برگزاری 2دادگاه در فاصله زمانی کم از یکدیگر یکی در استکهلم سوئد و دیگری در تهران نگاه بسیاری را بهخود جلب کرده است. در دادگاه تهران، حبیب اسیود، سرکرده گروهک تروریستی الاحوازیه که در روز روشن بیش از ۲۵نفر را به شهادت رساند رو به قاضی ایستاده و از نقش سرویسهای خارجی برای اجرای نقشه ترور و جنایت علیه مردم میگوید. هزاران کیلومتر آنسوتر حمید نوری که روزگاری کارمند ساده دادگستری بوده در میان هلهله گروهکهای تروریستی به دادگاه آمده تا از روایت مظلومیت انقلاب اسلامی در دهه 60دفاع کند. در شرایطی که رسانههای ضدانقلاب سعی دارند با بایکوت دفاعیات حمید نوری جای جلاد و شهید را عوض کنند، فرزندان حمید نوری تمامقد برای دفاع از پدر خود به صحنه آمدهاند. مجید نوری در روایتی ناگفته از دادگاه قرونوسطایی اروپاییها از شرح بیش از ۱۱۰۰ روز حضور پدرش در سلولهای انفرادی میگوید.
مجید نوری به روحیه پدرش در زندان سوئد اشاره میکند و در تشریح آخرین مکالمه تلفنی میان پدر با اعضای خانواده میگوید: «پدرم در آخرین تماس توانستند با مادرم حرف بزنند. ایشان گفتند وکیل ندارند و وکیل قبلی را عزل کردهاند. در شرایطی که 2هفته دیگر مهلت دادگاه تجدیدنظر تمام میشود، اما پدرم هنوز از داشتن وکیل و دسترسی به حقوق اولیه خود محروم است؛ زیرا دادگاه وکیل جدید ایشان را تأیید نکرده است. پدرم حتی دسترسی به کتابی که از روی آن لایحه بنویسد و از خود دفاع کند را نیز ندارد.» او از محدودیتهای غیرقانونی دولت سوئد علیه پدرش خبر و حرفش را اینطور ادامه میدهد: «پدرم عینک دارند، اما نمره این عینک برای 2سال قبل است. هیچ چشمپزشکی ایشان را معاینه نکرده و چشم ایشان متأسفانه نمیبیند.»
فرزند حمید نوری به شرایط نامطلوب سلول انفرای محل نگهداری پدرش اشاره میکند و حرفش را اینطور ادامه میدهد: «پدرم میگوید سلولهای انفرادی کثیف هستند و غذای زندان غیرقابلخوردن است. دولت سوئد یک اتاق زندان را مرتب کرده و میگوید استاندارد زندانها بالاست، اما واقعیت با آن تصویرسازی غربیها فاصله بسیاری دارد.» او با انتقاد از رفتار پلیس سوئد از شکنجه روانی پدرش خبر میدهد: «مهمترین شکنجهای که پدرم شده، مربوط به مسائل روانی است؛ مثلاً یک امکانی مانند تماس با خانواده را در اختیار ایشان قرار میدهند و مدتی بعد آن را قطع میکنند؛ حتی گاهی مواقع به ایشان یک نوشیدنی مانند چای میدهند، اما یکباره آن را چند ماه قطع میکنند. این قطع و وصل کردنهای روانی بهمراتب بدتر از شکنجه جسمی است. سال گذشته پلیس در جریان بازجوییها، پدرم را مورد ضرب و شتم قرار داد و سر ایشان آن زمان آسیب دید که این موضوع مصداق شکنجه جسمی است.» او ادامه میدهد: «بعد از وارد شدن آسیب به سر پدرم، مانع ویزیت دکتر از پدرم شدند که این موضوع باعث شده تا پدرم سردردهای شدیدی داشته باشند. فایل صوتی از دادگاه پدرم وجود دارد که ایشان میگویند مرا ضرب و شتم کرده و هیچ پزشکی مداوایم نکرده است.»
ساکن سلول انفرادی
او از اینکه پدرش برای مدت طولانی در انفرادی نگهداری شده و از حق داشتن مترجم برای اطلاع از روند دادگاه خود بیبهره بوده است، انتقاد میکند و میگوید: «هماکنون و با آمدن دولت جدید و استقرار آقای امیرعبداللهیان در وزارت امور خارجه پیگیریها بسیار افزایش داشته و ملموس است. با استقرار دولت جدید، مدل همکاری وزارت خارجه تغییر کرد. در دولت قبل پرونده پدرم پیگیری نمیشد! برخی میگویند یکی از مواردی که باعث شد پرونده آقای نوری دچار این مشکلات شود، مدل مواجهه سفارت ایران در سوئد بوده است. هماکنون سفارت همکاری صمیمانهای دارد و بهصورت شبانهروزی در حال کار است.» مجید نوری به روحیه پدرش و استقامت او در مقابل اقدامات غیرقانونی سوئد اشاره میکند و با بیان اینکه روحیه پدرش مستحکم است، میافزاید: «پدرم میگوید دشمن فکر میکرد با پرونده نوری به جمهوری اسلامی ضربه میزند. منافقین و سرویسهای اطلاعاتی غربی تحلیلی داشتند که حمید نوری علیه نظام سخن خواهد گفت، اما ایشان با ایستادگی در برابر دشمن، منافقین را به لجن کشید. ایشان با دفاع تمامعیار از انقلاب اسلامی و یادآوری خدمات شهیدان بهشتی، لاجوردی، رجایی و باهنر یک مانیفست درست از صحنه نشان دادند؛ آنهم در شرایطی که دادگاه حتی اجازه نمیداد ایشان متن خود را بخواند یا مستندهای تهیهشده نمایش داده شود. پدرم در 6جلسه بحث فلسفه انقلاب اسلامی را پیش چشم منافقین و دشمنان ارائه دادند.» او به حضور پررنگ عوامل ضدانقلاب در محل دادگاه و پوشش رسانهای این موضوع از سوی رسانههای غربی و ضدانقلاب اشاره میکند و میگوید: «خاطرهای از یکی از این افراد دارم، معروف به «غلام» بود. او دائم جلوی دادگاه میآمد و الفاظ رکیک بهکار میبرد و فحاشی میکرد. جالب است بدانید همین خبرنگار صدای آمریکا در تهیه گزارش دادگاه دستهگل بهدست او داده تا از او یک شخصیت معصوم و مثبت بسازد. این آقا غلام پول میگرفت و هر روز کارش این بود جلوی دادگاه بیاید و الفاظ رکیک به کار ببرد و فحاشی کند. این فرد را بهعنوان نماد مظلومیت با اتوبوس جلوی در دادگاه میآوردند.» / مشرق
چهار شنبه 23 شهریور 1401
کد مطلب :
171643
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/0gqkv
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved