آلکساندر هرتسن
در جهان چیزی بدیعتر و متنوعتر از شرح حال آدمهای گمنام وجود ندارد، بهویژه آنجا که هیچ ایده مشترکی میان 2 انسان یافت نشود. اگر امکانش وجود داشت، دایرهالمعارفی از زندگینامهها گرد میآوردم، بهترتیب الفبا؛ مثلا اول همه کسانی که ریششان را میتراشند؛ برای اختصار میشد زندگینامه دانشمندان، ادیبان، هنرمندان، جنگاوران برجسته، رجال دولتی و کلا همه افرادی را که گرفتار خیر و صلاح همگانی هستند، کنار گذاشت: زندگی آنان یکنواخت و خستهکننده است؛ موفقیت، استعداد، مغضوبواقعشدن، تشویق و هلهله، زندگی در اتاق کار یا در بیرون از خانه، مرگ در نیمه راه، فقر در پیری؛ هیچچیز از خود ندارند و همهچیزشان متعلق به زمانه است.
مقصر کیست؟
در همینه زمینه :