روایت شهید آیتالله سیدمحمدباقر حکیم، از سیره استاد
صاحب سّر استاد
علی احمدیفراهانی _ تاریخپژوه
شهید آیتالله سیدمحمدباقر حکیم، از شاگردان شهید آیتاللهالعظمی سیدمحمدباقر صدر و از شارحان اندیشه آن بزرگ بهشمار میرفت. وی در طول مراوده خویش با آن استاد نامور، با وی صمیمیتی فراوان یافت و از صاحبان سرّش محسوب میشد. آیتالله حکیم نحوه آشنایی با شهید صدر را، اینگونه روایت کرده است: «در ایام تحصیل، یکی از طلاب علوم دینی که شهید آیتالله سیدمحمدباقر صدر را میشناخت، از مقام علمی ایشان ستایش زیادی کرد. من در آن زمان نزد یکی از عالمان نجف، درس کفایه را میخواندم و تصمیم گرفتم در درس ایشان در مسجد هندی حاضر شوم و ببینم کیفیت درس ایشان چگونه است که این دوست طلبه ما را اینگونه شیفته خود کرده است. در درس شرکت کردم و دیدم نحوه تدریس و فهم عمیق از کفایه در آن، کاملا با روحیه من سازگار است. البته ایشان قبلا هم این درس را تدریس کرده بودند ولی آن تدریس پیوسته و کامل نبود و شاید این دورهای که من در آن شرکت کردم، نخستین دوره پیوسته و مستمر درس کفایه ایشان بود. ایشان در آن دوره و در محافل علمی، چندان شناختهشده نبودند و فقط طلبههای فاضلی که از جنبه علمی پیشرفت کرده بودند، عظمت علمی ایشان را درک میکردند... .»
بیشترین تأثیر پذیری شهید آیتالله حکیم از شهید آیتالله صدر، در حوزه اندیشه و نوع نگاه به پدیدههای فردی و اجتماعی بود. وی در گفت و شنودی، مهمترین ویژگی فکر دینی استاد را، جهانشمول دانستن اسلام قلمداد کرده و در آن عنصر مدیریت و رهبری را، بس مهم و اساسی قلمداد میکند: «با توجه بهنظریههایی که ایشان از مکتب اسلام استنباط کرده و ارائه دادهاند و نیز برداشت ایشان از جهانشمول بودن اسلام و موارد بسیار دیگر، میتوان دریافت که ایشان پایهگذار فکر حرکت اسلامی در عراق هستند. ایشان توانستند طرح مرجعیت صالح را ارائه کنند. ایشان رهبری امت را تنها متعلق به فقهای آگاه به اسلام، یعنی دنباله خط پیامبران و ائمه اطهار(ع) میدانستند. این خط، محور رهبری را در اسلام شکل میدهد و بر همین پایه، ایشان طرح مرجعیت صالح را بنا گذاشتند که بر مبنای آن، نقاط علمی و راهبردی این حرکت تبیین میشود. به همین دلیل ایشان با تمام وجود در کنار حرکت مرجعیت آیتاللهالعظمی سیدمحسن حکیم قرار گرفتند، زیرا مرجعیت ایشان در ایجاد تحولات فرهنگی و سیاسی در عراق، سهم بسیار بزرگی داشت. شهید صدر با نقش و تأثیر تشکیلات سیاسی در اسلام و ارتباط آنها با رهبری مرجعیت و تأثیر این تشکیلات در امت اسلامی، به خوبی آشنا بودند و مبانی فکری و تشکیلاتی آن را با دقت تبیین کردند... .»
شهید حکیم، استادش شهید آیتالله صدر را، در زمره شاخصترین مدافعان امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی در نجف قلمداد میکند که در حمایت از این حرکت، جد و جهد فراوان ورزید. او بر این باور است که وجود این خصیصه در رفتار سیاسی شهید صدر، نهایتا به شهادت آن بزرگ منتهی گشت: «شهید صدر همچنین در ایجاد انقلاب اسلامی در عراق، سهم بزرگی داشتند و در واقع پدیدآورنده این انقلاب بودند. ایشان مجموعهای از اقدامات خود را، در ارتباط با ایجاد حرکت اسلامی در عراق بهکار گرفتند و به همین دلیل هم، تصمیم گرفتند از مرجعیت و رهبری امام خمینی دفاع کنند. ایشان انقلاب اسلامی را تأیید کردند، چون رهبر این انقلاب یک مرجع و سرآغاز آن از حوزه علمیه بود. شهید صدر در شناسایی انقلاب اسلامی ایران در عراق، تلاش زیادی کردند و با همه توان و امکان خود، در خدمت انقلاب اسلامی قرار گرفتند و حتی نمایندهای را خدمت امام فرستادند، که به ایشان اعلام کند: همه توان و امکان خود را، در خدمت انقلاب و رهبری آن قرار خواهند داد. شهید صدر در بعد فکری و فرهنگی هم، به نگارش قانون اساسی برای جمهوری اسلامی و نظریه فکری اسلامی پرداختند و آن را در دورهای که قرار بود قانون اساسی ایران نوشته شود، برای امامخمینی فرستادند. جالب اینجاست که این قانون، شباهت زیادی به قانون اساسی تدوینشده توسط مجلس خبرگان داشت. شهید صدر در بعد سیاسی هم، ملتهای اسلامی را به حمایت از انقلاب ایران و رهبر آن دعوت کردند و بهرغم دشمنی عراق با ایران، در نجف به پشتیبانی از انقلاب اسلامی، طلاب را به راهپیمایی تشویق کردند. ایشان در تأیید انقلاب، تلگرافهای متعددی را به ایران فرستادند و برای شهادت آیتالله مطهری مجلس فاتحه برگزار کردند که تنها مجلس فاتحهای بود که برای شهید مطهری در نجف برگزار شد. ایشان صراحتا اعلام کردند که آماده جنگ مسلحانه و درگیری نظامی با رژیم بعث عراق هستند و حاضرند خون خود را در راه نابودی طاغوت و اقامه حکومت اسلام و تحکیم پایههای اسلام در عراق هدیه کنند... .»