روایت یک جشنواره شلوغ
مروری بر آنچه در نشستهای روزهای دوم و سوم جشنواره گفته شد
روزهای پنجشنبه و جمعه هفته پیش که دومین و سومین روز از چهلویکمین جشنواره فیلم فجر بود، در پردیس سینمایی ملت که مختص نمایندگان رسانههاست، 3فیلم در هر روز به نمایش درآمد. به روال معمول جشنواره در ادوار گذشته، بعد از نمایش هر فیلم باید نشست پرسش و پاسخ آن با حضور عوامل اصلیاش برگزار شود، اما امسال به واسطه همه بحثهایی که درباره جشنواره فجر وجود داشت، نشستهای پرسش و پاسخ حواشیای داشت و به طور نمونه بخش عمده نشست فیلم «جنگل پرتقال» تنها با حضور تهیهکننده آن برپا شد. امسال همه، حتی مجتبی امینی در مقام دبیر جشنواره، اذعان دارند که شرایط برگزاری جشنواره متفاوت از سالهای قبل است. به هر حال، برخیها به جشنواره آری گفتند و برخی دیگر نه. اگر میخواهید از آنچه در نشستهای این 6فیلم گفته شده مطلع شوید، ما چکیده مهمترین سخنان حاضران در این نشستها را برایتان گرد آوردهایم.
تلنگر اجتماعی، نه بررسی قانونی
در دومین روز جشنواره، پردیس ملت در نخستین سانس خود میزبان فیلم «آه سرد» بود که به اعتقاد رسانهها فیلمی جادهای، کمدیالوگ و با موضوع قتل ناموسی بود. در نشست پرسش و پاسخ این فیلم، تنها کارگردان، تهیهکننده و یکی از بازیگران اصلی حضور داشتند. ناهید عزیزی، کارگردان در ابتدای نشست گفت: « مهمترین بهانه من برای شرکت در جشنواره رساندن این مولود به سرمنزل مقصود بود.»
رضا محقق، تهیهکننده فیلم هم گفت: «ما که خیلی خوب هستیم و امیدوارم شما هم خوب باشید.» در ادامه عزیزی درباره موضوع فیلمش گفت: «من معتقدم نگاه به حقوق زنان در این سرزمین در حال تغییر است و هر روز امیدوارتر میشویم. مهمترین موضوعی هم که در این فیلم دستمایه قرار گرفته قتلهای ناموسی و خانوادگی است که سعی کردم با نگاهی تازه آن را روایت کنم. البته قتلهای ناموسی ریشه در خانواده و جامعه با هم دارد و قصد نداشتم به بخش قانونی این مسئله بپردازم. بهنظرم در سینمای اجتماعی بیشتر میتوان به یکسری مسائل و مشکلات تلنگر زد اما من صلاحیت بررسی قانونی را ندارم.»
رضا محقق در بخشی دیگر از این نشست در پاسخ به اینکه آیا این فیلم در گیشه موفق میشود، گفت: «من هیچوقت ناامید نیستم. سعی کردیم فیلمی شرافتمندانه ابتدا برای سینما بسازیم و رسالت فیلم را هم مدنظر داشتیم؛ به همین دلیل فکر میکنم اگر مخاطب حوصله به خرج دهد نکات تازهای پیدا میکند.» وی در ادامه افزود: «این سینمایی که دنبال میکنیم از جنسی است که باید در آن عشق داشته باشیم و بیزینس در آن نیست؛ پس باید از همهچیز خودت برای آن بگذری. نگاه من این است که تا آخر عمر در این مسیر فیلمسازی کار کنم؛ چون جوانهای زیادی در این کشور بهدنبال ساخت فیلم هستند. من زلفم را به خدا گره زدهام...» حرفهای محقق با بغض او ناتمام ماند.
