• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 26 مهر 1401
کد مطلب : 174302
+
-

گونه‌شناسی سلبریتی در بلوا

یادداشت
گونه‌شناسی سلبریتی در بلوا

مهدی سعیدی-کارشناس مسائل سیاسی

 یکی از کلیدواژه‌های پربسامد دنیای مجازی جدید «سلبریتی» است. سلبریتی به افرادی گفته می‌شود که اغلب در عرصه هنر و ورزش فعالند و مورد توجه خاص مخاطبان قرار گرفته و هوادار یافته‌اند. این تعلق تا مرز شیفتگی پیش رفته است؛ بنابراین ابعاد گوناگون زندگی این افراد نیز مورد توجه مخاطبان قرار گرفته‌است. آنها می‌خواهند یا سلبریتی باشند یا شبیه‌شان باشند یا حتی گاه دقیقا خود آنها شوند.
سلبریتی‌ها در پارادایم سبک زندگی مدرن غربی به یکی از بازیگران مهم عرصه فرهنگ و اجتماع و حتی سیاست تبدیل شده‌اند و جایگاهی برای آنان تعریف شده‌است. اظهارات و واکنش‌های آنها در قبال تحولات جامعه با اقبال بخشی از جامعه همراه می‌شود و به‌نوعی موجب اثرگذاری است و می‌تواند منشأ اثر حرکت و تحولی در جامعه شود. باید توجه کرد که این همه اعتبار برای سلبریتی به یمن فراگیری رسانه حاصل شده‌است. به‌واقع سلبریتی‌ها مخلوق رسانه‌اند و این پروپاگاندای رسانه‌ای است که به آنها حیات می‌بخشد و صدای آنها را عمومی می‌کند. ازسوی‌دیگر، فراموش نباید کرد که سلبریتی بدون مخاطب یا طرفدارانش که او را خلق کرده و از او حمایت می‌کنند، هیچ‌چیز نیست. بی‌توجهی مخاطبان می‌تواند یک شبه رسانه سلبریتی را خاموش کند؛ لذا آنها از یک‌سو سخت نگران کاهش هوادارانند و این به پاشنه آشیل سلبریتی بدل شده‌است و از دیگر سو هوادار به ابزار قدرت سلبریتی بدل شده‌است.
جامعه امروز ما که از یک‌سو در فرهنگ و تمدن اسلامی - ایرانی ریشه دارد و از دیگر سو آمیخته به سبک زندگی مدرن غربی شده‌است، با پارادوکس‌هایی در چگونگی مواجهه با سلبریتی‌ها، اعم از تعریف هویت، جایگاه و نقش اجتماعی و... مواجه است که هنوز ایده منسجم و همه‌جانبه‌ای در این باب مشاهده نمی‌شود و حدود و ثغور فعالیت‌ها و اختیارات قانونی آنان تعریف نشده که حاصل آن، نوعی ازهم‌گسیختگی و تفرق در مواجهه با این گروه‌های مرجع نوظهور است.
در بلوای جدید پیش آمده در کشور که تفاوت‌هایی با حوادث مشابه آن در سال‌های پیشین داشت، نقش‌آفرینی ویژه سلبریتی‌ها برجسته شده بود. اغتشاشات اخیر که در فقدان احزاب و گروه‌های سیاسی کشور شکل گرفت، به‌نوعی با محوریت و بازیگری ویژه و میدان‌داری سلبریتی‌ها رقم خورد؛ هرچند در این ماموریت اینان به‌دلیل کم‌سوادی و فقدان فهم کافی از سیاست، به‌نوعی نقش تبعی و درجه دوم را برعهده داشتند و به‌واقع توسط جریان‌های رسانه‌ای ضدانقلاب مدیریت و خط‌دهی می‌شدند.
نقش مؤثر سلبریتی‌ها را می‌توان در ایجاد موج و جهت‌دهی به افکار عمومی در چند روز اول حوادث اخیر کشور مشاهده کرد. آنجا که هر روز خبری از واکنش تعدادی از آنان در فضای‌مجازی شنیده می‌شد. در این حوادث البته واکنش سلبریتی‌ها یکسان نبوده‌است؛ هرچند جریان برانداز در تلاش است تا به مخاطبان اینگونه القا کند که میان آنها تفاوتی وجود نداشته و همه در یک اردوگاه واحد قرار دارند. مروری بر مواضع و رفتار سلبریتی‌ها در حوادث اخیر این حقیقت را آشکار می‌کند که ما حداقل با 4دسته از آنها مواجه هستیم:
دسته اول، آن بخش از سلبریتی‌ها هستند که خود را به انقلاب اسلامی و ملت ایران وفادار دانسته و صف‌شان را از ضدانقلاب جدا کرده‌اند و در این شرایطی که فشار بسیاری بر آنان وارد است، در دفاع از جمهوری اسلامی اعلام موضع کرده‌اند.
دسته دوم، آنهایی هستند که در این معرکه فتنه، سکوت کرده و درحالی‌که به سختی تحت فشار بودند، از هرگونه اظهارنظری پرهیز کردند. در این فهرست نام‌های بسیاری را می‌توان برشمرد که یکی از برجسته‌ترین آنها حسن یزدانی، قهرمان نامدار کشتی ایران و جهان است. همچنان بزرگان و پیشکسوتان فوتبال ایران از علی پروین تا امیر قلعه‌نویی و ده‌ها چهره بزرگ و کوچک شناخته شده دیگر نیز بر همین رویه تأکید ورزیده‌اند. عدم‌همراهی آنان با بیگانگان به‌شدت، جریان فتنه را عصبانی کرده و توهین و فحاشی به آن عزیزان را به‌همراه داشته است. در مورد فشارهای وارده بر سلبریتی‌ها، کافی است نگاهی به نوشتار سردار آزمون انداخت. وی درباره فضای ایجاد شده در این زمینه نوشته است: «ضمنا باید از بازیکنان تیم ملی عذرخواهی کنم؛ چون این کار عجولانه من باعث اذیت شدن دوستان عزیزم شد و از جانب بعضی کاربران، اهانت‌هایی به ملی‌پوشان شده که به هیچ‌وجه منصفانه نبود و اشتباه از من بوده است.» دسته سوم، کسانی بودند که نتوانستند در برابر فشارها تاب آورده و برای همراهی با افکارعمومی معترضان، توییتی با «مهسا  امینی» را منتشر کردند و درگذشت او را تسلیت گفتند. حداکثر واکنش برخی از آنها در پیام‌های‌شان انتقاد به فضای بسته فرهنگی و مخالفت با گشت ارشاد بود. این دسته را مبتنی بر واکنش‌هایشان، می‌توان در زمره معترضان تقسیم کرد؛ هرچند عملکرد آنها را می‌شود مورد نقد قرار داد، اما می‌توان شرایط آنان را درک کرد و در عین ‌حال مرزهایی برایشان از اغتشاشگران درنظر گرفت و نباید حساب آنان را با دسته چهارم یکی کرد. این افراد اغلب به همان یکی، دو پیام کفایت کرده و مشغول به‌کار روزمره خود شدند و دیگر با فتنه‌افکنان همراهی نکردند. به‌نظر می‌رسد صحبت و گفت‌وگو با این افراد و شرح آنچه در جنگ تمام‌عیار رسانه‌ای دشمن د رحال شکل‌گیری است، بخش قابل‌ملاحظه‌ای از سوء‌تفاهم‌ها را حل خواهد کرد؛ همانطور که دراین مسیر برخی حتی پیام‌های قبلی خود را پاک کردند. در این بین، دسته چهارمی بودند که هرچند در میان صدها چهره شناخته‌شده عرصه فرهنگ و هنر و ورزش، اقلیتی کم‌شمار به‌حساب می‌آیند، اما در این روزها به یمن حمایت رسانه‌های بیگانه و ضدانقلاب میدان‌دار آشوب و بلوا شده و توانستند بر دنبال‌کننده‌های خود بیفزایند و مورد تمجید دشمنان این ملت از رجوی تا پهلوی قرار بگیرند (برخی همچون احسان کرمی که خیلی زود مزد اجیرشدگی خود را گرفتند و مشغول به بردگی شدند!)، تکلیف این جمع معدود که اغلب نیز به خارج از کشور پناه برده‌اند، از 3گروه قبلی جداست و باید برای آنان حساب جداگانه‌ای باز کرد. با این نگاه متوجه این حقیقت می‌شویم که در مجموع جمع محدودی از آنچه تحت عنوان سلبریتی‌ها شهرت یافته‌اند، در این معرکه بر طبل فتنه و آشوب کوبیدند که با شانتاژ رسانه‌ای بیگانگان فریب خوردند و درمقابل صدها هنرمند و ورزشکار مسیر خود را از اختلاف‌افکنان و بلواآفرینان جدا کردند. جالب آنکه پس‌از گذشت چند روز حتی دیگر صدای بلواآفرینان نیز برای جامعه تکراری شده و حرفی برای گفتن ندارند و به فراموشی سپرده شده‌اند؛ هرچند افرادی چون معتمدآریا تلاش می‌کنند با نقش‌آفرینی جلوی دوربین، خود را به ظاهر به آب و آتش بزنند تا چند روزی آتش فتنه دیرتر خاموش شود؛ غافل از اینکه حنای آنها که ایران را چندپاره می‌خواهند، دیگر رنگ باخته‌ است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :
پازل هزار تکه سال بلوا
سال بلوا
سال بلوا
سال بلوا