• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
پنج شنبه 22 دی 1401
کد مطلب : 182623
+
-

دکتر عاطفه سمائی‌نوروزی، نخبه و پزشک نمونه کشور

موفقیت همزاد سختی است

به تعبیر این دکتر جهادگر، توجه به کرامت انسانی مادران در سرلوحه مأموریت زنان متخصص قرار دارد

موفقیت همزاد سختی است

بهنام سلطانی

میان پزشکان متعهدی که شهریورماه امسال و به مناسبت روز پزشک از سوی رئیس‌جمهور کشورمان تجلیل شدند، نام یک بانوی جوان هم به چشم می‌خورد. دکتر «عاطفه سمائی‌نوروزی» پزشک 37ساله‌ای که سال1390 به واسطه فعالیت‌های اجتماعی ازسوی وزارت ورزش و جوانان به‌عنوان جوان برتر و سال1394 به‌عنوان پژوهشگر برتر و دانشجوی نمونه دانشگاه تهران انتخاب شده، یکی از صدها بانوی پزشک ایرانی است که در دهه‌های اخیر دوره‌های آموزشی و تخصصی را پشت سر گذاشته و حالا به عنوانی کی از نمادهای پیشرفت بانوان ایران‌زمین در حوزه پزشکی شناخته می‌شود. او که در سال1397 هم رتبه برتر برد تخصصی وزارت بهداشت را به‌خودش اختصاص داده بود، بر این باور است که آمارها برای اثبات پیشرفت بانوان ایرانی در حوزه پزشکی کفایت می‌کند و عملکرد آنها از نظر کمی و کیفی در مقایسه با بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا قابل اعتنا‌تر است. دکتر سمائی‌نوروزی، موفقیتش را در عرصه پزشکی مدیون فضای آرام و بی‌مخاطره‌ای می‌داند که در 4دهه اخیر برای جهش علمی زنان در داخل کشور شکل گرفته است.

