت و زیبایی زندگی میکردند. روی یک حصیر نقاشی کشیده بودند و آن را به چیزی شبیه یک باغ برای خودشان تبدیل کرده بودند. در پارکینگ زندگی میکردند، اما هنرها و مهارتهای ویژهای داشتند. الان این خلأهای فرهنگی و عمومی وجود دارد؛ یعنی از فیلم خانگی و سریال تا فیلم سینمایی، تقریباً هیچ نمونه عملی پیش چشم جوانها نمیگذارند؛ بهعنوان مثال زندگی شهدا برای بخش قابلتوجهی از جامعه ارجحیت دارد. این بدان معناست که میتوان در راستای نهادینه کردن فرهنگ ازدواج آسان، مثبت و پایدار در ارتباط با آن سرمایهگذاری کرد؛ اقدامی که تا به حال بهصورت جدی و پیگیرانه از سوی هیچ متولی فرهنگیای انجام نگرفته است. با حدیثی از پیامبر(ص) بر این مسئله تأکید کنیم که «محبوبترین سازه در اسلام ازدواج است». حدیثی که اگر آن را جدی بگیریم به پیشرفتهای بزرگ خواهیم رسید.