روزی برای همکار بداخلاق
مریم ساحلی _ روزنامهنگار
در خانه را که میبندد، هوا تاریک شده است. در امتداد دیوارهای بلند کوچه راه میافتد و گوش به صدای قدمهایش میسپارد که بر سکوتی ملالانگیز خش میاندازد. گوشی را از کیفش میکشد بیرون و زنگ میزند به همسرش که زودتر برگردد منزل. دلواپس تنهایی دخترش است. ابرهای خاکستری دنبال سر هم میدوند و نمنم باران آهسته آهسته باریدن آغاز میکند. میداند شیفت شب پرزحمتی را پیشرو دارد. اما وقتی یادش میافتد که با یکی از خوشاخلاقترین پرستاران بخش، همشیفت است، خون بهصورتش میدود و لبخند بر لبش مینشیند. میداند تعداد بستریها هر قدر هم که بالا باشد با همکاری پرستاری کاربلد و صبور و خوشخلق، تحمل سختی کار و بیخوابی و دلنگرانیها آسان میشود.
واقعیت این است که خلق و خوی همکاران مهم است. اینکه یکی اول وقت جواب سلامت را با لبخند و صدای رسا بدهد یا زیر لب و سربهزیر و ابرو گرهخورده، علیک بگیرد، فرق میکند. اینکه یکی وقت چای، در قندان را بردارد و تعارف کند یا آبنباتی از جیبش درآورد و بگذارد کنار دستت، قشنگ است. یا نه وقتی ببیند حالت خوش نیست و توی فکری، از حال و روزت بپرسد و یکی دو جمله امیدبخش بگوید، خوب که نه، خیلی خوب است. بیتردید همه ساعاتی که آدمی در محیط کار خویش میگذراند، جدا از این موضوع که کارش تا چه میزان دشوار باشد، میتواند سهلتر بگذرد یا سختتر و این آسانی و دشواری بسته به تعاملی است که میان ما و همکارانمان وجود دارد. در واقع همه آن ساعاتی که در محیط کار سپری میکنیم، میتواند از فایده و صحت بیشتری نشان داشته باشد اگر فضای کارمان آکنده از عطر احترام و محبت و دوستی باشد. حال که سخن بدینجا رسید خوب است، همین امروز تصمیم بگیریم تا از این پس همکاران مهربانتری باشیم و یادمان باشد بداخلاقی همیشه بد است و در محیط کار از بد هم بدتر. آری همین امروز میتواند آغازی نو باشد برای ما؛ امروز که بیستوهفتم اکتبر است و بر پیشانیاش روز جهانی همکار بداخلاق نقش بسته است.