اسیری که نویسنده شد
نویسندگان ضدجنگ معمولا کهنهسربازهای برگشته از جنگ هستند. کورت ونهگات جونیور -سرباز آمریکایی- پس از پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم، در دنیایی که میرفت آمریکا را بهعنوان یگانه ابرقدرت بشناسد، از جنایتهای آمریکا در مسیر پیروزی نوشت. ونهگات در جریان جنگ، اسیر آلمانها شد و در شرایطی که در یک سلاخخانه (برای گوسفندان) در درسدن زندانی بود، متفقین به این شهر حمله کردند و 134هزار نفر را کشتند. ونهگات جان سالم به در برد و در بیرون کشیدن اجساد آدمها از زیر آوار کمک کرد. حالا شهر درسدن به سلاخخانه بزرگی (برای آدمها) تبدیل شده بود. سالها پیش از مرگش، خبرنگاری از او درباره نقش هنرمند پرسیده بود؛ ونهگات جواب داد که بیشتر ترجیح میدهد درباره فایده هنرمند صحبت کند. او اسم تئوری خودش را «قناری در معدن زغالسنگ» گذاشته بود. او گفت در روزگاران قدیم که هنوز تکنولوژی پیشرفت چندانی نکرده بود، همیشه توی معدن زغال سنگ گازهای کشندهای تولید میشد که میتوانست موجب مرگ کارگران معدن شود اما قناری با آن جثه ظریف، کوچک و حساس، خیلی زودتر از آدمها، خودش و صدایش خفه میشد و کارگران میفهمیدند که باید به سرعت از معدن خارج شوند. ونهگات میگوید هنرمند مثل این قناری است. گازهای مسموم را خیلی زودتر از اینکه ملتی را به کشتن بدهند، تشخیص میدهد. هنرمند مثل یک سنسور قوی عمل میکند. بحرانهای اجتماعی، تناقضها و تضادها را خیلی سریع تشخیص داده و واکنش نشان میدهد. ونهگات هیچگاه در میان دولتمردان آمریکایی محبوبیتی نداشت ولی خیلی از مردم و دانشجویان همواره مشتاق خواندن آثار و شنیدن سخنرانیهایش بودند.