• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
چهار شنبه 3 اسفند 1401
کد مطلب : 186193
+
-

بخشی از وصیتنامه شهید ظهیری

دنیا محل ماندن نیست، چرا دل بستیم؟
شهیدسیدعباس ظهیری در بخشی از وصیت‌نامه خود چنین دنیای فانی را توصیف کرده که خواندش خالی از لطف نیست: «بسم‌الله الرحمن الرحیم، خدایا تو را سوگند می‌دهم به علم غیبت و به توانایی و قدرتت بر آفرینش، به زندگی‌ام قوام بخش، تا آن هنگام که به صلاح من است و به حیاتم پایان ده هرگاه که مرگ برایم بهتر از زندگی باشد.
از دعای حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها).

اکثر ما مسلمانان به بعضی از مسائل علم و آگاهی داریم ولیکن در عمل توجهی به آنها نمی‌کنیم. در مورد مرگ هم این چنین است. ما می‌دانیم که دنیا محل ماندن نیست ولیکن باز دل به ماندن بسته‌ایم و گول ظواهر را می‌خوریم. می‌دانیم که بعد از مدتی خواهیم رفت و جز اعمالمان چیز دیگری را نمی‌توانیم با خود ببریم ولی مال‌اندوزی می‌کنیم و توجهی به اعمال و رفتارمان نداریم.
 مطلع هستیم که دنیا مانند عجوزه‌ای است که خود را آرایش کرده است ولی باز گولش را می‌خوریم و خود را در منجلابش می‌اندازیم. دوستانم مواظب باشید یک وقت درس یا پدر و مادر یا زن و فرزند و... برایمان حجاب نشوند، هدف ما رسیدن به خداوند است اگر اینها حجاب شوند باید کنار زد.

امام‌صادق(ع)می‌فرماید: «دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص از آن بیشتر بیاشامد تشنگی‌اش بیشتر می‌شود تا او را بکشد.»
برادرانم بدانید این دنیا دو روز بیش نیست و این دو روز جهت وسیله ساختن برای سفر آخرت است. برای بریدن از خواهش‌های‌نفسانی و آدم شدن است. برای غلبه بر نفس‌اماره است. برای کسب علم و معرفت الهی است. برای متصل شدن به خداوند است و این اتصال پیدا نمی‌شود مگر با محبت اهل‌بیت علیهماالسلام. بنابراین باید محبت ائمه(ع) را در دل خود افزون کرد و لازمه پیدا شدن این محبت پیروی از امام و در خط او بودن است.
ای بندگان خدا در منزلی هستیم که پیش از ما کسانی در آن بودند که عمرشان از من و تو درازتر، قدرتشان بیشتر، با صدها آرزو!
اما اکنون زبان‌هایشان لال گشته، دهان‌هایشان پر از خاک شده، استخوان‌هایشان پوسیده و نامشان از صفحه روزگار محو شده و در محلی منزلشان داده‌اند که همه اهل آن مشغول به‌خود هستند. همسایگانی دارند ولی با آنها رفت‌وآمد ندارند. خانه‌هایشان به هم پیوسته ولی یکدیگر را نمی‌بینند. همسایگانی هستند که با هم انس و دوستی ندارند.

ساختمان‌ها ساختند ولی به آن گذری نمی‌کنند و... آری برخاک قبر سر گذاشته و حسرت می‌خورند چگونه با هم رفت‌وآمد کنند، درحالی‌که بدن‌هایشان پوسیده و استخوان‌هایشان درهم شکسته و روزگار دفتر زندگی‌شان را بسته است. آری آنها در برزخ گرفتارند تا روز قیامت، پس بیایید از دنیایی که خواهی نخواهی از ما دست بر‌خواهد داشت و بدن‌هایمان را پوسیده و کهنه می‌کند دست‌برداریم و این جان ناقابل را وقف خداوند‌سازیم تا آنچه را صلاح داند
انجام دهد.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :