رستاخیز عاشقی
کتاب «رستاخیز عاشقی» نوشته محمد سرشار، مضمونی عاشقانه و اجتماعی دارد و از سوی انتشارات کتابستان معرفت چاپ و منتشر شده است. شخصیتهای اصلی داستان، یحیی و آمنه در کنار زندگی عاشقانه به مبارزه در راه رسیدن به آرمانهایشان، مشغولند. محمد سرشار در کتاب رستاخیز عاشقی، داستان عشق قوی بین یک طلبه جوان بهنام یحیی و همسرش آمنه را نوشته است. یحیی درگیر ماجرایی میشود که عشق او و همسرش و همچنین تلاشهایشان برای مبارزه کردن برای رسیدن به اهدافشان را پررنگ میکند. داستان رستاخیز عاشقی از این قرار است که مرد سرمایهداری برای پروژه ساخت یک مرکز خرید باید زمینهای روستاییان را بگیرد و برای رسیدن به هدفش، ظلم زیادی به زمینداران و ساکنان آنجا وارد میکند. روستاییان میخواهند که حقشان را از طریق قانونی بگیرند و به همین دلیل دست به دامن مسئولان میشوند اما از آنجا که آنها نیز از این پروژه سود میبرند، کسی کمکی به آنها نمیکند. تلاشهای یحیی و بار این مبارزه که بر دوش آمنه است، محور اصلی داستان رستاخیز عاشقی است. در بخشی از کتاب رستاخیز عاشقی میخوانیم: «استوار اصغر شریفی کتابهای فرستادهشده از سوی آمنه را به یحیا داد و گفت: حالتان خوب نیست آشیخ؟ چهره یحیا در هم کشیده شده بود. »