تابستان زشت

بهروز رسایلی

پیش از این عادت کرده بودیم حداکثر زشتی تحولات تابستانی در فوتبال ایران را در بازاره مکاره نقل‌وانتقالات ببینیم؛ اینکه ناگهان قیمت یک بازیکن چند برابر می‌شود یا عشق دوران کودکی فوتبالیست‌ها ظرف 24ساعت تغییر می‌یابد. حکایت تابستان 1401اما فرق داشت و همه فهمیدیم ناهنجاری‌های بیشتری هم می‌تواند وجود داشته باشد. راستش با این ملغمه‌ای که عده‌ای در تعطیلی مسابقات درست کرده‌اند، نگرانیم با استارت رسمی بازی‌ها و بالا گرفتن هیجان و استرس چه چیزهایی در کمین‌مان باشد!

   مسابقه دوستانه‌ای که ناتمام ماند
این یکی از حیرت‌انگیزترین اتفاقات ممکن بود؛ آنچه احتمالا اگر در یک کشور اروپایی برای یک هوادار فوتبال تعریف کنید تا دقایق طولانی همینطور هاج و واج نگاه‌تان خواهد کرد! به هر حال اما بازی دوستانه گل‌گهر سیرجان و مس کرمان به‌دلیل درگیری مربیان و بازیکنان دو تیم نیمه‌تمام ماند. مس در این بازی با یک گل از حریف پیش بوده که یک خطای دوضرب به سود گل‌گهر اعلام می‌شود و همین مسئله اعتراض شدید کادر تیم کرمانی را به‌دنبال می‌آورد. بعد هم سر و صدا بالا می‌گیرد و 2 تیم به رختکن می‌روند. به همین قشنگی!

    درگیری سربازی خداحافظی
وقتی قرار است یک مسابقه به‌منظور بزرگداشت و تجلیل از خدمات یکی از بزرگ‌ترین ستاره‌های فوتبال برگزار شود، طبیعتا همه باید سنگ تمام بگذارند و در نهایت تواضع و از خودگذشتگی دست به‌دست هم بدهند تا این اتفاق زیبا رخ بدهد. با وجود این آنچه در ماجرای برگزاری بازی خداحافظی جلال حسینی دیدیم، کاملا برعکس بود؛ بیانیه سهل‌انگارانه پرسپولیس که بوی تقلیل‌ شأن ملوان را می‌داد و بعد هم به دل گرفتن باشگاه گیلانی و انصراف از حضور در بازی خداحافظی. همه‌‌چیزهایی که نباید در یک فوتبال استاندارد، حرفه‌ای و اخلاق‌مدار رخ بدهد در همین یک پرونده جمع شده بود.

   زد و خورد مربیان
این یکی دیگر واقعا نوبر بود. درحالی‌که تقریبا تمام تیم‌های لیگ برتری ایران برای برپایی اردوی آماده‌سازی راهی ترکیه شده بودند، بعضی از این تیم‌ها در هتل مشترک اسکان یافتند که نساجی و هوادار از آن جمله بودند. در نتیجه ساکت الهامی و حمید مطهری فرصت را مغتنم شمردند و به درگیری فیزیکی با یکدیگر پرداختند! گویا زد و خورد دوستان، بر سر پزشک نساجی بوده که حالا در هوادار مشغول است. ساکت الهامی که غیرمتناسب‌ترین نام ممکن را دارد(!) قبلا سرمربی همین تیم نساجی بوده و با آنها عنوان قهرمانی جام حذفی را به‌دست آورد، اما در پی درگیری با مسئولان باشگاه در رختکن شغلش را از دست داد. شاید این مسئله هم در درگیری اخیر بی‌تأثیر نبوده باشد، اما وقتی مربیان همدیگر را کتک می‌زنند، فکر می‌کنید از بازیکنان چه انتظاری می‌توانیم داشته باشیم؟ 

    شکایت حقیر
در تابستانی که بالاخره حکم تاریخی مارک ویلموتس آمد و فوتبال ایران به پرداخت بیش از 3میلیون یورو غرامت به مارک ویلموتس محکوم شد، شاید حقیرترین و خردترین شکایت تاریخ این رشته ورزشی هم در فیفا علیه کشورمان به جریان افتاد؛ جایی که جان لامرز دستیار هلندی مهدی مهدوی‌کیا در تیم ملی امید به‌خاطر عدم‌دریافت مطالباتش ضمن فسخ یکطرفه قرارداد، به فیفا شکایت کرد. فکر می‌کنید دستمزد لامرز چقدر بوده؟ ماهی 6هزار یورو. آیا برای تشکیلات مدیریتی فوتبال یک کشور ننگ و عار نیست که از پرداخت چنین مبلغ اندکی آن هم در حساب یکی از مربیان رده‌های ملی عاجز باشد؟