کمدی سیاه
فدراسیون فوتبال با یک لیست عجیب که به انصراف نیمی از گزینهها انجامید، شأن و منزلت تیم ملی را کاملاً زیر سؤال برد
از روزی که جامجهانی2022 برای ایران تمام شد و داستان کارلوس کیروش با تیمملی به پایان رسید، رفتار فدراسیون فوتبال ایران در قبال این تیم و نیمکتش عجیب و غریب و متناقض بوده است. فدراسیون تاج هفتههای زیادی را با بیتفاوتی گذراند و تازه حالا به مرحله «درخواست برنامه از گزینههای ایرانی» رسیده که در نوع خودش اقدامی کمسابقه و غیرمنطقی است. حضور برخی از مربیان تازهکار و شکستخورده در این لیست به اندازه کافی برای تیمملی توهینآمیز بود و حالا انصراف یکی دو نفر از حاضران در این لیست، شأن و منزلت تیمملی مملکت را کاملا زیر سؤال برده است.
از روز شکست مقابل آمریکا و حذف تیم ملی ایران دقیقا 3ماه گذشته است. کل فعالیت فدراسیون فوتبال ایران در قبال تیمملیاش طی این 3ماه چه بوده است؟ اتلاف وقت همراه با صبر و حوصلهای وصفناپذیر! فدراسیون تاج برای انتخاب سرمربی تیمملی هیچ عجلهای به خرج نداده تا حالا و در فاصله 3هفته تا فیفادی و 2بازی دوستانه، تیم ملی سرمربی نداشته باشد. در این مدت هرازگاهی از مربیان خارجی یادشده و گاهی صحبت از گزینههای ایرانی به میان آمده است. اما حتی یک گام مثبت هم برداشته نشده و هنوز تیم ملی در نقطه صفر ایستاده است. امروز، تمام داشتههای تیم ملی نسبت به 3ماه قبل یک لیست از مربیان ایرانی است که هر کدام بهدلیلی شرایط نشستن روی نیمکت تیم ملی را ندارند و تازه همین لیست هم هر روز کوچکتر میشود. انصراف چهره باتجربه و کارکشتهای چون امیر قلعهنویی که همه میدانند حضور دوباره روی نیمکت تیمملی یکی از آرزوهای او و شاید تنها آرزوی باقیماندهاش در فوتبال ایران است، نشان میدهد او به نمایشیبودن این لیست و سرکاریبودن همه این اتفاقات پی برده و تصمیم گرفته اجازه ندهد بیش از این با نامش بازی کنند.
در لیست مربیانی که فدراسیون از آنها برنامه خواسته نام مهدی تارتار دیده میشود که تیمش در لیگ برتر بین 4تیم آخر جدول قرار دارد و در 8بازی اخیر رنگ پیروزی را ندیده است! کارنامه تارتار در سالهای گذشته هم آنقدر پربار نبوده که کسی به اعتبار آنها چشم روی نتایج اخیرش ببندد. جالب اینکه همین مهدی تارتار هم روز گذشته انصراف داد و در نامه انصراف خودش اعلام کرد امیر قلعهنویی را گزینه شایستهای برای این پست میداند! اشاره تارتار به نام قلعهنویی شاید اسم رمز او بود برای اعلام این نکته که از نمایشی بودن این ماجراها باخبر است و اگر این لیست قرار بود آخر و عاقبتی داشته باشد امیر قلعهنویی بهتر از هر کسی این را میدانست و خودش را از بازی خارج نمیکرد. چنان که ساکت الهامی هم درست بعد از انصراف قلعهنویی همین کار را انجام داده و اعلام کرده بود در حال حاضر به «حمایت» از تیمملی میاندیشد نه به «هدایت» این تیم.
گزینه دیگر فدراسیون حمید مطهری است که تازه امسال سرمربی شده و تعداد بازیهای باشگاهیاش هنوز به 25بازی نرسیده است. از نظر فدراسیون فوتبال، 20بازی در لیگ، 2بازی در جامحذفی و کسب فقط 6برد طی این 22بازی، رزومه خوبی برای یک سرمربی است تا نامش بین گزینههای تیم ملی قرار بگیرد. از حسین فرکی هم نگذریم که 3سال است در هیچ تیمی مربیگری نکرده و از آخرین موفقیتش 7سال میگذرد. چند سالی بود نام حسین فرکی در جایی شنیده نمیشد اما حالا به شکل مرموزی طی یک هفته این نام را هم در بین گزینههای فولاد و هم در لیست تیم ملی میبینیم!
البته سؤال اصلی درباره این لیست میتواند پیرامون غیبت یحیی گلمحمدی باشد اما در ادامه به طرح سؤالاتی پرداختهایم که پاسخش را فقط فدراسیون فوتبال میداند. مثلا اینکه اگر لیست فدراسیون قرار بوده تا این حد گسترده باشد که این نامها در آن جا بگیرند، چرا خبری از محمد ربیعی و مجتبی حسینی نیست که لااقل از مطهری و تارتار عملکرد بهتری داشتهاند؟ ابهامات این لیست و اساسا مشکوکبودن این اقدام فدراسیون، آنقدر هست که علاوه بر امیر قلعهنویی، حتی ساکت الهامی را هم قانع کرده تا از حضور در این جمع و ارائه برنامههایش انصراف بدهد. شأن تیمملی را آنقدر پایین آوردهاند که سرمربیان بیکار و هدایتگران تیمهای دوازدهم و سیزدهم لیگ هم در بین گزینههای هدایت این تیم قرار میگیرند و حرمتهای همیشگی را چنان از بین بردهاند که حالا «انصراف از سرمربیگری در تیم ملی» هم به ادبیات رایج در فوتبال ایران اضافه شده است. حالا که همه فهمیدهاند فدراسیون قرار است این نفرات اعلامشده را دور بزند و به گزینه موردنظر خودش برسد، کاش لااقل این کار هر چه زودتر انجام شود و گزینه موردنظر هدایت تیم ملی را در دست بگیرد؛ گزینهای که نامش هرچقدر کوچک باشد، از شرایطی که امروز برای تیمملی ساختهاند، تحقیرآمیزتر نخواهد بود.