• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
شنبه 19 فروردین 1402
کد مطلب : 188759
+
-

مجرم حرفه‌ای وقتی متوجه شد که هم‌بندی‌اش رؤیای فوتبالیست‌شدن دارد، نقشه شومی کشید

کلاه 5میلیاردی بر سر سارق عشق فوتبال

«برای ورود به تیم محبوبت باید 5میلیارد تومان به دلال بدهیم». سارق عشق فوتبال وقتی این جمله را از زبان هم‌بندی‌اش شنید تصمیم گرفت همراه او دست به سرقت از خانه‌ها بزند تا شاید به آرزویش برسد.
به گزارش همشهری، این پرونده اوایل بهمن سال گذشته به جریان افتاد. نخستین شاکی مرد تاجری بود که به قاضی مصطفی تقی‌زاده، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت گفت: همراه خانواده‌ام به میهمانی رفته بودیم که پس از بازگشت به خانه متوجه شدم در ورودی با دیلم تخریب و دزدان وارد خانه شده و حدود یک و نیم میلیارد تومان طلایم را سرقت کرده‌اند.

سارقان خشن
با ثبت این شکایت، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری دزدان آغاز شد تا اینکه در زمان کوتاهی چند شکایت مشابه دیگر هم پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت. سرقت‌هایی که همگی آنها با روش تخریب در ورودی با دیلم صورت گرفته بود. بررسی‌ها نشان می‌داد که دزدان به شکل سریالی به خانه‌ها دستبرد می‌زنند و در بعضی از سرقت هایشان که با مالباخته مواجه شده بودند، آنها را مجروح کرده بودند.

دستگیری
با وجود اینکه دزدان سعی داشتند ردی از خودشان به جا نگذارند اما تیم تحقیق با بررسی دوربین‌های مداربسته موفق شد شماره پلاک خودروی متهمان را به‌دست آورد. با پیگیری این سرنخ، 2نفر از سارقان چند روز قبل دستگیر شدند و معلوم شد یکی از آنها سابقه زورگیری و جیب بری دارد. با اطلاعاتی که متهمان در اختیار پلیس قرار دادند، سایر اعضای باند ازجمله سرکرده آنها نیز دستگیر شدند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.

گفت‌و‌گو
وقتی سارق سابقه‌دار رکب خورد

فربد یکی از اعضای باند سرقت است 25سال بیشتر سن ندارد و می‌گوید آرزو داشته روزی دروازه‌بان یکی از تیم‌های مطرح کشور شود اما فریب خورده و سارق منزل شده است. گفت‌وگو با او را بخوانید.

چه‌کسی فریبت داد؟
سعید؛ سرکرده اصلی باند. به من وعده بازی در یکی از تیم‌های فوتبال را داد اما بعد فهمیدم همه اینها نقشه بوده و به من رکب زده است. او پرونده‌‌ام را سنگین‌تر کرد بدون اینکه حتی هزارتومان از این سرقت‌ها گیرم بیاید.
سعید چطور فریبت داد؟
من شیفته دروازه‌بانی در فوتبال هستم. در چند تیم فوتبال دسته چندم هم بازی کردم اما پدرم مخالف فوتبال بود و اصلا دلش نمی‌خواست که من فوتبالیست شوم. او مرا مجبور کرد که فوتبال را کنار بگذارم و من هم برای انتقام از او، به سراغ دوستان ناباب رفتم اما در حقیقت با زندگی خودم بازی کردم. معاشرت با دوستان خلافکار موجب شد که من هم دست به جیب بری و زورگیری بزنم تا پیش آنها کم نیاورم. چون حرفه‌ای نبودم دستگیر شدم و وقتی زندان بودم توبه کردم تا اینکه با سعید، هم بندی‌ام آزاد شدم اما حرف‌های وسوسه انگیز او باعث شد تا توبه‌ام را بشکنم. او گفت می‌تواند مرا به تیم فوتبال ببرد و من برای ورود به تیم تصمیم گرفتم دست به سرقت از خانه‌ها بزنم.
چرا سرقت؟
سعید گفت که یکی از دوستانش دلال فوتبال است و می‌تواند مرا به آرزویم برساند. اما مدعی شد برای ورود به تیم، 5میلیارد تومان از من پول می‌خواهد. من تازه آزاد شده و بیکار بودم و چنین پولی نداشتم. سعید پیشنهاد داد تا یک گروه سرقت خانه تشکیل بدهیم و طلا سرقت کنیم تا با فروش طلاها، مبلغ 5میلیارد جور شود اما خبر نداشتم همه اینها نقشه سعید بود تا مرا عضو باند سرقت کند. من پس از هر سرقت، طلاها را به سعید می‌دادم تا به قول خودش پول دلال را جور کند اما بعد از مدتی سعید ناپدید شد و فهمیدم همه اینها نقشه بوده و مرا فریب داده است.
با چه شگردی به خانه‌ها دستبرد می‌زدید؟
با همدستانم که همه آنها را سعید معرفی کرده بود به سراغ خانه‌هایی می‌رفتیم که صاحبان آن در خانه نبوده‌اند. بعد با دیلم در را تخریب کرده و دست به سرقت می‌زدیم.
 سعید و تمام اعضای باند دستگیر شده اند؟
همه دستگیر شده‌ایم و فهمیدم که سعید گفته اصلا دوستی که دلال فوتبال باشد ندارد و مرا فریب داده است.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید