در حالات و مقامات «یاران شیخ شهید»
آنان که بیم از مرگ را به هیچ گرفتند!
فاطمه موسوی _ تاریخپژوه
113 سال قبل در همین ایام، اتفاقی شگفتآوری در پایتخت ایران اسلامی شیعه بهوقوع پیوست و مجتهد بزرگ مرحوم آیتالله حاج شیخ فضلالله نوری، در غروب روز ۱۳ رجب مصادف با 11 مرداد سال ۱۲۸۸ش، در میدان توپخانه تهران بر سر دار رفت! پرچمی که بهگفته جلال آلاحمد، به علامت استیلای غربزدگی، پس از 200 سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد!
شهید آیتالله شیخ فضلالله نوری، ازجمله روحانیونی بود که در پیروزی نهضت مشروطه، نقش مهمی ایفا کرد، اما پس از مشاهده انحراف این نهضت، بنای مخالفت با روشنفکران غربزده را گذاشت. او از نخستین عالمان اسلامی بود که به نقشه استعمار در جهت اسلامزدایی و جایگزین کردن حکومت لائیک تحت پوشش مشروطه و قانون اساسی پیبرد و سعی کرد تا اجازه ندهد، ملیگرایی به جای اسلامگرایی بنشیند. جریان غربگرا بهدنبال این بود که فضای مشروطه غربی یا به تعبیر شیخفضلالله نوری پارلمانتاریسم غربی را، وارد کشور کند. نکته مهمی که از طرف علما ازجمله شیخ شهید مطرح شد، این بود که اگر قرار است از مدل مشروطه غربی استفاده شود، این مشروطه باید مشروطه مشروعه باشد. بر سر این مشروعهخواهی، کار شیخ به تحصن در زاویه حرم حضرت عبدالعظیم(ع) کشیده شد. عده بسیاری میدانستند که شیخ بر سَبیل حقیقت صاف و شریعت ناب است، اما ترس، طمع یا اشتباه در فهم مقتضیات زمان، آنها را از کاروان سرخ شیخ فضلالله نوری جدا کرد و به سرای عافیت برد، اما تعدادی از علما نیز تا آخر در کنار او ماندند. دراین میان میتوان از مجتهدین و علمای بزرگی چون: آقاسیدمحمد کاظم یزدی «صاحب عروه»، شیخ احمد آلکاشف الغطاء، شیخ محمدحسین آلکاشف الغطاء «مصلح معروف» (در نجف اشرف)، حاجی میرزا حسن آقا مجتهد تبریزی، شهید میرزا عبدالکریم آقا مجتهد، آقا میرزا صادق آقا مجتهد، آقا میرزا محسن آقا مجتهد (در تبریز)، شهید حاجی ملامحمد خمامی، بحرالعلوم رشتی (گیلان)، حاج آقا محسن عراقی (اراک)، آقا سیدمحمدباقر دریچهای، شیخ مرتضی ریزی (اصفهان)، آخوند ملا قربانعلی زنجانی، شهید حاجی شیخ حسین جوقینی (زنجان)، شهید حاج میرزا ابراهیم خویی «شارح معروف نهجالبلاغه» (خوی)، آخوند ملا حبیبالله شریف کاشانی، آقا سیدمحمدرضا پشت مشهدی «پدر آیتالله میرسید علی یثربی» (کاشانی)، آخوند ملا محمدجواد صافی گلپایگانی، حاج آقا احمد طباطبایی قمی، حاج میرزا محمد قمی «ملقب ارباب» (قم)، حاج شیخ عبدالسلام تربتی «پدر دکتر محمود شهابی» (تربت)، حاج میرسید احمد طباطبایی «برادر آیتالله سیدمحمد طباطبایی پیشوایی مشروطه»، حاجی ملا محمدعلی مجتهد رستمآبادی، ملا محمد آملی «پدر آیتالله شیخ محمدتقی آملی»، حاجی میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی «مؤلف رساله تذکره الغافل و ارشاد الجاهل»، حاج شیخ روحالله دانایی قزوینی، حاج شیخ عبدالنبی نوری، حاجی میرزا ابوطالب زنجانی، حاجی آقا علیاکبر بروجردی و شمسالعلمای قزوینی، صدرالافاضل، ادیب پیشاوُری، شیخ مهدی امامی مازندرانی و حاج شیخ علی لنکرانی «پدر آیتالله حاج شیخ حسین لنکرانی معروف» نام برد.
تنها شیخ نبود که در نهضت مشروعهخواهی تا پای جان ایستادگی کرد، علمای دیگری نیز بودند که ازجمله آنها آیتالله شهید ملامحمد خمامی است که در جریان تحصن شیخ شهید در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و در طرفداری از وی، نامهای نوشت و به ایراد سخنرانی پرداخت. گرچه این حقخواهی، در هیاهوی مشروطهطلبان وابسته به سفارت انگلستان انعکاسی نیافت. به هرحال این عالم مجاهد در 29ذیحجه 1326و در جریان تصرف رشت بهدست مشروطهخواهان، به شهادت رسید. از دیگر شهدای مشروعهخواه، تعدادی از یاران شیخ فضلالله نوری بودند. این علما زمانی که خبر بستنشینی شیخ در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) را، در دوره استبداد صغیر شنیدند، خود را به او رساندند. در این ماجرا، عده زیادی به ناحق کشته شدند یا به حبس رفتند. پس از این جریان 8نفر از علمای تهران که در آن زمان به اصطلاح سری در سیاست داشتند و خیلی مورد توجه و اعتماد مردم بودند، به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) رفتند و تحصن دیگری راه انداختند. بزرگ آنها مرحوم آشتیانی، پسر آیتالله آشتیانی معروف در نهضت تنباکو و جوانترین آنها میرزا غلامحسین کلهر (جد آیات: حاج شیخ مرتضی و حاج شیخ مجتبی تهرانی) بود. شخصی به نام «صنیع حضرت» از چاقوکشهای آن زمان -که همسان کسی مثل شعبان بیمخ در دوران ما بود- این عده را به گلوله بست. تنها یک نفر از آنجا جان سالم به در برد. این تحصن اما نتوانست اعتراض شیخ را ملوث سازد و تحصن تاریخی وی در زاویه حضرت عبدالعظیم(ع)، به مثابه نمادی در تاریخ باقی ماند.