چالش قیمت چادر
فاطمه محمدی؛جامعه شناس و پژوهشگرحوزه زنان و خانواده
عید امسال خیلی از خانمهای چادری و خانوادههای مذهبی نتوانسته و نمیتوانند چادر نو بخرند! در کنار افزایش تمام قیمتها و هزینهها، چادر مشکی هم رشد قیمت چشمگیری را تجربه کرد. با یک پرسوجوی ساده دستتان میآید که چادرهای آماده، قیمت مناسبتری نسبت به قواره چادری دارند، اما خیلی از خانمهای چادری ترجیح میدهند از چادرهای سنتی ایرانی استفاده و پارچههای مشکی قوارهای تهیه کنند.
رشد قیمت چادر، آن هم در کنار حساسیتهای جامعه در مسئله عفاف و حجاب و سنتی بودن جامعه ایرانی، میتواند میزان اقبال به این کالا را در بین خانوادهها با چالش مواجه کند.
متأسفانه دیگر از چادرهای مناسب باکیفیت بهدلیل قیمت بالا در عرضه بهعنوان حجاب لاکچری یاد میشود. در حال حاضر یک قواره چادر حدود یکمیلیون تومان قیمت دارد و یک خانواده کارگر چیزی نزدیک به یکچهارم حقوق ماهانهاش را باید برای خرید یک قواره چادر هزینه کند. حالا اگر این خانواده یک یا 2دختر هم داشته باشد، این هزینه 2 یا 3برابر هم میشود.
ما وقتی دردی را درمان نکنیم، با گذشت زمان این درد بدخیمتر شده و درمانش سختتر و گاهی ناممکن میشود. ما در همه این سالها جز شعار، کاری برای چادر و فرهنگ حجاب انجام ندادهایم. راهحل مشکل گرانی چادر، شناخته شدن آن بهعنوان کالای فرهنگی است که اگر چادر و اقلام عفاف و حجاب بهعنوان اقلام فرهنگی به رسمیت شناخته شوند، قطعا با دریافت اعتبارات لازم با کاهش چشمگیر قیمت مواجه خواهیم بود. درحالحاضر هم قیمت چادرمشکی در تولید تنها کارخانه داخلی افزایش داشته و هم چادرهای وارداتی و متأسفانه عدمنظارت در عرضه نیز مزید بر علت شده و تولیدکنندگان با هر قیمتی که سود بیشتری برایشان داشته باشد، این اقلام را در کیفیتهای مختلف بهدست مصرفکنندگان میرسانند که این اقدامات موید بیعملی در عرصه سیاست فرهنگی و واگذاری امر فرهنگ به نظام بازار است. اینکه حیات فرهنگی را همانند کالا ببینیم، به این معناست که آرمان و ارزشهای اسلامی را نادیده انگاشتهایم. ما باید بدانیم مسئله حجاب بهجز اینکه امری الهی و دینی است، یک مقوله مهم و حساس فرهنگی بهحساب میآید و این درحالیاست که ما از بعد فرهنگی پوشش و حفظ حریم غافل شده و بهجز عدمکنترل قیمت و بازار اقلام عفاف و حجاب روی مقولههای فرهنگسازی و ابعاد فرهنگی مسئله حجاب هم کار نکردهایم.
خوشبختانه ما در کشور، قانون حجاب و عفاف و قانون مد و لباس داریم که در هردو مورد دستگاهها در حوزه حجاب و عفاف وظایفی دارند و بهنظر میرسد حمایت اقتصادی از پوشش چادر هم یکی از وظایف ایجابی باشد. درحالحاضر آیا از تولید و واردات چادر حمایت میشود؟
نزدیک به ۲۶نهاد و سازمان متولی بحث عفاف و حجاب هستند که در سالهای گذشته و در مناسبتهای مختلف، عملکردشان به یک نمایشگاه و یک فروشگاه زدن محدود میشد؛ درحالیکه این کار اصلا در حیطه کاری دستگاهها نیست، بلکه در حوزه کاری تولیدکنندگان محصولات عفاف و حجاب است. این دستگاهها باید تسهیلگری، کار فرهنگی و تبلیغ و حتی کنترل بازار عرضه را در دستور کار داشته باشند؛ درحالیکه تبلیغات ضدحجاب بسیار عیان است و حتی در سالهای اخیر شاهد رشد مدلینگ در عرصه پوشاک و حتی محصولات حجاب بودهایم، اما کسانی که در این حوزه کار میکنند حتی نمیدانند چه کسانی تولید و عرضه کنندهاند!
نکته قابل توجه اینجاست که وزارت صمت موظف است به تولیدکنندگان محصولات حجاب یارانه بدهد. واقعا جای سؤال است کارگروه مد و لباس با این همه هزینه و بودجهای که از دولت و بیتالمال دریافت میکند، دقیقا چه کار مفیدی در این عرصه انجام
داده است؟
امر مداخله باید در کارگروه مدولباس اصناف و اتحادیهها صورت پذیرد، اما متأسفانه افرادی جزو اعضا هستند که اغلب غیرمتخصص بوده و این موضوع سبب میشود کارگروه خروجی نداشته باشد. مگر بنا نبود این کارگروه، مد و لباس را ساماندهی کند؟
الان چه مقدار این کارگروه توانسته است ذائقه مردم را تغییر دهد؟
ما چقدر در کوچه و خیابان لباسهای ایرانی - اسلامی میبینیم؟
تولیدات اندک ملی با چه قیمت و برای چه میزان مصرفکنندهای در بازار وجود دارد؟
آیا توان رقابت با واردات در اقلام عفاف و حجاب در کشور وجود دارد؟
آیا این کارگروه برای ذائقه تنوعطلب دهه هشتادی تصمیمسازی داشته و توانسته الگوی مناسبی طراحی کند؟
متأسفانه متولیان امر تنها به برگزاری نمایشگاههای فروش؛ آنهم با قیمتهای بالا و تقریبا بدونتوجه به نیاز و سلیقه متقاضیان اکتفا کردهاند و این درحالی است که برگزاری نمایشگاه فروش محصولات حجاب به تولیدکنندگان این حوزه بازمیگردد و یک نهاد دولتی باید سیاستگذاری، ذائقهسازی، ساماندهی، الگوسازی و تسهیلگری و راهبری کند؛ نه کار اجرایی؛ آن هم در سطوح خرد و معمولی!
متأسفانه در روند مسئله عفاف و حجاب ما صرفا به تشکیل کارگروههای متعدد و صدور بخشنامه و آییننامههای غیراجرایی بسنده کردهایم و همچنان دست واسطهگری و مافیای این حوزه بهشدت باز است. تا زمانی که ما متولی مشخصی همراه با یک شاخص استاندارد در عرصه اقلام عفاف و حجاب نداشته باشیم، فقط عفاف و حجاب را خاص زنان بدانیم، به مسئله با نگاه و رویکرد فرهنگی نگاه نکنیم و تمام فضا را به برپایی نمایشگاه هدایت کنیم، نهتنها مشکل این حوزه حل نخواهد شد، بلکه روزبهروز بر مشکلات این حوزه و سایر آسیبهای اجتماعی نیز خواهیم افزود.