در 4دهه اخیر، کشور به لحاظ علمی به سرعت پیشرفت کرده است. بخشی از این پیشرفت‌ها به حوزه پزشکی مربوط می‌شود و بانوان در این عرصه حرف‌های زیادی برای گفتن داشته‌اند. شما فکر می‌کنید چه مولفه‌هایی بانوان ایرانی را به‌ویژه در حوزه پزشکی در متن پیشرفت‌های علمی قرار داده است؟
فارغ از همه نقدهایی که به حضور زنان در عرصه‌های علمی و پزشکی مطرح می‌شود، معتقدم یکی از الطاف خداوند به من این بوده که در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی متولد شوم تا در فضایی که عزت و کرامت زن محترم شمرده می‌شود، درس بخوانم و آموزش ببینم. شاید اگر چنین فضایی در کشور حاکم نبود، این فرصت برای امثال من مهیا نمی‌شد. این موضوعی است که همه طیف‌های مختلف جامعه به آن اذعان دارند و در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این بستر برای دختران ایرانی فراهم شد که در یک فضای سالم تحصیل کنند و مدارج علمی را پشت سر بگذارند. آمارهایی که منتشر می‌شود آن قدر گویا و واقعی است که نمی‌توان پیشرفت‌های علمی بانوان ایرانی به‌ویژه در حوزه پزشکی را انکار کرد.
    آمارها از افزایش تعداد بانوان پزشک در 4دهه اخیر حکایت دارد؛ به‌طور مثال تعداد پزشکان عمومی زن حدود 20برابر افزایش داشته است. این عدد به‌تنهایی می‌تواند نشانه پیشرفت بانوان ایرانی در حوزه پزشکی باشد؟
پیشرفت بانوان ایرانی در حوزه پزشکی یک ادعای پوشالی نیست و مبتنی بر حقیقت است و دوستان و همکارانی که در کشورهای منطقه و سایر کشورهای دنیا فعالیت می‌کنند، روی این موضوع اتفاق‌نظر دارند. ما به لحاظ کمی و کیفی پیشرفت‌های محسوسی داشته‌ایم. طبق آمار وزارت بهداشت، در این 4دهه تعداد پزشکان عمومی زن از 3هزار و500نفر به 61هزارو700نفر رسیده و 18برابر شده است. در بخش پزشکان تخصصی هم رشد 50برابری داشته‌ایم. بـراسـاس هـــمین آمارها، 42درصـد پزشکان متخصص ما زن هستند. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، پزشک فوق‌تخصص زن نداشتیم، اما الان بیش از 5هزار نفر پزشک فوق تخصص زن داریم که همه آنها در همین 44سال رشد کرده‌اند. نکته مهم این است که همین فرصت رشدی که برای پزشکان زن مهیا شد به کاهش مرگ‌ومیر در میان مادران ایرانی انجامیده و شاخص مرگ‌ومیر مادران از 245مرگ در ازای هر 100هزار تولد به عدد 17 یا 18 رسیده که در مقایسه با آمارهایی که در کشورهای پیشرفته دنیا منتشر می‌شود، بهتر است. پزشکانی مثل من محصول آموزش‌هایی هستیم که بعد از 4دهه به ثمر نشسته و باز هم نکته مهم این است که همه ما توسط زنان متخصص آموزش دیده‌ایم.
    شما به‌عنوان پزشک بدون مرز به برخی کشورهای منطقه هم اعزام شده‌اید و با پزشکان خارج از کشور در ارتباط بوده‌اید. خارجی‌ها درباره تخصص و مهارت زنان پزشک ایرانی چه نظری دارند؟
بیشتر آنها تصور می‌کنند امثال من در خارج از مرزها آموزش دیده و دوره‌های تخصصی را در کشورهای پیشرفته پشت سر گذاشته‌اند. وقتی به آنها می‌گویم دوره‌های تخصصی را در ایران و زیرنظر استادان زن پشت سر گذاشته‌ام، حیرت می‌کنند. نظام آموزشی و سیستم حاکم بر کشور در کنار همه دوره‌های آموزشی و تخصصی، این اعتماد به نفس را به من داده تا به کشورهای مختلف بروم و کارهای بالینی و جراحی انجام بدهم. البته این صحبت‌ها را فارغ از نگاه‌های جنسیتی مطرح می‌کنم و اصل موضوع، نگاه مبتنی بر کرامت انسانی همه زنانی است که دچار بیماری می‌شوند. کرامت انسانی یک زن زمانی محترم شمرده می‌شود که به دور از هرگونه نگرانی، بیماری و مشکلات خصوصی‌اش را با پزشک زن مطرح کند و انتظار داشته باشد خدمت کریمانه بگیرد. جمعیت زنان تحصیلکرده به‌ویژه زنان پزشک ایرانی برای مردم کشورهایی مثل نروژ و سوئد عجیب است؛ مثلا در نروژ که سومین کشور مرفه جهان است، یک مادر بیش از یک ساعت معطل خواهد شد تا پزشک زن بر بالینش حاضر شود، اما زنان روستایی ما در دوران بارداری هم از مراقبت پزشک متخصص زنان و زایمان بهره‌مند می‌شود. در دوران کودکی من، پزشکان غیرایرانی در کشور طبابت می‌کردند که بعضا نگاه محترمانه‌ای به بیمار نداشتند، اما حالا کرامت انسانی مادران برای زنان متخصص ما در درجه اول اهمیت است.
    مشاهدات دوران کودکی برای شما یک انگیزه شخصی پزشک شدن‌تان است؟
انگیزه شخصی‌ام این بود در فضایی رشد کنم که برایم حجت شرعی داشته باشد. می‌خواستم به جای شغل، حرفه داشته باشم. انسان حرفه را دلی انجام می‌دهد و برای انجام دادنش تمنای مالی ندارد. این فضا در رشته پزشکی به‌ویژه تخصص زنان برایم مهیا بود.
    این فضا از چه موقعی برای شما و به‌طور کلی برای زنان پزشک ایرانی مهیا شد؟
برداشت شخصی من این است که از خردادماه سال1342 که قیام مردم به رهبری امام‌خمینی(ره) در آن مقطع به پیروزی نرسید، این تفکر در میان عموم مردم شکل گرفت که حرکات اصلاحی و انقلابی بدون حضور زنان به بن‌بست خواهد رسید. بذر حضور زنان ایرانی در همه عرصه‌ها از همان موقع کاشته شد و در سال1357 به بار نشست؛ کما اینکه امام(ره) هم در یکی از سخنرانی‌هایشان فرمودند: «این انقلاب را زنان پیروز کردند.»
    در این مسیر حتما موانعی هم وجود داشته است. اگر بخواهید شخصی به ماجرا نگاه کنید، این موانع و چالش‌ها را چطور پشت سر گذاشته‌اید؟
موانع هنوز هم وجود دارد. متأسفانه برخی دولت‌ها به گفتمان انقلاب اسلامی که مبتنی بر جوان‌گرایی، توجه به اولویت‌های زمانه و نگاه هویت‌بخشی است توجه نداشته‌اند. عده‌ای هم مدام می‌خواهند درباره جامعه پزشکی سیاه‌نمایی کنند. این کارهای جهادی که انجام می‌شود و پزشکان برای معالجه مردم به نقاط دور‌افتاده می‌روند، خیلی خوب است. من در این یک‌دهه اخیر در اردوهای جهادی حضور داشته‌ام و می‌دانم چقدر نگاه مردم به جامعه پزشکی را تغییر می‌دهد و اعتماد مردم را جلب می‌کند.
    برای دختران دانشجویی که تازه می‌خواهند در مسیر پیشرفت و موفقیت قرار بگیرند، چه توصیه‌ای دارید؟
عمیقا بر این باورم که اهداف کوچک و بزرگ هر دو به ‌یک اندازه وقت و انرژی طلب می‌‌کنند. تنها تفاوت این دو که نتایج بسیار متفاوتی به بار می‌آورد، باوری است که در ذهن انسان شکل می‌گیرد. اگر سختی‌ها و موانع را برای خودمان یک کارگاه آموزشی و تربیتی قلمداد کنیم، هرگز دچار خمودگی و ناامیدی نخواهیم شد. پیشرفت و موفقیت، همزاد تحمل سختی و نشان‌دهنده ناپایداری و گذرا بودن مشکلات و موانع است. باید جدی و سختکوش بود و فقط به موفقیت چشم دوخت.






 

این خبر را به اشتراک بگذارید