میثم قاسمی-روزنامه نگار
پدربزرگم که «آقاجون» صدایش میکردیم، در زمان سلطنت احمدشاه قاجار به دنیا آمده بود. اتفاقات زیادی را در زندگیاش دیده بود و با آنکه سواد خواندن و نوشتن نداشت؛ اما نکاتی را به تجربه آموخته بود که برای دانستن هر کدام از آنها یک دوره آموزشی لازم است. یکی از آن نکات هم این بود که پدربزرگ با وجود تأکید زیاد بر اسراف نکردن- و بهخصوص اسراف نکردن آب- دقایق طولانی را صرف شستن دستهایش میکرد. پیرمرد به همان روشی دستهایش را میشست که ما بعد از شیوع کرونا یاد گرفتیم. ما که بچه یا جوان بودیم، با خودمان فکر میکردیم آقاجون، این آخر عمری به بیماری وسواس مبتلا شده؛ اما واقعیت چیز دیگری بود.
آقاجون، شیوع وبا در سال ۱۳۱۰ را دیده بود. میگفت در همین تهران، کنار دیوارها، جنازه خوابانده بودند و کسی نمیتوانست این تعداد فوتی را مدیریت کند. او یاد گرفته بود برای پیشگیری از بیماری، باید دستهایش را با دقت بشوید و شاید راز زنده ماندنش در آن همهگیری وحشتناک، همین بود. ۶ سال پس از فوت آقاجون، بیماری کرونا در جهان همهگیر شد و ما کمکم یادگرفتیم بهترین راه جلوگیری از ابتلا به بیماری، رعایت نکاتی ساده است. ماسک بزنیم، دستها را بشوییم و...
این روزها که هنوز سایه کرونا از سر ما کم نشده و همچنان جانهای عزیزی بر سر ابتلا به این بیماری از دست میروند، اخبار مربوط شیوع بیماری جدیدی در دنیا منتشر میشود که گویا نخستین موارد ابتلا به آن در ایران هم دیده شده است. نگرانی از بیماری قبلی کم بود، حالا یکی دیگر هم به آن اضافه شده. آیا تعداد بیماریهای عجیب و غریب بیشتر شدهاند؟ یا آدمها بیشتر مبتلا میشوند؟
بهنظر نمیرسد جواب هر دو سؤال، مثبت باشد. واقعیت این است که پیشرفت علم پزشکی و همهگیری رسانهها باعث شدهاند همزمان ما بیماریهای مختلف را بهسادگی شناسایی کنیم و هم از شیوع آنها مطلع شویم. آمارهای داخلی و جهانی نشان میدهند متوسط سن انسانها بیشتر شده است و این یعنی ما به سادگی گذشته نمیمیریم؛ اما پیشرفت علم باعث شده است بدانیم چه بیماری داریم. از سوی دیگر، درحالیکه کسی بهدرستی نمیداند در جریان همهگیریها وبا یا آنفلوآنزای اسپانیایی چند نفر در ایران جان خود را از دست دادهاند، این روزها آمار ابتلا، بستری و فوت بیماران کرونایی را مرتب دریافت میکنیم. اینها را میتوان در یک جمله کوتاه خلاصه کرد:«ما بیشتر از گذشته میدانیم.»
همه اینها را گفتم تا به اینجا برسم که چه به تجربه و چه با خواندن و شنیدن اخبار، اگر دانش و آگاهیای در ما پدید میآید، باید زندگی روزمره ما را تغییر دهد. این «دانستن» باید تأثیر عینی در زندگی ما داشته باشد؛ وگرنه عالم بیعمل هستیم که سعدی نوشته است:
یکی را گفتند: عالم بیعمل به چه ماند؟
گفت: به زنبور بیعسل.
دو شنبه 31 مرداد 1401
کد مطلب :
169292
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/mZlV9
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved