ابقا با اعمال شاقه
هیأترئیسه دراگان اسکوچیچ را روی نیمکت تیم ملی نگه داشت، اما هنوز ابهامات زیادی حل نشده است
بهروز رسایلی
در شرایطی که کمیته فنی فدراسیون فوتبال رسما و علنا صلاحیت دراگان اسکوچیچ را برای ادامه حضور روی نیمکت تیم ملی رد کرده بود، هیأترئیسه همین فدراسیون حکم به ابقای او داد! شاید بسیاری تصور میکردند کار اسکو تمام است و او دیگر بختی برای بقا ندارد، اما شرایط در فوتبال ما طوری است که در آن هیچ غیرممکنی غیرممکن نیست! حالا هم دراگان مانده، اما هنوز ابهامات پرشماری پابرجاست و واقعا نمیتوان او را سرمربی قطعی تیم ملی در جامجهانی دانست.
ابقا تا 8شهریور یا 30آبان؟
اولین و مهمترین سؤال این است که دراگان اسکوچیچ تا چه زمانی روی نیمکت تیم ملی ایران ماندنی شده است؛ تا 30آبان که نخستین بازی کشورمان در قطر برگزار میشود یا 8شهریور که قرار است انتخابات فدراسیون فوتبال به انجام برسد؟ بسیاری بر این باورند که هیأترئیسه فعلی چون تا جامجهانی سر جایش باقی نخواهد ماند، نخواست هزینه برکناری اسکوچیچ و نیز انتخاب سرمربی جدید را بپردازد. درنتیجه حدود 40روز دیگر که سیمای مدیران جدید فوتبال ایران مشخص شود، اسکو هم پا در هوا باقی خواهد ماند. چنین شرایطی، برزخ مسموم چند ماه گذشته را تا فاصلهای بسیار اندک نسبت به جامجهانی تداوم خواهد بخشید که بسیار بد است.
بالاخره صلاحیت داشت یا نداشت؟
ابقای اسکوچیچ از سوی هیأترئیسه در شرایطی اتفاق میافتد که کمیته فنی فدراسیون فوتبال صلاحیت او را رد کرد و ابراهیم قاسمپور بهعنوان یکی از اعضای برجسته این کمیته صراحتا آن را با خبرنگاران در میان گذاشت. بعدتر که انتقادات نسبت به این تصمیم بالا گرفت، اعضای این کمیته در دفاع از ایده خود جزئیاتی را هم رسانهای کردند که بیش از پیش اقتدار کادرفنی را زیر سؤال برد. در این شرایط ابقای اسکوچیچ چه معنایی میتواند داشته باشد؟ خب اگر کمیته فنی منصوب کردید که باید نظرش را قبول کنید، اگر هم دیدگاه آنها در این حد برای شما بیاعتبار است، اصلا چرا چنین کمیتهای راه انداختید؟ چرا پرونده اسکوچیچ را آنجا بردید؟ چرا با آبروی آدمها بازی میکنید؟
مربی جانشین گیر نیامد؟
بعد از ابقای دراگان اسکوچیچ، یک موضوع دیگر بهطور گسترده در محافل فوتبالی مطرح شد مبنی بر اینکه فدراسیون قصد عبور از مرد کروات را داشته، اما چون مربی جانشین پیدا نکرده ناگزیر به نگه داشتن اسکو شده است. به هر حال مربیان داخلی با اجماع افکار عمومی همراه نیستند، کارلوس کیروش هم بهشدت
دو قطبی ایجاد میکند و سرمربی جدید خارجی نیز زمان کافی برای تطبیق یافتن با شرایط تیم را ندارد. با این تفاسیر ممکن است آقایان برخلاف میل باطنی ناچار به حفظ سرمربی شده باشند که این هم حالت جالبی نیست.
حالا چطور تیم را جمع کند؟
حتی اگر بپذیریم و مطمئن باشیم که اسکوچیچ در جامجهانی سرمربی تیم ملی ایران است، او حالا کار سختتری هم نسبت به گذشته خواهد شد. به هر حال در جریان ابقای این مربی، بخش زیادی از شخصیت حرفهای او خرد شد و مخصوصا برخی بازیکنان بهطور آشکار علیه این مربی موضع گرفتند. تیم ملی دودسته شده و جمع کردن این شرایط برای مربیان کارنامهدار هم دشوار است، چه برسد به دراگان اسکوچیچ که به هر حال رزومه لاغری دارد. بهطور کلی سوءمدیریت شدید حاکم بر فوتبال ایران این بار هم خودش را نشان داد و به جرأت میتوان گفت که بزرگترین کمک را به تیمهای همگروه ایران در جامجهانی انجام داد.