
از صفر شروع کردیم

سروت عسگری رانکوهی/ کارآفرین
من یک آموزش و پرورشی بودم؛ یک معلم که هر روز با مشکلات مختلف دانشآموزان و خانوادههای آنها دست و پنجه نرم میکرد؛ مشکلاتی که ریشه همه آنها در فقر و مهاجرت به حاشیه کلانشهرها بود. دغدغههای اجتماعی من باعث شده بود که علاوه بر آموزش و پرورش در کانون اصلاح و تربیت هم مشغول بهکار باشم. بهعنوان مددکار اجتماعی به دختران بزهکار کمک میکردم و به بررسی آسیبهای اجتماعی این گروه میپرداختم.
هر روز میدیدم که فقر چگونه از جوانان و حتی نوجوانان ما قربانی میگیرد و زنان چگونه بهعلتهای مختلف از حقوق طبیعی خود محروم شده یا به حاشیه میروند. «تصمیم» گرفتم؛ یک تصمیم که برای امروز و فردا و مختص به حل مشکل یکی دو نفر نباشد. ایجاد اشتغال و توانمندسازی جوانان و زنان روستایی مهمترین هدف من بود که در قالب فعالیتهای رو در روی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن را آغاز کردم.
ایدهها یکی پس از دیگری به ذهن من میآمدند و من آنها را میپروراندم و برای عملیاتیکردن آنها تلاش میکردم. شروع کردم؛ از ترکیب یک فعالیت کوچک اقتصادی و فرهنگی مصوب، طرح بزرگتری را از جهاد کشاورزی بهعنوان یک پرونده موردی دریافت کردم و به منصه ظهور رساندم؛ طرحی که بهزودی مورد اقبال روستاییان قرار گرفت و درتعامل با مردم و نهادهای خصوصی و دولتی به اجرا در آمد و بزرگ و بزرگتر شد و در نهایت بهعنوان یک سردخانه به نسبت بزرگ بهبار نشست. امروز من مدیرعامل شرکت تعاونی، تولیدی، توزیعی شالیزار هستم.
هماکنون این سردخانه ۵۰۰تنی با چندین نیروی کار مستقیم، غیرفعال است؛ ایده اصلی ما فراوری مواد غذایی است اما بهدلیل مشکل کمبود نقدینگی بهصورت چهره به چهره فعالیت میکند و به تولید انبوه نرسیده است.
ما از صفر شروع کرده بودیم اما درصدد آن بودیم که هر سال اشتغال بیشتری ایجاد کنیم. چارهای جز وام گرفتن از بانک نبود و دردسرهای ما از همان جا آغاز شد.
به جرأت باید بگویم که سختی کار و موانع بزرگ پیش روی ما از زمان وامگرفتن و بر مبنای قرارداد یکطرفهای که بانک با مشتریانش میبندد، شروع شد و همچنان ادامه دارد. بهعنوان یک کارآفرین زن که بالا و پایینهای بسیاری را از سر گذراندهام با هیچ نهاد دولتی و غیردولتی به جز بانک مشکلی ندارم و حتی از همکاری مسئولان جهادکشاورزی و اداره کل تعاون استان گیلان سپاسگزارم. مشکل کارآفرینان ما از جایی شروع میشود که قانون درستی برای تولیدکنندگان تدوین نشده و نادیدهگرفتن حقوق آنها یکی از مشکلات بزرگی است که هیزم به آتش بیکاری میریزد. من معتقدم تا زمانی که این مهم جدی گرفته نشده و برطرف نشود، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.