سیداحمد بطحایی- داستاننویس
شاید بزرگترین حسرت ازلی و احتمالا ابدی انسان جاودانگی باشد، از پدر ما که با وسوسه نامیرایی دل به دامان زمین داد تا تصور اساطیری آدمیان از خدایگانشان.از زئوس تا گیلگمش. آدمی در جستوجوی انوشگی ست و بقا و ماندن. دل به جدایی ندارد، وصل را دائم میخواهد و مدام و بیوقفه. بخشی از آرزوی اینک بشر هم در داستان و نمایشهای رویاپردازانهاش به یافتن راه و رحیلی برای رهایی از مرگ محتوم است. برای معاف شدن از فنا و محو در بقا. لیک انگاری این فرضیه با تمام شوخ طبعی بسیط، بلاهت کودکانه و حرص احمقانهاش، محال و دست نیافتنی هم نیست.
نه با آزمایشهای مکرر و بیهوده تجربی یا ورد و سحر تخیلی. اگر قرار بر بقا در این دنیا باشد، نه با تن و کالبد که با ایده و آرمان شکل میگیرد. حیات جسم حسین بن علی(ع) در دهمین روز از سال 61قمری به پایان رسید، اما خود حسین، چه؟ چرا زنده است؟ چطور او را در بیابانی بیآب و اولاد کشتند و حال صیحهاش چون نفخه صور شنیده میشود؟ هر روز بلندتر، پرشورتر، زندهتر. رهاتر از هر مرز و گره و گرایشی، چرا که حسین نه شهید راه اسلام، که شهید راه انسان بود.
پنج شنبه 13 مرداد 1401
کد مطلب :
167912
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/xkZ3l
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved