منصب «محتسب»
از دیرباز، کار امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی، برعهده محتسبان بوده است. در اینباره، آگاهیهای فراوانی از دورههای مختلف تاریخی در دنیای اسلام در دست داریم. آنچه اکنون در پی آن هستیم، این است که آیا در دوره صفوی، منصب محتسب وجود داشته است یا نه؟ پاسخ اجمالی ما به این پرسش آن است که گرچه چنین منصبی وجود داشته اما حوزه کار او بهقدری محدود بوده که نمیتوانسته است منصب مهمی در این دوره به حساب آید. در اینباره، نخستین اشارهای که در اختیار داریم آن است که شاهطهماسب درباره توبهخود در سن بیست سالگی، از سیدمیر هادی محتسب یاد میکند که بهدست وی توبه کرده است. چنین مینماید که سیدمزبور، از سوی خود شاه، مقام محتسبی را داشته و این منصب، به نوعی با کار امر به معروف و نهی از منکر ارتباط داشته است. در عین حال، این نقل، لزوما به این معنا که محتسب، تشکیلاتی برای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه داشته است، نیست. بعدها در اواخر قرن یازدهم هجری، محقق سبزواری (۱۰۹۰ م) در ادامه بحث امر به معروف و نهی از منکر و بیان وظیفه شاهان در این زمینه، ازجمله کارهایی را که بر سلطان لازم میشمرد، تعیین محتسب است. وی مینویسد که باید «پادشاه در اطراف ممالک محروسه، مردم امین دیندار خداترس معین نماید که در ازاله منکرات و دفع بدع و محرّمات سعی نمایند و این جمع را محتسبان گویند. و محتسب در قدیم الایام جهت این نصب مینمودهاند که هرجا بدعتی و حرامی بینند در ازاله و رفع آن بکوشند و اگر خود عاجز باشند، به حکام شرعی و عرفی اعلام نمایند و ایشان نیز از جانب پادشاه مأمور به تقویت آن جمع باشند.» آنچه در تذکره الملوک میرزا سمیعا - بهعنوان کتابی از آخرین سالهای دولت صفوی درباره مناصب موجود در این دولت - درباره حسبه آمده، آن است که شغلی و منصبی با عنوان محتسب الممالک وجود داشته است. از توضیحاتی که ذیل این عنوان آمده، چنین بهدست میآید که کار محتسب، تنها نظارت بر قیمت اجناس در بازار و جلوگیری از گرانفروشی بوده است.
برگرفته از کتاب: صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، نوشته رسول جعفریان