محمد فتحی یکی از امدادگران پایتخت، کمک به مردم را تنها هدف زندگیاش میداند
روحیه جهادی گرهگشای مشکلات
در این شهر و همسایگی ما هستند، انسانهایی که در اوج گمنامی، همانند مردان و زنان الگو و قهرمان و نامآور زندگیشان، سرشار از ایثار و جهاد و فداکاریاند. کسانی که به راه و رسم این دنیا پشت پا زده و راه متفاوتی را در پیش گرفتهاند. یکی از همانهایی که هنگام سیل، زلزله، شیوع بیماری و مصیبت بدون چشمداشت مادی و دودوتا چهارتا کردنهای مالی، در خط مقدم کمک و خدمترسانی حاضر میشود؛ محمد فتحی است. او هم مانند رفقایش، بیمنت و چشمداشت خودش را وقف خدمت به مردم و میهن کرده و مردی با همین ویژگیها و از همین جنس است. هرچند جلب رضایت و قانع کردنش برای گفتوگو کار راحتی نبود اما سرانجام با شرطهایی پذیرفت تا با ما همکلام شود و کمی از فعالیتهای جهادی و امدادگریاش بگوید.
امدادگری و در تعریف کلیتر کارهای جهادی را از چه زمانی شروع کردید؟
حدود ۷ سال است که در کارهای جهادی فعالیت دارم و اینکه چه عاملی باعث شد تا من وارد کارهایی از این دست شوم، باید بگویم که مشکلات موجود در شهرها بهویژه مناطق و محدودههای حاشیهای، شهرها انگیزه من برای انجام کارهای جهادی و بهویژه امدادگری بود. از اینرو با راهاندازی قرارگاه جهادی شمالغرب تهران که با تعامل با اصناف مختلف فعالیتهای جهادی من و دیگر دوستان شروع شد، مسیر زندگی من هم در این راه گره خورد.
فعالیتهای جهادی شما شامل چه کارهایی است و بیشتر به کجاها میروید؟
کارهای مختلف در راستای فعالیتهای جهادی و کمک به مردم انجام میدهم اما امدادگری اصلیترین فعالیت من است. هر جا هم به کمک نیاز باشد من و دیگر اعضای گروه به آنجا میرویم. از مناطق حاشیهای و محروم گرفته تا مکانهای دورافتادهای که با آسیب مواجه هستند. چه در شرایط عادی و چه در مواقع بحرانهایی مانند سیل، زلزله و... همیشه برای کمک آماده خدمت هستیم. همچنین رساندن وسایل ضروری مانند مواد غذایی یا دارو... از دیگر فعالیتهایی است که ما انجام میدهیم.
همانطور که میدانید پاسداری در کشور ما تنها به مقوله حفظ ثبات امنیت و محافظت از کشور در مقابل دشمنان خارجی محدود نمیشود، بلکه حفاظت از جان و مال مردم و کمک به آنها در شرایط بحران و جهادگری و امدادرسانی به آسیبدیدگان در کمبودها و بلایای طبیعی به شکلهای متفاوت و در کسوتهای مختلف از پزشکی و امدادگری گرفته تا معلمی و دیگر مشاغل از نکات مثبتی است که در ایران جریان دارد. بهنظر شما این روحیه جهادگری و ایثارگری از کجا نشأت میگیرد؟
روحیه جهادی و انساندوستانه ریشه در ذات مردم ایران دارد؛ ویژگیای که باعث شده که ایرانیان در هر شرایطی حتی در بدترین لحظهها پشت هم بایستند و از کمک به یکدیگر غافل نشوند. بنابراین همه افراد در مشاغل مختلف در قالب گروههای جهادی گرد هم آمده و در شرایط بحران به کمک همنوعان میشتابند. یکی از فرمایشات تأثیرگذار مقام معظم رهبری به این مقوله تأکید دارد که میفرمایند: گروههای جهادی حلقههای اتصالی هستند که مردم را به مردم به درستی وصل کرده و مشکلات را رفع میکنند. بنابراین نتیجهای که از این سخن گهربار میتوان گرفت این است که گروههای جهادی در شرایط مختلف پای رونده، دست اقدامکننده، دهان گوینده و چشم بینای مردم هستند و تا آنجا که بتوانند گره از مشکلات آحاد مردم باز خواهند کرد.
در گروههای جهادی افراد در زمینههای مختلف داوطلبانه و رایگان تخصصشان را در اختیار مردم میگذارند. بهنظر شما چه عاملی باعث این از خودگذشتگی میشود. بهویژه در شرایط اقتصادی فعلی که همه به نوعی تلاش میکنند که بتوانند برای بهبود وضعیت زندگی بیشترین درآمد را کسب کنند؟
افرادی که در گروههای جهادی فعالیت دارند بهویژه پزشکان، پرستاران، امدادگران و... اغلب به آموزههای قرآنی متوسل شده و با توسل به خدا در راه کارهای جهادی قدم میگذارند. در قرآن نکات آموزنده بسیاری وجود دارد. بهعنوان مثال در یکی از سورهها آمده که نجات جان یک انسان، نجات جان همه انسانهاست و بسیاری از جملات دیگر که همگی درسی برای همه ما محسوب میشوند. بنابراین جهادگران با توجه به این آموزهها از منافع شخصی عبور کرده و در راه جهاد قدم میگذارند و بدون هیچ چشمداشتی تخصص و وقتشان را در اختیار مردم قرار میدهند.
به گمان شما چگونه میتوان روحیه جهادگری را در نسل جوان تقویت کرد؟
باتوجه به اینکه حکومت ما یک حکومت مردمی است و همیشه از ظرفیتهای مردمی در شرایط بحرانی و برای کمک به آسیبدیدگان استفاده میشود، بهخودی خود این موضوع راهی برای تقویت روحیه جهادگری در میان مردم بهویژه نسل جوان است. به نوعی که ما امروزه شاهد هستیم، اغلب اعضای گروههای جهادی را جوانان تشکیل میدهند و همین گروهها انگیزهای برای حضور مضاعف آنها در فعالیتهای جهادی است.
شما چقدر از وقتتان را برای فعالیتهای جهادی و امدادگری میگذارید؟
فعالیتهای جهادی من محدود به یک روز یا یکماه خاص نیست. بلکه این فعالیتها مداوم است و من تقریبا 5یا 6روز از هفته را برای کارهایی از این دست اختصاص میدهم.
تعریف شما از امدادگر از دیدگاه یک امدادگر چیست؟
امدادگر یعنی کسی که وجودش را وقف خدمت کرده؛ آن هم بدون چشمداشت و بدون یک ذره نگاه مادی. امدادگر یعنی مخلص، یعنی عاشق، یعنی کسی که از تمام هستیاش گذشته است. امدادگر یعنی کسی که لذت تماشای لبخند یک درمانده بعد از رفع نیازش را با تمام دنیا عوض نمیکند. کسی که وجودش از مهربانی مملو است و جز خدمت به خلق خدا به هیچچیز دیگر نمیاندیشد.
از نظر شما یک امدادگر برای موفقیت در راه امدادرسانی چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
امدادگر باید یک شخصیت محکم و مقتدر داشته باشد چراکه در بحرانها با صحنههایی روبهرو میشود که تحملش برای هر فردی سخت است. تصاویری را میبیند که بهاصطلاح دل هر سنگدلی را به درد میآورد چه برسد به امدادگر که مهربان و عاطفی هستند. بهعنوان مثال دیدن اجساد در بلایای مختلف برای اکثر افراد قابل تصور نیست و این امدادگران هستند که با قدرت و جسارت تمام وارد معرکه شده و دست به فداکاریهای جانانه میزنند.
هنگام انجام کارهای امدادی، چه عامل و احساسی شما را برای ادامه کار مصممتر میکند؟
وقت کمکرسانی به مردم به نوعی احساس مسئولیت و سبکبالی به من دست میدهد. احساس میکنم در آن شرایط خاص مسئول حفاظت و نجات جان انسانها هستم و باید از تلاشی کم نگذارم برای همین حس خوبی پیدا میکنم و در ادامه راه خدمت به هم نوع مصمم ترمیشوم.
جامعه چقدر به چنین روحیه جهادی نیاز دارد؟
بسیار زیاد. تا روحیه جهادی نباشد گره از مشکلات باز نخواهد شد. خوشبختانه در جامعه ما روحیه جهادی به بهترین شکل جریان دارد و تاکنون مردم در هر شرایطی به خوبی عمل کردهاند. بهعنوان مثال در دوره اوج شیوع ویروس کرونا، همین روحیه جهادی مردم بود که به افراد بسیاری کمک شد و مردم با روحیه اتحاد توانستند بر این ویروس غلبه کنند.
از سالها فعالیت جهادی خاطرهای در ذهنتان ماندگار شده است؟
بله. به یاد دارم که ما چند سال قبل، پویش مردمی راه انداختیم که افراد بیبضاعت را به کربلای معلی اعزام کنیم. در میان این گروه یک دختر کوچک به نام «زهرا» بود که به همراه خانوادهاش برای این سفر انتخاب شدند. این دختر کوچولو پیام تشکری در قالب پیام صوتی برای ما ارسال کرد. پیامی پر از خوشحالیکه من و دیگر اعضای گروه هر وقت به آن گوش میدادیم، انرژی میگرفتیم، منبعی پاک که ما را تشویق میکرد تا با قدرت بیشتر و تلاشی مضاعف در راه کارهای خداپسندانه و جهادی گام برداریم.