پلان 2
تصویرهایی از بخل پسر زبیر
بخل و تنگدستی از رذائلی است که مورخان درباره عبدالله بن زبیر به کرات نقل کردهاند. باوجود ارث فراوانی که از پدرش زبیر به چنگ آورده بود، اهل بخشش نبود. در سریال مختارنامه هم تا حدی این خصوصیت مشاهده میشود. او در گفتوگو با مختار ضمن برشمردن معایب قدرت، مزیت آن را جامه عمل پوشاندن به آرزوهای کودکی میداند و از آرزویش میگوید که مطلا کردن کعبه است. در چند قسمت بعد وقتی مخزومی را با 30هزار سکه طلا راهی کوفه میکند که یا مختار را وادار به فرمانبری از زبیریان کند یا با او بجنگد، با حسرت به سکههای طلا نگاه میکند و میگوید با اینها میشد نیمی از کعبه را مطلا کرد. بعد میگوید: «... این طلاها را تا پشیمان نشدهام از چشم من دور کنید، ببین چه تُتُقی میکشند!»