• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 27 آذر 1401
کد مطلب : 180379
+
-

آخرین نقش:وطن‌فروش

ماجرای یک رفتار غیرحرفه‌ای و دیکتاتورمآبانه

گزارش 1
آخرین نقش:وطن‌فروش

حمید فرخ‌نژاد کارش را با دستیار کارگردانی شروع کرد؛ با بازی در «عروس آتش» شناخته شد و در هجدهمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را گرفت. بازیگری که بعدها تجربه بازی در فیلم‌های سیاسی- امنیتی را داشت.
«ارتفاع پست» و «به رنگ ارغوان» حاتمی‌کیا از فیلم‌هایی بود که فرخ‌نژاد در آن خوش درخشید؛ بازیگری که بعدها با کارگردانان زیادی همکاری کرد.
همکاری با اصغر فرهادی، شهرام اسدی، باشه آهنگر، پرویز شیخ‌طادی، محسن امیریوسفی، رسول صدرعاملی، روح‌الله حجازی و محمدرضا هنرمند در کارنامه سینمایی این بازیگر 53ساله دیده می‌شود.
هرچند این بازیگر شروع خوبی در انتخاب‌های سینمایی‌اش داشت اما بعدها حضورش در برخی از فیلم‌های طنز برای علاقه‌مندان به بازی‌هایش خوش نیامد. شاید فیلم‌هایی که در آن نقش بازی می‌کرد در گیشه می‌فروخت اما آن بازیگری نبود که سال‌های اول فعالیتش آثار جدی و قابل تامل را انتخاب می‌کرد. فرخ‌نژاد تا دهه90 تا جایی پیش رفت که در آثاری چون «میلیونر میامی»، «خانم یایا»، «تگزاس» و... نقش بازی کرد. بازیگری که می‌توانست جزو نسل تکرارنشدنی باشد اما حضورش در فیلم‌های گیشه‌پسند بیشتر شد. به‌نظر، پول برایش حرف اول را می‌زد. اینکه فرخ‌نژاد در چه فیلمی بازی کرده و چقدر دستمزد می‌گرفت موضوعی است که شاید به‌خودش به‌عنوان بازیگر مربوط می‌شد اما فرخ‌نژاد زمانی تیر خلاص را به حرفه‌اش زد که با وجود آگاهی از شرایط تولید و پخش فیلم و سریال در ایران، شروع به فعالیت در فضای مجازی کرد. بازیگری که از وی در حضورش در دفتر تولید «گشت‌ارشاد3» نقل قول شده بود: «ما می‌خواهیم پول به‌دست بیاوریم و کاری به جامعه و سیاست و چیزهای دیگر نداریم این فیلم را هم برای همین ساختیم.»
فرخ‌نژاد بعد از سال‌ها باز هم توانست یک انتخاب درست در بازیگری داشته باشد، او نقش یک مأمور امنیتی را در مینی‌سریال «سقوط» پذیرفت. سریالی که قرار است در یکی از پلتفرم‌ها به نمایش دربیاید؛ سریالی به کارگردانی مشترک محمدحسین مهدویان و سجاد پهلوان‌زاده. مینی‌سریال سقوط در ژانر امنیتی و معمایی با بازی حمید فرخ‌نژاد در نقش مأمور امنیتی تولید و فیملبرداری در کشور عراق بخش هایی از آن شده است. این مینی‌سریال دومین تجربه مهدویان بعد از سریال «زخم‌کاری» با شبکه نمایش خانگی است. این مینی‌سریال پلیسی- امنیتی یک‌ سریال درام عاشقانه کردی است که یک اثر متفاوت در شبکه نمایش خانگی محسوب می‌شود و درباره حواشی و جنگ‌های کشور عراق است که نشان می‌دهد مأموران امنیتی ایران آنها را نجات می‌دهند.
فرخ‌نژاد بلافاصله بعد از پایان تولید فیلم و بدون اطلاع، تصمیم به مهاجرت دائمی گرفت و پل‌های پشت سر خود و دیگر عوامل همکارش را با نوشتن توهین خراب کرد. حالا خیلی‌ها از این رفتار غیرحرفه‌ای فرخ‌نژاد ناراضی هستند.
 این تصمیم را می‌توان یک تصمیم دیکتاتورانه نامید.

در نامه‌ای منتسب به گروه تولید سریال «سقوط» که خطاب به حمید فرخ‌نژاد نوشته شده است، رفتار وی با این پروژه مورد انتقاد قرار گرفت. آقای هنرپیشه‌ای بعد از اتمام حضورش در سریال‌ها و گرفتن دستمزدش به شکل کاملا ناگهانی رنگ عوض می‌کند و ژست دیگر به‌ خود می‌گیرد، بدون آنکه به دیگر همکارانش فکر کند. در این نامه که نسخه‌ای از آن به همشهری ارسال شده، آمده است:

حمیدخان فرخ‌نژاد؛ سلام که رسم ادب و معرفت و احترام است!
همه ما تیم تولید سریال «سقوط» شوکه هستیم. مگر می‌شود مرارت‌هایی که در روزهای سخت و خاک‌آلود فیلمبرداری در کوه و بیابان کشیدیم، از خاطر برد؟ مگر می‌شود شب‌های سرد سقز را که با مهمان‌نوازی هموطنان عزیزِ کرد گرم شده بود، فراموش کرد؟ مگر می‌شود شب‌بیداری عوامل تولید و علاقهِ‌شان را به تولید سریالی متفاوت و جذاب برای مردم از یاد برد؟ چطور می‌شود که زحمت‌های گروهی را که خود در میان‌شان بودید، نبینید و تصمیمی فردی بگیرید که پخش سریال به مخاطره بیفتد؟ چطور می‌شود وقتی یاد بیانیه‌نویسی بیفتید که کارتان تمام ‌شده باشد و بی‌خبر بار سفرتان را هم بسته باشید، ولی برایتان مهم نباشد که بقیه اعضای گروه چه بلایی بر سرشان می‌آید؟
چقدر سخت است که چند روز قبل همدیگر را در آغوش گرفته باشیم و برای هم آرزوی موفقیت در پروژه‌های بعدی کرده باشیم و حالا همان آدم‌ها را در مخمصه‌ای گرفتار کرده باشید که انگار زحمات یک‌ساله‌شان خاکستر شده. چقدر خودخواهانه است که شرایط سخت کنونی مردم را دیده باشیم و بدتر از آن را، سر همکاران خود آورده باشیم. چقدر عجیب است که خبرهای درگوشی حل مشکل خروج هنرمندان را شنیده باشیم و دقیقا رفتاری کنید که مشکل ممنوع‌الخروجی دوباره برای همه هنرمندان و دوستان‌تان برقرار شود. کاش معرفتی بود؛ کاش حرمت نان و نمک همچنان مقدس بود؛ کاش رفتار حرفه‌ای فقط در هنگام نقد کردن چک معنا پیدا نمی‌کرد؛ کاش ارزش کلمه‌ها اینقدر راحت و آسان نمی‌شکست.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید