متهم پیش از این 4بار به اتهام سرقت منزل دستگیر و روانه زندان شده است. او زمستان پارسال از زندان آزاد شد اما هنوز مهر آزادیاش خشک نشده، سرقتهایش را از سر گرفت، اما با شگردی تازه که از هم بندیاش آموزش دیده بود، با بازی در نقش رمال، طعمههایش را فریب میداد و دست به سرقت از خانههایشان میزد.
انگیزه ات از این سرقتها چه بود؟
راستش در ابتدا مشکل مالی نداشتم و بار اولی که سرقت کردم، هیجانش را دوست داشتم. در واقع برای تفریح و سرگرمی سرقت میکردم اما بهتدریج، کارم را از دست دادم و پس از آن بود که بهخاطر پول، ناچار به انجام دزدی بودم. یعنی کاری جز سرقت برایم نمانده بود، چون بیکار شده بودم.
کارت چه بود؟
مغازه داشتم؛ بقالی
چند سابقه کیفری در پرونده ات به چشم میخورد. همه آنها بهخاطر سرقت از منازل است؟
بله. نخستین بار وقتی با فردی خلافکار دوست شدم و تصمیم گرفتم هیجان سرقت را تجربه کنم، بهنظرم سرقت منزل هیجانیتر بود. بار اول با یک باند سرقت منزل همکاری کردم و رفته رفته در این زمینه حرفهای شدم. حالا هم بهنظر خودم یک سارق حرفهای محسوب میشوم.
این بار هم همدست داشتی؟
نه. 4بار قبلی که دستگیر شدم را با باند کار میکردم اما اینبار شیوه و شگردم را تغییر دادم. چون شگرد تازهای یاد گرفته بودم.
چه شگردی؟
این شگرد را از هم بندیام که یک مجرم حرفهای بود یاد گرفتم. خودم را رمال معرفی میکردم و با تبلیغات در فضای مجازی، طعمه هایم را شناسایی میکردم و وارد خانهشان میشدم. گاهی وقتها هم در نقش گدا به مقابل مجتمعهای مسکونی در تهران و شهرری میرفتم و میگفتم بچهام مریض است و نیاز به پول دارم. اگر صاحبخانه در را باز میکرد، وارد میشدم و آنجا را بررسی میکردم. اگر ارزش سرقت داشت، آنجا را زیر نظر میگرفتم و در فرصتی مناسب و زمانی که صاحبخانه نبود، وارد آنجا میشدم و دست به سرقت میزدم.
در نقش رمال، چطور سرقت میکردی؟
با تبلیغات در فضای مجازی مدعی میشدم که کلید حل مشکلات در دستان من است و میتوانم با ارتباط با عالم غیب، هر طلسمی را نابود کنم. وقتی وارد خانه فردی میشدم که در زندگیاش مشکل داشت، میگفتم که باید همه جای خانه را ببینم.
بعد در فرصتی مناسب کلید خانه را سرقت میکردم که اگر خوش شانس میبودم و صاحبخانه قفل در را عوض نمیکرد، زمانی که در خانه نبود، به راحتی با دسته کلید وارد میشدم و دست به سرقت اموال قیمتی میزدم.
در چند مورد با این شگرد دست به سرقت زدی؟
از زمستان پارسال تا پاییز امسال، فکر میکنم بالای 10مورد! اما اینبار میخواهم توبه کنم، دیگر از زندگی در زندان خسته شدهام و اگر آزاد شوم، دور خلاف را خط خواهم کشید و درست زندگی خواهم کرد.
یادگرفتن شگرد جدید در زندان
در همینه زمینه :