مهار تورم؛ سخت اما ناگزیر
وحید شقاقی شهری، اقتصاددان
مهار تورم کار بسیار سختی است و در 50سال گذشته نیز اگر چه همه دولتها با شعار کاهش تورم بر سر کار آمدهاند یا حداقل یکی از شعارهای آنها کنترل تورم بوده، اما هیچکدام توفیقی در این مهم نداشتهاند؛ زیرا هیچکدام از دولتهای 5دهه اخیر در ایران نتوانستهاند اصلاحات ساختاری و نهادی برای حل ریشههای تورم انجام دهند.
در نتیجه 5دهه بیعملی در مهار ریشههای تورم در اقتصاد ایران، این کار بسیار سخت شده و به همین دلیل ما جزو نادر کشورهایی هستیم که در 5دهه اخیر همواره تورمهای بالا داشته و فقط در چند سال محدود تورم زیر 10درصد را تجربه کرده است که البته این مقدار هم در دنیا بالا محسوب میشود. نگاهی به پیشینه اقتصاد ایران نشان میدهد که میانگین تورم 50سال اخیر 20درصد بوده و در 5سال اخیر با وخیمتر شدن وضعیت تورمی، میانگین نرخ تورم به دوبرابر میانگین بلندمدت، یعنی 40درصد رسیده است.
مهار تورم باید بهصورت جدی در دستور کار قرار گیرد، اما برای شروع کار، شناخت مسئله بسیار مهم است. تا زمانی که نتوانیم مسئله را بشناسیم و حلاجی کنیم، قادر به حلوفصل آن خواهیم بود. در جریان شناخت مسئله، باید تجربیات گذشته و دلیل توفیق نداشتن دولتهای گذشته در مهار تورم بررسی و احصا شود. این کار نشان میدهد چه عواملی امکان کنترل تورم را از بین بردهاند. در گام دوم و بعد از شناخت مسئله و بررسی عوامل توفیق نداشتن دولتهای 5دهه اخیر در مهار تورم، نیازمند یک برنامه جامع و کارشناسی برای مهار تورم هستیم که به یک مطالبه ملی تبدیل شده و باید پیوسته اجرا و مطالبه شود. چیزی که هرگز در 50سال گذشته وجود نداشته است. البته دولت سیزدهم، یک برنامه رشد ضدتورمی را مصوب کرد که شخصا اطلاعی از سرنوشت آن ندارم، ولی همین که اخیراً رئیسجمهوری دستور تبیین این برنامه را داده به این معناست که آن برنامه در مهار تورم توفیق چندانی نداشته است.
من در سالیان متوالی معضل تورم را در اقتصاد ایران مطالعه و بررسی کردهام و آشکار شده که ریشههای تورم در ایران ناشی از 5ناترازی است و حلوفصل آنها حداقل به 12اصلاح ساختاری نیاز دارد. 5ناترازی ایجاد و تشدیدکننده تورم عبارتند از «کسریهای بودجه، ناترازی بانکی، کسریهای تجاری، کسری حساب سرمایه و شکاف تولید» که حلوفصل آنها نیازمند اصلاحاتی نظیر اصلاح ساختار مالیاتی، اصلاح ساختار نظام بودجهریزی، اصلاح ساختار حکمرانی شرکتهای دولتی، اصلاح ساختار بانکها، اصلاح ساختار تولیدی کشور، اصلاح ساختار ورود سرمایه به اقتصاد، اصلاح ساختار جلوگیری از خروج سرمایه، اصلاح ساختار نظام تجاری، اصلاح ساختار نظام بهرهوری، اصلاح ساختار نظام رقابتی، اصلاح ساختار صندوقهای بازنشستگی و اصلاح ساختار توسعه بخش خصوصی است.
هرکدام از این اصلاحات 12گانه نیازمند یک برنامه جامع جداگانه است که باید ضمن پرهیز از رفتار شعاری، حرفدرمانی، سادهانگاری موضوع، با همراهی و اطلاع نخبگان و مردم تدوین و اجرا شود. در سالجاری که مقام معظم رهبری آن را با شعار «مهار تورم، رشد تولید» نامگذاری کردهاند، وظیفه نخبگان و رسانهها این است که در انعکاس واقعیتهای مربوط به مهار تورم فعال باشند و اجازه ندهند این کار بزرگ، سخت و ضروری به بازی با اعداد و کاهش مقطعی نرخ اسمی تنزل پیدا کند.
واقعیت این است که دیگر کار از این گذشته که بگویم نرخ تورم را فلان مقدار کم کردیم و در مهار تورم موفق بودهایم؛ زیرا مردم در سفره خود واقعیت تورم را حس میکنند و عملکردها را با وضعیت معیشت خود میسنجند. ازاینرو باید بر واقعیتها تمرکز کرد و با عبور از کاهش مقطعی نرخها، به رفع ریشهها پرداخت؛ بهعنوانمثال، در مورد اصلاح ساختار صندوقهای بازنشستگی، وضعیت بهگونهای است که هرگونه سهلانگاری میتواند شرایط ناگواری برای تورم ایجاد کند؛ زیرا در سالجاری، 16درصد بودجه عمومی دولت صرف کمک به 4صندوق بحرانزده میشود و طبق بررسیها اصلاح به قید فوریت تا سال1409 این سهم به 60درصد خواهد رسید؛ یعنی عملا در پایان دهه حاضر، بودجه دولت با ناترازی چشمگیر مواجه بوده و هیچ توانی برای امور توسعهای نخواهد داشت.
ماجرای ریشههای تورم و اصلاحات ساختاری مورد نیاز برای رفع این ریشهها در اقتصاد ایران را میتوان به دندان خرابی تعبیر کرد که 5ریشه دارد و این ریشهها باید با 12عمل جراحی، عصبکشی و ترمیم شود. به قطعیت میتوان گفت که رها کردن این درمان، اوضاع را در آینده سختتر خواهد کرد. البته که صاحب این دندان برای رهایی از درد و همچنین جلوگیری از تبعات دندان خراب، باید زمان اختصاص دهد، پزشک متخصص و متبحر پیدا کند، هزینه بپردازد، درد درمان را متحمل شود و دوران نقاهت را طی کند تا به شرایط مطلوب برسد.
در 50سال گذشته اقدامی برای اصلاح ساختارهای 12گانه برای مهار تورم انجام نشده است، اما اکنون با وجود اینکه کارهای سختی در پیش است، اما باز هم در مقایسه با 5سال دیگر، این اصلاحات ساختاری بسیار کمهزینهتر و آسانتر است. به بیانی دیگر، ما از سالها پیش باید بهدنبال اصلاح میرفتیم و اکنون، تأخیر و تعویق در این کار روا نیست.
در 10سال گذشته، تورم مهمترین مسئله اقتصاد ایران بوده و در 10سال آتی نیز همینطور خواهد بود؛ با این تفاوت که اگر امروز این معضل مهار نشود، پیامدهای اجتماعی و اخلاقی آن نظیر تشدید نابرابری و افزایش فساد، احتکار، ربا و... با شتاب بیشتری نسبت به 10سال گذشته تکثیر خواهد شد.
مهار تورم، یک کار بزرگ، سخت و ناگزیر است که به برنامه نیاز دارد و نیازمند یک تیم اقتصادی آگاه و توانمند، زمانبندی درست، اولویتبندی ریشهها، تأمین منابع مالی و... است و در ابتدای کار، دولت باید یک برنامه جامع و روشن آماده و اعلام کند و همه را در جریان این مسئله قرار دهد که اصلاح ساختارها، هزینه و سختی دارد و ممکن است دوران اصلاح و نقاهت 3 تا 5 سال زمانبر باشد.