رقابت نفسگیر تلویزیون با شبکه نمایش خانگی
چرا مخاطبان کودک و نوجوان پلتفرمها را به شبکههای تلویزیون ترجیح میدهند؟
وقتی شیوع کرونا شدت پیدا کرد، آن دسته از خانوادههایی که از فضای مجازی و پلتفرمها دور بودند، مجبور شدند برای آموزش فرزندانشان وارد فضای مجازی شوند. در میان انبوه فراغتی که تعطیلیهای مدارس، باشگاه و مراکز آموزشی برای خانوادهها ایجاد کرده بود، خانهنشینی باعث شد که پلتفرمها بیشترین نقش را در گذراندن اوقات فراغت کودکان داشته باشند.
کرونا و افزایش مخاطبان شبکه نمایش خانگی
خوراکی که پلتفرمها تولید کردند آنقدر زیاد بود که تلویزیون نتوانست به گرد پایش برسد؛ از جدیدترین فیلمهای سینمایی و سریالهای انیمیشنی تا برنامههای آموزشی انیمیشن در اختیار خانوادهها قرار گرفت. پلتفرمها آنقدر در رساندن خوراکهای متنوع و مورد علاقه مردم موفق بودند که حتی شبکههای ماهواره هم نتوانستند در این زمینه موفق باشند. با کمتر شدن اپیدمی و بازگشایی مدارس و دیگر مراکز باز هم پلتفرمها حرف اول را در اوقات فراغت میزنند. موضوعی که بهنظر میرسد تلویزیون برایش نتوانست برنامهریزی درستی داشته باشد.
تکراری که به تلویزیون لطمه زد
تهیهکننده برنامه «ململ»معتقد است که میزان تولید برنامههای کودک پایین است و حجم تکراری برنامهها بالاست که این امر دلزدگی مخاطب از تلویزیون را به دنبال داشته و از سوی دیگر اعتماد مخاطب به تلویزیون کم میشود، چرا که هربار تلویزیون را روشن میکند با پخش کارتون تکراری مواجه میشود، پس طبیعتا به شبکه نمایش خانگی رو میآورد. به گفته سلامیان شبکه نمایش خانگی بهدلیل ایرانی بودن و نظارت بر آن انتخاب اول خانوادههاست. بعد از شبکه نمایش خانگی خانوادهها برای کودکان خود تلویزیون را میپسندند. انتخاب سوم و آخر خانوادهها ماهواره است. این تهیهکننده تصریح میکند: «شبکه نمایش خانگی از تلویزیون و حتی ماهواره، بهتر مخاطب جذب کرده است. هرچند که آمار دقیقی وجود ندارد و متأسفانه برای این موضوع هم پژوهشی صورت نگرفته است. ما نیاز به پژوهش داریم تا مشکل افت برنامههای تلویزیون را پیدا کنیم.» سلامیان میافزاید: «وضعیت برنامهسازی ما خوب نیست، این را میتوان از عدمرضایت مخاطبان متوجه شد و کاملا روشن است که افت کیفی برنامههای کودک باعث این امر شده است، برنامههای کودک ما به روز نیستند، کاراکتر جدید عروسکی، هنرمند جدید، مجری و موسیقی جدیدی به برنامههای تلویزیون تزریق نشده است. به عوامل برنامهساز تلویزیون نگاه کنید میببیند که بالای ۲۰ سال است که در این حوزه فعال هستند، درحالیکه این عزیزان باید بهعنوان مشاور و استاد در کنار برنامهسازان جوان و خوشفکر قرار بگیرند.»
همچنان در حال و هوای دهه60
ناصر اسدی هم به این موضوع اذعان دارد. این پژوهشگر و نویسنده میگوید: «باید پذیرفت که کودکان امروز با کودکان دیروز متفاوت هستند، اما همچنان برنامهسازان در همان حال و هوای دهه۶۰ ماندهاند و بهعبارت دیگر الگوهایی همچون وجود مجری و عروسک، آموزش مستقیم که در آن دهه جواب داده همچنان در برنامهسازی امروز دنبال میشود. روایتهایی که برای کودکان انتخاب میشود باید روایتهای امروزی و جذاب باشد. برای اینکه این امر محقق شود باید از متخصصهایی که امروزی فکر میکنند، بهره ببرند. منتها برنامهسازان ما کسانی هستند که ۲۰ یا ۳۰ سال پیش کار میکردند و هنوز هم هژمونی بر تفکر ذهنیشان سنگینی میکند. باید گفت این موضوع برای جذب کودک و برنامهسازی کودک آفت
محسوب میشود.»
خوراکی که همیشه آماده است
حالا در وقت فراغت، کودکان سراغ پلتفرمها میروند تا تازهترین فیلم و سریالهای انیمیشن را تماشا کنند. این در حالی است که برنامههای تلویزیونی در حد و اندازه تولید برنامههای ترکیبی و عروسکی باقی مانده است. یکی از تهیهکنندگان برنامههای کودک در تلویزیون عنوان کرده که آمار دقیقی از میزان مخاطب کودک در تلویزیون وجود ندارد. محمود سلامیان از تهیهکنندگان تلویزیون است، وی به خبرآنلاین از تغییر شرایط امروز جامعه میگوید: «بهنظر میرسد اولویت خانوادهها برای کودکان تماشای شبکههای تلویزیونی است چرا که نسبت به شبکههای ماهواره حساب و کتاب دارد، اما با توجه به شرایط، ماهواره دیگر رقیب تلویزیون نیست، بلکه حضور شبکههای خانگی بسیار جدی شده است.»
وی توضیح میدهد: «در شبکه نمایش خانگی خصوصا در حوزه کودک، انیمیشنهای جدید و برنامههای عروسکی، دوبله و عرضه شده است. هرچند که تولیدات ایرانی در این حوزهها کم است، اما کارهای خارجی کودک به روز در این سایتها به نمایش گذاشته میشوند. به این جهت شبکه نمایش خانگی، رقیب جدیتری برای برنامههای کودک است.»
مکث
اتاقهای فکری که جواب ندادهاند
با توجه به وضعیتی که وجود دارد، سلامیان که سالهاست در تلویزیون حضور دارد، معتقد است که تلویزیون هم میتواند در جذب مخاطب کودکش موفق باشد. وی میگوید: «داشتن شبکه تخصصی برای کودک میتواند یک امتیاز باشد، اما این موضوع باعث شد که حس رقابت در بین برنامهسازان کشته شود. زمانی که برنامه من پخش میشود اگر کار من افت کند برنامه دیگری نباشد که با کار من سنجیده شود طبیعتا پخش برنامه من ادامه پیدا میکند.»
سلامیان ایجاد اتاق فکر را در برنامهسازی تلویزیون مهم میداند، اما این نکته قابل تامل است که اتاقهای فکری تشکیل شده همیشه در مرحله ایده باقی میمانند و فاصله ایدهپردازی و اجرایی شدن آن سالها طول میکشد.