بررسی آثار توافق ایران و عربستان در منطقه
رحمان قهرمانپور، کارشناس مسائل بینالملل معتقد است که خیلی زود است بگوییم چین جای آمریکا را میگیرد؛ نه در خود چین، این انگیزه و علاقه وجود دارد و نه در شرایط موجود منطقه چنین چیزی ممکن است.
گفتوگوی همشهری آنلاین با رحمان قهرمانپور، کارشناس مسائل بینالملل را بخوانید.
در پی توافق ایران و عربستان برخی معتقدند که آمریکا شکست خورده است. بهنظر شما چرا آمریکا شکست خورده است؟
بازی سیاست بینالملل یک بازی درواقع حاصل جمع صفر نیست. اگر تلقی کشورها این باشد که یک اتفاق، یک توافق و یک بازی با حاصل جمع صفر است، وارد آن بازی نمیشوند.
اول اینکه اینجا اتفاقی بین آمریکا و ایران نیفتاده که بگوییم شکست خورده یا پیروز شده است؛ بنابراین ربط دادن آمریکا به این مسئله باید از زاویه دید خاورمیانه باشد.
و باید این سؤال را مطرح کرد که آیا این توافق به جایگاه آمریکا در خاورمیانه ضربه زده است یا خیر؟ در این صورت میتوان گفت که با توجه به اینکه آمریکا در زمان اوباما از سال۲۰۱۲ در طرح استراتژی امنیت ملی خود صراحتا اعلام کرده است که یک چرخش استراتژیک بهسوی آسیا انجام داده است. در دولتهای ترامپ و بایدن نیز این سیاست ادامه پیدا کرده و آمریکا بهدنبال کاهش حضور خود در خاورمیانه است؛ بنابراین نمیشود گفت که آمریکا حتما از این توافق متضرر میشود.
اما طبیعی است که حضور چین در خاورمیانه و نقشآفرینی این کشور میتواند آن جایگاه برتر آمریکا در معادلات خاورمیانه را به چالش بکشد و این چیزی است که باید ببینیم که اتفاق میافتد یا خیر.
نکته آخر اینکه ما با ادبیات سیاست داخلی نمیتوانیم سیاست بینالملل را خوب تحلیل کنیم؛ یعنی الان در داخل آمریکا عدهای معتقدند که آمریکا ضرر کرده است و عدهای هم خلاف آن را میگویند؛ در ایران هم همینطور. در عربستان هم که فضای بستهای دارد و چنین مسائلی رسانهای نمیشود اینگونه است. در خود اسرائیل هم چنین بحثهای سیاسی و جناحی وجود دارد.
آیا این توافق و اتفاقات اینچنینی ممکن است در مذاکرات احیای برجام نیز رخ دهد یا این اتفاق بهدلیل فشار چین بوده است و نمیشود چنین انتظاری در مورد مسائل دیپلماتیک داشت؟
موضوع برجام متفاوتتر از موضوع روابط ایران و عربستان است؛ یعنی هم سطح آن متفاوت است و هم پیچیدگی بیشتری دارد. برجام مسئلهای است در سطح قدرتهای بزرگ و مرتبط با کنترل تسلیحاتی و امنیت بینالملل.
موضوع روابط ایران و عربستان یک موضوع در سطح منطقهای و مرتبط با روابط دوجانبه است و نهایت تأثیر مستقیم روی برخی کشورهای عربی مثل کویت، امارات و عمان دارد.
بنابراین اساسا نمیشود از نظر علمی نتیجه گرفت که چون روابط ایران و عربستان عادی شده، بنابراین زمینه برای احیای برجام فراهم شده است. این دو ارتباطی به هم ندارند.
البته عربستان جزو مخالفان و منتقدان برنامه هستهای ایران بوده است و در برجام هم به آمریکا انتقاد داشته که چرا عربستان را در جریان مذاکرات قرار نداده است، ولی همان زمان هم با وجود مخالفت عربستان توافق هستهای برجام منعقد شد؛ بنابراین بین این دو موضوع الزاما ارتباط مستقیم و خیلی زیادی وجود ندارد.
آیا در پی این توافق میتوان برداشت کرد که چین جای آمریکا را گرفته است یا خیر؟
خیلی زود است که بگوییم چین جای آمریکا را میگیرد؛ نه در خود چین، این انگیزه و علاقه وجود دارد و نه در شرایط موجود منطقه چنین چیزی ممکن است.
هنوز آمریکا بازیگر اصلی و تامینکننده اصلی امنیت برای عربستان، اردن، امارات و متحدان استراتژیک اسرائیل و قطر است و فاصله زیادی است تا تحقق این مسئله که چین بتواند جای آمریکا را در خاورمیانه بگیرد.
آمریکا خودش طرحی را برای کاهش حضور خود در منطقه شروع کرده است و از این طرف هم آن چیزی که باعث تعجب شده، این است که چینیها علاقهای به حضور در خاورمیانه نداشتند، اما بعد از سفر آقای شی جین پینگ به عربستان ناگهان شاهد بودیم برخلاف روند قبلی چین برای حضور در منطقه ابراز علاقه کرد. از سویی نیز ایران و عربستان از مدتها پیش خودشان تلاش داشتند تا روابط را احیا کنند، اما چون نتوانستند مورد توجه جهانی قرار گرفتند.
آیا سیاستهای آمریکا در منطقه تغییر کرده است یا سیاستهای کشورهای منطقه با آمریکا تغییر کرده است؟
دومی درست است. مسئله این است که در عربستان و امارات و در خود اسرائیل و حتی تا حدی کمتر ترکیه این باور وجود دارد که آمریکا در حال کاهش تعهدات امنیتی در منطقه است؛ از آن جایی که عربستان و امارات که بیشترین روابط امنیتی را با آمریکا دارند، نگران این موضوع هستند.
عربستان دورهای اختلافاتی با آمریکا داشت و حتی سفر بایدن هم نتوانست این اختلافات را خاتمه دهد. امارات و عربستان بهدنبال این هستند که سیاست خارجی خود را تا حدی از آمریکا مستقل کنند، ولی این بهمعنای استقلال از آمریکا نیست؛ چون هیچ کشور دیگری جز آمریکا نمیتواند به آنها تضمین امنیتی دهد، ولی این کشورها تلاش میکنند ضمن حفظ رابطه نزدیک امنیتی با آمریکا روابطشان را با قدرتهای بزرگ دیگر ازجمله چین، هند و روسیه افزایش دهند.
یعنی عربستان روابط خود را نهتنها با چین گسترش داده است، بلکه با هند که رقیب اصلی چین است، نیز روابطش را گسترش داده و به سطح استراتژیک رسانده است.
بنابراین این کشورها یک رویکرد کلی را انتخاب کردهاند و آن هم تنوعبخشی به سیاست خارجی خود در شرایط جدید منطقهای و بینالمللی است.