
«حواله عاشقی» خواندنی شد

«حواله عاشقی» نام کتابی است که داستان زندگی شهید مدافع حرم حسن رجاییفر را روایت میکند. مصیب معصومیان، نویسنده آن ابتدا به معرفی شهید پرداخته و در بخش دیگر کتاب خاطرات او را بازگو میکند. شهید حسن رجاییفر 4تیرماه سال 1354در یکی از روستاهای شهر بابل به دنیا میآید. خیلی زود ازدواج کرده و در همان سالهای اول خدمت سربازی صاحب فرزند میشود. او در کنار کار و تلاش تحصیلات خود را ادامه داده و موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته مدیریت استراتژیک میشود. سال 1395عازم سوریه شده و پس از نبردی 22روزه در منطقه عملیاتی حلب و خانطومان همراه با چند تن از دوستان به شهادت میرسد. در بخشی از کتاب حواله عاشقی میخوانیم:
«حسن همیشه کنار من میخوابید. به بویش، به شکل خوابیدنش علاقه داشتم. به بودنش عادت کرده بودم. او هم همینطور بود، به من وابستگی داشت. اصلاً امکان نداشت کاری کنم و حسن همراهم نباشد. یک شب حسن توی خواب شروع کرد به خندیدن و چه خندیدنی! من از خنده او ذوق کرده بودم. خانمم هم داشت تماشایش میکرد. سر تکان میداد و صلوات میفرستاد! صدایش میزدم «داداش». گفتم: چرا «داداش» داره میخنده؟ یواشتر! فرشتهها دارن باهاش بازی میکنن! فرداشب خواب بود. دیدم پتو از روی تنش کنار رفت. نگاه کردم، توی خواب باز داشت میخندید؛ اما این بار دستوپا هم میزد. محو تماشایش شدم. گفتم خدایا یعنی فرشتهها دارند با حسن چه بازیای میکنند؟ طی روز هم به رویش نمیآوردم و سؤال نمیکردم. شب سوم بود. از صدای شدید خندهاش، از قهقههاش، از خواب پریدم. نشسته بود، انگار داشت نرمش میکرد. هنوز بیدار نشده بود ولی هی میخندید، با صدای بلند! بعد دراز کشید و باز خندید!»