یکدیگر را قضاوت نکنیم
سانس دوم پردیس ملت به نمایش «جنگل پرتقال» اختصاص داشت. نشست پرسش و پاسخ این فیلم در ابتدا تنها با حضور تهیهکننده، رسول صدرعاملی آغاز شد و در حالی که تصور میشد کارگردان به شرکت در جلسه تمایلی نداشته، آرمان خوانساریان به اواخر نشست رسید. صدرعاملی گفت: «با وجود کسالت، برای احترام به این جلسه آمدم، ولی کارگردان دوست نداشت حضور داشته باشد. هیچ عیبی هم ندارد. او فیلمساز خوبی است. به هرحال وقتی سازمان سینمایی تلاش میکند که تعداد سینماگران جوان زیاد باشد باید آنها را درک کند؛ هرچند فهم آنها شاید سخت باشد؛ چون حالشان خوب نیست.» او درباره غیبت بازیگران فیلم در نشست گفت: «از میرسعید مولویان خبری ندارم، ولی خانم سارا بهرامی شهرستان است.»
صدرعاملی در بخش دیگری از سخنانش درباره حقوق زنان که در فیلم به آن اشاره شده، گفت: «نباید همدیگر را قضاوت کنیم. ذهن خود را محترم بشماریم و اسیر جو نشویم. وقتی یادداشتی درباره زن، زندگی، آزادی مینویسیم، حواسمان بهخودمان باشد؛ چون همهچیز اول از اصلاح خودمان شروع میشود.» صدرعاملی در بخشی دیگر از سخنانش گفت: «کسی که بخواهد تحریم کند، مردم هستند؛ نه من و فیلمساز. سازمان سینمایی باید فرصت فیلمسازی را فراهم کند.» در انتهای این نشست، آرمان خوانساریان با صدایی گرفته و مریضاحوال به جلسه آمد و گفت: «من از بیمارستان و فقط به احترام جمع حاضر آمدم.»
کاری به جوکر نداشتیم
آخرین فیلم روز دوم جشنواره، «یادگار جنوب» دومین ساخته پدرام پورامیری و حسین دوماری بود. در این نشست، فقط تهیهکننده و 2کارگردان حضور داشتند. حسین دوماری صحبتهای خود را اینطور شروع کرد: «این جمعیت را که میبینم، یاد سالیان گذشته میافتم و میگویم کاش آن حال و هوا و جمعیت سالیان گذشته بود؛ هرچه این گستره بزرگتر باشد، برای فیلمساز جذابتر است.» رشوند هم گفت: «یکجا ماندن خوب نیست؛ بخشی از حرف فیلم هم همین است. مخاطب ما هم به بلوغ رسیده و دنبال استانداردی در محتوا و اجراست؛ چون حالا سریالها و فیلمهای روز در دسترس است. در این 2روزه متوجه شدیم که مردم فیلم را دوست داشتند. این را هم باید بگویم با توجه به رزومه 2فیلمساز میدانستم کار خوبی میشود. البته در بخش اجرایی نگرانیهایی داشتم، ولی الان از فیلم رضایت دارم.» دوماری درباره انتخاب بازیگران فیلم گفت: «وحید رهبانی جدیترین گزینه برای ایفای نقش اصلی مرد فیلم بود؛ چون وحید را خیلی خوب میشناختیم و روحیات هم را درک میکردیم. در انتخاب بازیگر، توانایی و متفاوت بودن او مهم است؛ چون اگر غیر از این باشد، شما به فیلمساز تجاری محض تبدیل میشوید. نقش صابر ابر را هیچکس مثل خودش نمیتوانست بازی کند. ما میخواستیم این نقش در ذهن مخاطب ماندگار شود و در عین حال شبیه هیچ کاراکتری نشود؛ از اینرو خواستیم گریمی را طراحی کنیم که کسی او را نشناسد. صابر ابر برای گریم سنگینی که داشت یک شب به مدت 2ساعت بیهوش شد، ولی قبول کرد که در سکانسی کوتاه بازی کند؛ ضمن اینکه در طراحی این گریم هیچ نگاهی هم به جوکر نداشتیم.» پورامیری گفت: «میتوانستیم دروغهایی در فیلم بگوییم تا ریتم بالا برود، اما نخواستیم این کار را انجام دهیم. ما میخواستیم یک فیلم متفاوت بسازیم؛ فیلمی که یک قدم ما را جلو ببرد. پیش از ساخت فیلم، هزار آزمون و خطا میکردیم تا چیزی را بهدست بیاوریم؛ چون هیچ رفرنسی وجود نداشت.»
کات؛ بعد از 48سال
نخستین فیلم سومین روز جشنواره، در پردیس ملت «پرونده باز است» به کارگردانی کیومرث پوراحمد بود. طبیعی بود که پوراحمد با توجه به اعلام قبلیاش در نشست پرسش و پاسخ شرکت نکند. علی قائممقامی، تهیهکننده فیلم، گفت: «دوست داشتم آقای پوراحمد هم امروز در این نشست باشد. با او تماس هم گرفتم، اما ترجیح داد نباشد. همه میدانند چرا آقای پوراحمد نیامده است. میتوانستم بگویم کسالت داشت که نیامد، اما این حرف خوب نیست. من هم به ایشان گفتم بیاید، اما قبول نکرد و من هم اصرار نکردم.» این تهیهکننده درباره فیلم گفت: «این قصه مربوط به سال 1390است. اگر آقای پوراحمد بود، حتماً جواب میداد. این فیلم ترکیبی از واقعیت و ذهنیات پوراحمد است. باید بگویم کلیت همه قتلهایی که برای نوجوانان رخ میدهد به همین شکل است، اما تنها 50درصد فیلم بر مبنای واقعیت بوده است.» تهیهکننده فیلم در پاسخ به اینکه آیا قوه قضاییه در این فیلم سرمایهگذاری کرده، جواب داد: «این فیلم در بخش خصوصی تهیه شده است. سرمایه آن متعلق به بنده است و هیچ سازمانی در تهیه آن دخیل نیست. تنها کاری که قوه قضاییه کرد این بود که امکاناتی در اختیار ما گذاشت؛ مثلا زندان، که ما توانستیم در آن فیلمبرداری کنیم.» این تهیهکننده درباره ارائه تصویر نادرست از شغل خبرنگاری در این فیلم گفت: «این فیلم درباره سال 1390است. قطعاً شرایط رسانهها در آن زمان مثل الان نبوده؛ چون در این 11سال همهچیز عوض شده است. آقای پوراحمد رسانهای نیست و اصلاً رسانهها را دنبال نمیکند. او خیلی اهل فضای مجازی نیست.» همچنین، حمیدرضا یراقچیان، آهنگساز فیلم و از عوامل حاضر در این نشست نیز گفت: «این دومین تجربه پس از «شب یلدا» بود که در کنار کیومرث پوراحمد بودم. این کارگردان به ما اعلام کرد که این فیلم بعد از ۴۸ سال کار کردن، آخرین فیلمی است که میسازد. پیامهایی که فیلم داشت، بسیار جدی است. بخشیدن و بخشش از مهمترین اصول انسانی است و ما پس از تماشای فیلم هم این را متوجه میشویم. کیومرث پوراحمد میگفت ساخت این فیلم رساندن این پیام است.»
مادر، انتظار و فرزند
در سانس دوم سومین روز جشنواره، پردیس ملت میزبان «سرهنگ ثریا» ساخته لیلی عاج بود. در نشست رسانهای این فیلم ژاله صامتی بهعنوان بازیگر اصلی فیلم حضور نداشت و لیلی عاج، جلیل شعبانی، تهیهکننده، آرش قاسمی، صداگذار، بابک پناهی، طراح صحنه و بهزاد عبدی، آهنگساز فیلم که دبیر جشنواره موسیقی فجر امسال هم هست، حضور داشتند. لیلی عاج درباره شکلگیری متن این اثر گفت: «سال ۹۹ از سوی مرکز هنرهای نمایشی دعوت به همکاری شدم که مربوط به سوژهای درباره تاریخ معاصر بود. با توجه به اینکه بچه گیلانغرب هستم یادم میآید که در عملیات مرصاد پدربزرگم گم شد. همیشه فکر میکردم این خاطره را بنویسم و تبدیل به نمایشنامه کنم. در ادامه همانطور که درباره منافقین تحقیق میکردم، عکسی از مادرانی دیدم که کنار سیم خاردار ایستاده بودند؛ به همین دلیل چیزی درون من گفت قصه باید همین باشد. در تحقیقات به خانم ثریا عبداللهی رسیدم و با ایشان معاشرت کردم. خیلی از مادرانی را دیدم که فرزندانشان اسیر فرقه رجوی هستند و با آنها گفتوگو کردم و در نهایت این فیلم شکل گرفت. کلیدواژههای این فیلم مادر، انتظار و فرزند هستند که فرا مرزی و حتی بهزعم خودم میتوانند فراجهانی باشد.»