پس از تغییرات مدیریتی در باشگاه استقلال که به جدایی مصطفی آجورلو و بازگشت چندین باره علی فتحاللهزاده انجامید، اسناد زیادی در مورد قراردادهای عجیب و غریب و نیز ریختوپاشهای باورنکردنی در باشگاه به انتشار رسید. چیزهایی شنیدیم که واقعا شگفتانگیز بود؛ از دستمزد بسیار بالای برخی از بازیکنان معمولی تا قراردادهای شگفتانگیز با ماساژور(!) و معاون باشگاه و... این وسط اخباری هم درز کرد در مورد اینکه به برخی از اعضای هیأتمدیره باشگاه استقلال خودروی «دیگنیتی» با تخفیف قابل توجه تحویل داده شده است. حالا محمد مومنی، یکی از همان مدیرانی که خودرو را گرفته، با لحنی طلبکارانه میگوید: «به ما مفت ندادند و پولش را قانونا و شرعا پرداخت کردیم و از هیچ رانتی استفاده نکردیم یا به کسی فشاری نیاوردیم. اگر پولش را نمیدادیم حق انتقاد وجود داشت. آن زمان پول بیشتری پرداخت کردیم درصورتی که الان قیمت آن خودرو پایین آمده است. به فتحاللهزاده گفتم با دلار 32هزار تومانی خریدیم و اگر همان پول را به من بدهید، خودرو را پس میدهم. اگر قرار بود مشکل باشگاه حل شود خودروی خود را میدادم!» این حرفی است که مشابه آن را از زبان همه آدمهایی که امتیاز بحثبرانگیز میگیرند، میشنویم. بله، شاید مشکلات فراوان باشگاه با پس دادن خودروی شما حل نشود، اما اصلا فلسفه در اختیار گرفتن چنین امتیازی چه بوده است؟ از خودتان نپرسیدید که بابت چی باید اتومبیل تخفیفدار بگیرید؟ آن هم درحالیکه تیم به این بزرگی حتی زمین چمن خوب برای تمرین کردن ندارد. این سؤال «برای چه» را اگر خیلیها هنگام برخورداری از امتیازات جانبی از خودشان میپرسیدند، اوضاع خیلی بهتر از این میشد.
اصلا چرا گرفتید؟
در حاشیه تحویل جنجالی «دیگنیتی» به هیأتمدیره استقلال
در همینه زمینه :