مرگ آخرین شاه قاجار در غربت
روایتی از رویداد های ایران در سال 1308 ؛ از وقوع حوادث طبیعی تا شورش ایلات
سینا رحیمپور
«سال شورشهای محلی و اعتراض به اقدامات شاه در کشور»؛ این شاید بهترین تعبیر برای سال پرحاشیه 1308 باشد. رضاشاه پهلوی بهعنوان یک افسر نظامی سابق، در این سال رویدادهایی را تجربه کرد که در تمام مدت افسریاش در نظام، خود به مقابله با آنها پرداختهبود اما حالا نیروهای نظامی کشور از مهار شورشها در جنوب و غرب کشور عاجز بودند. در این سال بسیاری از افسران و فرماندهان و مسئولان عالیرتبه کشور به دلیل ناتوانی در مهار شورشهای محلی، از کار برکنار شدند اما این تنها اتفاق این سال نبود؛ وقوع زمینلرزه و سیل نیز باعث بروز خساراتی در برخی نقاط کشور شد. البته در تهران، اوضاع عادی به نظر میرسید و سرتیپ کریمآقا بوذرجمهری که از سال1302 بهعنوان شهردار تهران مشغول به کار بود با حفظ سمت، به وزارت فواید عامه (وزارت راه و شهرسازی) نیز منصوب شد. اما یکی دیگر از مهمترین اتفاقات این سال، مرگ آخرین شاه قاجار در پاریس بود؛ مرگی که در غربت و تنهایی رقم خورد تا پرونده شاهان قاجار برای همیشه بسته شود.
زلزله و سیل در چند نقطه ایران
12فروردین این سال زلزله شدیدی در کیفان، شیروان و شهر کهنه قوچان از توابع بجنورد در استان خراسان به وقوع پیوست. بر اثر این زلزله کیفان و شیروان بهکلی نابود شدند و هزاران نفر جان خود را از دست دادند. در این زلزله، بیش از 3هزار نفر کشته شدند و آمار زخمیهای این زلزله تا 10هزار نفر هم گزارش شده است. اما در این سال، فقط زلزله، خسارتساز نبود؛ سیل نیز به چند نقطه از ایران خساراتی وارد کرد. در تبریز بهدلیل باریدن تگرگ شدید، سیل مهیبی به راه افتاد و خسارتهای زیادی به خانهها وارد کرد. شاه برای جبران خسارت 3هزار تومان اعانه داد و علی وکیلی ـ مؤسس سینما در ایران ـ درآمد یک شب سینماهای خود را به سیلزدگان بخشید. در رشت اما سیل پل سیاهرود را منهدم و خسارات زیادی به مردم وارد کرد.
شروع شورش دوباره
شورشهای عشایر فارس که از سالها پیش گهگاه در این منطقه رخ میداد، ابعاد گسترده و تازهای پیدا کرد. طوایف بهارلو، اینانلو، عرب و طوایفی دیگر از «گوشه» دست به شورش زدند و در قلمرو استان فارس به تاختوتاز پرداختند. دلیل شورش، درگیری با فرماندار نظامی منطقه، سربازگیری اجباری، تحمیل لباس فرنگی، اقامت اجباری سران قشقایی در تهران و مخالفت با سیاستهای حکومت بود. در این سال زدوخورد شدیدی بین نیروهای دولتی و شورشیان در سراسر این منطقه به راه افتاد. کمکم این شورش به بختیاریها نیز سرایت کرد. علیمردانخان بختیاری جمعیتی به نام «هیأت اجتماعیه خوانین» تاسیس کرد و به سوی دهکرد (شهرکرد) تاخت و این شهر را به تصرف درآورد. در فارس اما شیراز تا مرز سقوط رفت، لار و فسا تسخیر شدند و درگیریها دامنهدار شد. در پی این شورشها بسیاری از مسئولان نظامی و دولتی از کار برکنار شدند.
بازداشت حین روضه
فیروزمیرزا فیروز معروف به نصرتالدوله که در آن زمان وزیر مالیه (اقتصاد و امور دارایی) دولت بود، به دستور رضاشاه بازداشت شد. اما ماجرای بازداشت او جالب است. مخبرالسلطنه هدایت که در آن تاریخ نخستوزیر بودهاست، درباره این بازداشت چنین مینویسد: «۱۰محرم درب تکیه دولت جمع بودیم. آلبومهایی مشتمل بر عکسهایی از راهآهن جنوب رسیده بود. شاه سینهبهسینه نصرتالدوله با بشاشت عکسها را نشان میدادند و شرحی میفرمودند. بر حسب معمول تشریف بردند و ما به طرف درب شمسالعماره راهی شدیم. جلوی پله عمارت بادگیر، افسری از نظمیه جلو آمد و نصرتالدوله را جلب کرد. تیمورتاش هم بیخبر بود. متحیر ماندیم. راست گفتهاند که خنده سلاطین، نمودن دندان شیر است. علت رنجش شاه از نصرتالدوله به این غلظت معلوم نشد. حدس من این بود که باید ارتباط با صارمالدوله و قضایای فارس داشته باشد. میگویند ابتدا نصرتالدوله موضوع را جدی تلقی نمیکرد ولی پس از چند دقیقه متوجه شد که دیگر وزیر نیست و فقط یک زندانی است».
سرتیپی که سرباز شد
ماجرای شورشها در استان فارس باعث رنجش شاه شده بود و تعدادی از افسران ارشد به دلیل موفقنبودن در خاموشکردن شورشها، برکنار و زندانی شدند. در این میان سرتیپ فضلالله زاهدی، خلعدرجه شد و از «سرتیپی» به «سربازی» رسید. زاهدی در دوران رضاشاه 3بار خلع درجه شد اما بهدلیل اینکه مادر زاهدی با رضاشاه از قدیم دوستی داشت، هر بار این موضوع با وساطت مادرش خاتمه مییافت. زاهدی در دوران رضاشاه دیگر مسئولیت مهمی نگرفت اما در دوران محمدرضاشاه پهلوی، جزو کودتاگران بود و بعد از کودتا 1332 نخستوزیر شد.
اولین گواهینامههای رانندگی در ایران
در سال1307 آییننامه راهنماییورانندگی به مردم ابلاغ شد که به موجب آن رانندگان باید برای استفاده از وسایل نقلیه، گواهینامه دریافت میکردند؛ کاغذی بزرگ که بالای آن با خط درشت نگاشته شده بود «کورس شوفری ایران» و کمـی پایینتر با خط نازکتری عنوان «تصدیقنامه» به چشم میخورد. در تصویر، نمونهای از اولین گواهینامه را میبینید.
درگذشت آخرین شاه قاجار
در اسفندماه این سال، احمدشاه که با خیزش نرم رضاخان از قدرت کنار رفت و باعث سقوط سلطنت قاجار شد در سن 32سالگی و بر اثر بیماری کلیوی در پاریس درگذشت. جنازه او تشییع رسمی و برای دفن، به کربلا منتقل شد. هیچیک از مقامات ایرانی در مراسم تشییع و تدفین او حضور نیافتند.
استشهاد طبابت از علمای بندرلنگه
در این سند، حبیب رضاپور که بهعنوان پزشک در بندر لنگه فعالیت میکرده، از 3نفر از حجج اسلام و علمای بندر لنگه در تأیید انجام تعلیمات طبی و طبابت و معالجاتش در آن منطقه از 1334ق به مدت 13سال استشهاد کرده و دستخط 3نفر از شخصیتها موسوم به احمدبنمحمد سرحان البحرانی، عبدالرحمنبنیوسف و عبدالوهاببنمحمد در تأیید وی به تصدیق نماینده معارف و رئیس نظمیه آمده است.