• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
یکشنبه 16 بهمن 1401
کد مطلب : 184836
+
-

زن جوان در سومین بارداری‌اش 5قلو به دنیا آورد

5قلوهای گنبدی چشم انتظار کمک

کوتاه از حادثه
5قلوهای گنبدی چشم انتظار کمک

زنی در گنبد کاووس در سومین بارداری‌اش 5قلو به دنیا آورد تا با 2فرزندی که از قبل داشت اعضای این خانواده 9نفر شوند.
به گزارش همشهری، این زن 33ساله که اهل گنبد کاووس واقع در استان گلستان است، چندی قبل برای سومین مرتبه باردار شد. او پیش از این مادر 2دختر 5و 13ساله بود. مدتی از بارداری این زن گذشته بود که متوجه شد چندقلو باردار است. چند روز قبل این زن در هفته 27بارداری دچار درد زایمان شد و شوهرش او را به بیمارستان شهدای گنبد منتقل کرد. پزشکان در معاینه‌های اولیه اعلام کردند که او 5قلو باردار است و به‌دلیل شرایط بچه‌ها باید هرچه سریع‌تر آنها به دنیا بیایند. با اعلام رضایت زن جوان و همسرش روز پنجشنبه عمل جراحی انجام شد و 5قلوها شامل 3پسر و 2دختر به دنیا آمدند. وزن نوزادان که بین 600تا 1000گرم است از یک سو و تولد پیش از موعد آنها از سوی دیگر شرایطی ویژه را برای‌شان رقم زد و کادر پزشکی اعلام کردند که آنها باید در بخش مراقبت ویژه نوزادان نگهداری شوند. در چنین شرایطی بود که 4نوزاد به بخش ان‌آی سی یو بیمارستان طالقانی و یکی دیگر از آنها به بخش ان‌آی‌سی یو بیمارستان تامین اجتماعی منتقل شدند.
مسئولان بخش‌های مراقبت‌های ویژه نوزادان این دو بیمارستان در گفت‌وگو با همشهری از وضعیت خوب نوزادان صحبت کردند. یکی از مسئولان بخش ان‌آی سی یو بیمارستان طالقانی گنبد دراین‌باره گفت:‌ هرچند وزن بچه‌ها کم است و چند هفته زود به دنیا آمده‌اند اما به لطف خدا شرایط خوبی دارند و هم‌اکنون خطری آنها را تهدید نمی‌کند. او ادامه داد: آنها باید چند هفته در این بخش بمانند و رشد کنند تا شرایطشان تثبیت شود.
یکی از مشکلات والدین چندقلوها تامین هزینه‌های نگهداری آنهاست. مشکلی که آقای اقبال پدر 5قلوهای گنبدی هم با آن روبه‌رو است. او در این‌باره می‌گوید: من پیش از این2 دختر داشتم و از اینکه خداوند  5فرزند دیگر به من داده خوشحالم و خدا را شکر می‌کنم. اما من کارگر ساختمانی هستم و برای تامین هزینه‌های جاری زندگی‌ام با مشکل روبه‌رو بودم. حالا اما مشکلاتم بیشتر هم خواهد شد. به‌خصوص به این دلیل که بچه هایم چند هفته زود به دنیا آمدند و باید مدتی را در بیمارستان بمانند. چون بیمارستانی که همسرم در آنجا فارغ شده ظرفیت نداشت بنابراین4فرزندم به یک بیمارستان و یکی دیگر از بچه‌ها به بیمارستان دیگری منتقل شده است و همسرم در بیمارستان شهدا بستری است. این موضوع کار را سخت کرده و من مدام بین 3بیمارستان در رفت‌وآمد هستم.
او در ادامه می‌گوید:‌ هرچند نگهداری از 7فرزند سخت است اما خدا بزرگ است. من هم خوشحالم و هم دغدغه این را دارم که بتوانم از فرزندانم به خوبی نگهداری کنم. از دولت خواهش می‌کنم به من کمک کند تا شرمنده زن و بچه‌هایم نباشم.
 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید