خاطره خواندنی از جهانپهلوان ایران
سارقان ماشین آقاتختی را نونوار کردند!
رضا نیکنام- روزنامهنگار
خاطرات بسیاری از رسم و مرام جهان پهلوان تختی در سینه دوستان و نزدیکانش مانده که شاید برخی از آن را هنوز نخوانده و نشینده باشید.«علی اکبر حیدری»، پیشکسوت کشتی تعریف میکند: «آن وقتها در محله تختی(فروزش سابق)تعمیرکاری بود که کارگاهش پاتوق کشتیگیرها شده بود و تختی هم که تازه یک ماشین بنز دستدوم خریده بود به آنجا میآمد. مردم هم نامههای خود را به آقای «آوانس» تعمیرکار میدادند و او این نامهها را به تختی میداد.یک روز متوجه شدیم ماشین تختی را از در خانهاش دزدیدند.بچهها بهدلیل علاقهای که به تختی داشتند، گفتند از ماشین ما استفاده کنید و خلاصه ماشین یکی از بچهها را برد. بعد از حدود یک هفته وقتی تختی ماشین دوستمان را به تعمیرگاه آورد، آوانس نامهای به تختی داد که وقتی آن را خواند حسابی خندید! پرسیدم چی نوشته شده؟ تختی گفت که داخل نامه نشانی جایی که ماشین پارک شده نوشتهاند. آقای تختی و من همراه چند نفر از کشتیگیرها سوار ماشین شدیم و به آنجا رفتیم.تختی پیاده شد و دور و بر ماشین را گشت. و گفت: ماشین خودم هست اما فقط گلگیرهای ماشین من خیلی داغون بود حالا نو شده. لاستیکها را عوض کردند و چند آینه بزرگ داخل ماشین نصب شده»وقتی تختی در ماشین را باز کرد، نامه دیگری داخل داشبورد بود:«آقای تختی، این کار ماست. ما دزیدیم، حیفمان آمد که چنین قهرمانی این ماشین زیر پایش باشد. برای همین پول گذاشتیم و ماشین شما را تعمیر کردیم» اما تختی ماشین را به تعمیرگاه آقای «آوانس» برد تا حساب و کتاب کند که چقدر هزینه تعمیر ماشینش کردهاند و معادلش را به خیریه داد.
یادگار مادر مصدق در بازار موبایل
بهاره خسروی- روزنامهنگار
در دل هیاهوی هر روزه بازار موبایل و لوازم صوتی پل حافظ، ساختمانی با نام یک واقف در سکوت جاخوش کرده است. این واقف کسی نیست جز بانو «ملکتاج خانم» ملقب به «نجمالسلطنه»، مادر مرحوم دکتر «محمد مصدق» نخستوزیر دولت ملی اوایل دهه 30 ایران. سال ۱۳۰۵ بود که از «میرزا فضلالله دیبا» همسر سوم نجمالسلطنه باغی در حوالی خیابان حافظ امروزی و دروازه یوسفآباد قدیم به نجمالسلطنه به ارث رسید. بانو که دغدغه رفاه مردم را داشت تصمیم گرفت نخستین مریضخانه خصوصی پایتخت را در باغ موروثی بسازد. بیمارستانی که بیش از نیمی از تختهای آن وقف بیماران مستمند و نیازمند شد. در سالهایی که بیمارستان ساخته میشد بانو با وجود کهولت سن، خود به امور ساختوساز نظارت داشت و برای کنترل و سرکشی بیشتر، در خانه کوچکی در همان باغ زندگی میکرد و مزد کارگران را هر روز غروب سر وقت پرداخت میکرد و 2سال بعد بیمارستان افتتاح شد. این بانو در طول زندگی پر فرار و نشیبش در جامعه مردسالار قاجاری، همواره با اقتدار از فرزندانش حمایت میکرد و تحتتأثیر فعالیتهای مشروطه و حضور اجتماعی بانوان در آن زمان، پس از افتتاح رسمی بیمارستان، دستبهکار غیرمعمولی در دوره خودش زد. او با وجود داشتن فرزند پسر، مسئولیت اداره و حق نظارت مریضخانه را به دختر ارشد خود «زرین تاج خانم حاجیه شوکتالدوله» و پس از او به «ملوک خانم عشرتالدوله» و پس از او به «آمنه دفترالملوک» واگذار کرد. تولیت آن را هم به محمد مصدق و پس از او به «ابوالحسن دیبا» سپرد.
قلعه ۲هزار ساله تهران
ثریا روزبهانی- روزنامهنگار
بیش از۲ هزار سال از عمر دژ استوار« رشکان» میگذرد؛ دژی که ساخته شده تا محافظ ری باشد اما این روزها این بنای قدیمی حال و روز خوشی ندارد. این دژ که از لاشه سنگ و ساروج ساخته شده، متعلق به دوران اشکانیان است. قلعه تاریخی رشکان که در نزدیکی محله صفائیه شهرری و تپه چشمهعلی قرار دارد در زمان خود از بلندترین و بزرگترین قلعههای گستره ایران بود که از ری در مقابل هجوم دشمنان دفاع میکرد. محققان درباره وجهتسمیه این قلعه و تاریخچه آن بر این باورند که نام این دژ بهجا مانده از دوره اشکانیان یا پارتیان، از واژه ارشک پایهگذار شاهنشاهی اشکانیان گرفته شده است. طبق گفته «ایزیدور خاراکسی»، مورخ و جغرافیدان یونانی سده اول میلادی، دژ رشکان شهرری، تفریحگاه و استراحتگاه بهاره شاهان اشکانی و یکی از اماکن مهم برگزاری مراسم و آیینهای نوروزی در دوره امپراتوری ساسانی بوده است. از ویژگیهای معماری دژ رشکان شهرری، آجرهای مربعی شکلی است که طبق نظر محققان به دوره ساسانیان تعلق دارد و پس از آن در سدههای آغازین دوره اسلامی هم بهکار میرفت. از این بنای تاریخی سفالهایی از دورههای اشکانی، ساسانی و اسلامی، سکههایی متعلق به قرن اول یا دوم هجری و سکههایی متعلق به پیش از اسلام کشف شده است. هرچند که بخشهای مهمی از بنای این قلعه بزرگ تا زمان قاجار سالم مانده بود اما در دورههای بعد بهدلیل بیتوجهی، بسیاری از بخشهای دژ توسط قاچاقچیان عتیقه و کشاورزان و عوامل دیگر از بین رفت. امروز از دژ بزرگ رشکان، جز مخروبهای باقی نمانده است.
مسجد پیرزن در قلب پایتخت
پریسا نوری- روزنامهنگار
با شنیدن نام مسجد پیرزن حتما به یاد مسجد معروف پیرزن شهر مشهد که تا چند سال پیش وسط حیاط مسجد گوهرشاد بود میافتید. اما در قلب تهران مسجدی به نام پیرزن وجود دارد که قدمتش به دوره صفویه میرسد. به گواه تاریخ شفاهی در دوره صفویه پیرزنی با دارایی شخصیاش تکیهای در محله پامنار ساخته که به تکیه پیرزن معروف است. بعدها «محمود حکیمباشی» پزشک و تاجر دوره صفوی که موقوفههای بسیاری در بازار تهران دارد، این تکیه را بازسازی و به مسجد تبدیل کرده، اما باز هم این محل به نام تکیه پیرزن معروف بوده بهطوری که طبق نخستین آمار ابنیههای تهران در سال۱۲۳۱ شمسی، تهران ۲۹ تکیه داشته که تکیه پیرزن هم جزو آنهاست. با گذشت زمان و در دوره قاجار مسجد متروکه و تخریب و البته چند سال پیش دوباره بازسازی شد. اکنون از مسجد پیرزن بهعنوان گمنامترین، کوچکترین و قدیمیترین مساجد تهران در بازار یاد میشود. «بهزاد یعقوبی»، پژوهشگر تاریخ تهران و نویسنده کتاب «مساجد دارالخلافه»، درباره بازسازی دوباره مسجد میگوید: «در پژوهشهایم برای نوشتن کتاب «مساجد دارالخلافه»، به نام تکیه و مسجد پیرزن رسیدم. وقتی سراغ مسجد رفتم، دیدم به مخروبه تبدیل شده و فقط ۱۲متر از آن باقی مانده است. با کمک کسبه بازار همین فضای کم را بازسازی کرده و سروسامان دادیم و کلیدش را هم دست یکی از کسبه قدیمی سپردیم که آن را یک ساعت قبل از نماز ظهر باز میکند و عصر در آنجا را میبندد.»
تنها بنای جهانی پایتخت
نصیبه سجادی-روزنامهنگار
تاریخ تهران از این اثر جهانی شروع میشود، چون عمری بهاندازه پایتخت دارد، اما هنوز خم به ابرو نیاورده و با همان ابهت و صلابت سالها پیش، همچنان در میدان ارگ تهران پابرجاست تا این بار نه در قامت خانه سلاطین، بلکه یک کاخموزه روایتگر بخشی مهم از تاریخ معاصر ایران باشد.شروع پایهگذاری کاخ گلستان به زمان شاه طهماسب اول بازمیگردد. در اواخر عهد صفوی، گاهی مقر موقت دربار شاهان صفوی بود. در دوره قاجار، بیشتر در عهد ناصری گسترش یافت و محل سکونت این خاندان شد. پهلویها هم آن را به محل اقامت روسای جمهور و مهمانان ویژه خارجی تبدیل کردند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم به موزه تبدیل شد و زیرنظر سازمان میراث فرهنگی قرار گرفت.کاخ موزه گلستان یکی از ۲۱ اثر تاریخی ایران است که در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسیده و تنها بنای جهانی تهران است. این کاخ از بخشهای مختلفی تشکیل شده و هر بخش آن بهتنهایی ظرفیت گردشگری تمامعیاری دارد. بنای خورشید یکی از این بخشهای دیدنی است که ناصرالدین شاه بعد از سفر به اروپا آن را ساخت؛ بنایی مرتفع، استوار و زیبا نظیر آنچه شاه در فرنگستان دیده بود.تالار سلام با تابلوهای نفیس، تالار آینه، تالار الماس، سفرهخانه، تخت مرمر، عمارت خوابگاه، کاخ ابیض، خلوت کریمخانی و عمارت بادگیر دیگر قسمتهای دیدنی این اثر جهانی است که وقایع بسیاری از صفویه تا قاجار و پهلوی به چشم خود دیدهاند؛ از تاجگذاری احمدشاه و مظفرالدین شاه تا تصمیمهایی که در سرنوشت کشور تأثیر داشته است.