• شنبه 1 دی 1403
  • السَّبْت 19 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 21
پنج شنبه 17 آذر 1401
کد مطلب : 179427
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Q1nEY
+
-

فرزند شهیدم از شما ناراحت است!

«قبل از اذان صبح برگشت. پیکر شهید هم روی دوش‌اش بود. خستگی در چهره‌اش موج می‌زد. صبح، برگه مرخصی را گرفت. بعد با پیکر شهید حرکت کردیم. ابراهیم خسته بود و خوشحال. می‌گفت: یک ماه قبل روی ارتفاعات بازی‌دراز عملیات داشتیم. فقط همین شهید جامانده بود. حالا بعد از آرامش منطقه، خدا لطف کرد و توانستیم او را بیاوریم. خبر خیلی سریع رسیده بود تهران. همه منتظر پیکر شهید بودند. روز بعد، از میدان خراسان تشییع باشکوهی برگزار شد. می‌خواستیم چند روزی تهران بمانیم، اما خبر رسید عملیات دیگری در راه است. قرار شد فردا شب از مسجد حرکت کنیم. با ابراهیم و چند نفر از رفقا جلوی مسجد ایستادیم. بعد از اتمام نماز بود. مشغول صحبت و خنده بودیم. پیرمردی جلو آمد. او را می‌شناختم. پدر شهید بود. همان که ابراهیم، پسرش را از بالای ارتفاعات آورده بود. سلام کردیم و جواب داد. همه ساکت بودند. برای جمع جوان ما غریبه می‌نمود. انگار می‌خواست چیزی بگوید، اما! لحظاتی بعد سکوتش را شکست و گفت: آقا ابراهیم ممنونم. زحمت کشیدی، اما پسرم! پیرمرد مکثی کرد و گفت: پسرم از دست شما ناراحت است! لبخند از چهره همیشه خندان ابراهیم رفت. چشمانش گرد شده بود از تعجب، آخر چرا!؟ بغض گلوی پیرمرد را گرفته بود. چشمانش خیس از اشک شد. صدایش هم لرزان و خسته: دیشب پسرم را در خواب دیدم. به من گفت: در مدتی که ما گمنام بر خاک جبهه افتاده بودیم، هر شب مادر سادات حضرت زهرا به ما سر می‌زد. اما حالا، دیگر چنین خبری نیست! پسرم گفت: «شهدای گمنام مهمانان ویژه حضرت صدیقه هستند!» پیرمرد دیگر ادامه نداد. سکوت جمع ما را گرفته بود. به ابراهیم نگاه کردم. دانه‌های درشت اشک از گوشه چشمانش غلت می‌خورد و پایین می‌آمد. می‌توانستم فکرش را بخوانم. گمشده‌اش را پیدا کرده بود: گمنامی!» بعد از این ماجرا نگاه ابراهیم به جنگ و شهدا بسیار تغییر کرد. می‌گفت: دیگر شک ندارم، شهدای جنگ ما چیزی از اصحاب رسول خدا و امیرالمؤمنین کم ندارند. مقام آنها پیش خدا خیلی بالاست. بارها شنیدم که می‌گفت: اگر کسی آرزو داشته که همراه امام حسین در کربلا باشد، وقت امتحان فرارسیده.
 (خاطره‌ای مربوط به شهید ابراهیم هادی، به نقل از کتاب سلام بر ابراهیم؛ راوی: مصطفی هرندی)

 

این خبر را به اشتراک بگذارید