درباره مناظرههای اخیر در کلابهاوس
سیدجواد رسولی - کارشناس رسانه
این روزها با داغشدن بحثهای مربوط به احیای برجام از یکسو و تهدیدات و اقدامات طرف مقابل برای ایجاد اجماع علیه ایران و اعمال فشارهای بینالمللی بیشتر علیه کشورمان از سوی دیگر، مناظرات و گفتوگوها در پلتفرم نسبتا جدید کلابهاوس نیز رونق تازهای گرفته است. کلابهاوس سال گذشته و در روزهای پیش از انتخابات ریاستجمهوری تبدیل به یکی از رسانههای مهم و اثرگذار بر فضای عمومی کشور شد. یک دلیلش قاعدتا جذابیت رسانهای جدید و هنوز تجربهنشده بود که داشت امکانهای جدیدی را بهعنوان یک شبکه اجتماعی ارائه میداد. از طرفی دسترسی به اتاقها و گفتوگوهای در جریان روی این پلتفرم کار آسانی بود و تخصص ویژهای نمیطلبید. همینطور توانسته بود جایی میان فضای رسانه های رسمی و فضای پرآشوب و خشونت کلامی توییتر (و دیگر رسانههای اجتماعی) بایستد و تبدیل به امکان تازهای برای جامعه دور شده از گفتوگوی ما شود. بعد از گذشت روزهای داغ مربوط به انتخابات، کمکم کلابهاوس نیز آن اقبال اولیه را از دست داد و امروز دیگر بهندرت اتاقهایی با بیش از 10هزارنفر مخاطب در آن میبینیم. اما در عوض این رسانه توانست جایگاه خود را بهعنوان بستری برای برپا کردن گفتوگو میان ایدهها و نظرات مختلف تثبیت کند و بر همین اساس هم هر بار و با بروز رخدادهای تازه، کلابهاوس نیز در کنار دیگر شبکههای اجتماعی فضایی جدی برای تبادلنظر ایجاد میکند که نمیتوان هرگز آن را نادیده گرفت.
این روزها بحثهای مربوط به سرنوشت برجام، مسئله تحریمها، فشارهای بینالمللی، ترس از تکرار مسیرهایی که قبلا طی کردهایم و حساسیت فضای سیاسی دوباره کلابهاوس را به کانون توجه عمومی آورده است و مناظراتی که در آن اجرا میشود، مخاطبان زیادی را با خود همراه میکند. اما یک موضوع مهم را در نسبت با کلابهاوس باید همیشه درنظر بگیریم. اگرچه این پلتفرم قرار است بستری برای گفتوگو باشد، اما باید دانست که بهعنوان مخاطب مناظرات و مباحث، ما گفتوگو را در 2سطح مختلف دنبال میکنیم و خودآگاهی نسبت به این موضوع اهمیت کلیدی دارد. سطح اول گفتوگو همانی است که در بیرون از شنونده و میان دو سوی مناظره یا بحث در جریان است. این سطح محل طرحشدن بحثها از سوی دو طرفی است که مواضع مخالف با هم دارند. از این منظر، کل گفتوگوی در حال انجام، نوعی ویژگی نمایشی دارد که در آن هر طرف با استفاده از استدلالها، استعارهها و خطابههای خود میکوشد از موضع خود دفاع و به موضع مقابل حمله کند. ذات این بازی یا نمایش، همان نقدها و خطابهها و دفاعهاست. کمتر پیش میآید یکی از طرفین اعلام کند که کوتاه آمده یا قانع شده است. قاعده بازی حمله و دفاع مداوم است. اما در سطحی دیگر و درونیتر این گفتوگو در ذهن مخاطب فهمیده میشود و مخاطب اغلب بخشهایی از مواضع هر دو طرف را برای خودش منطقی و قابل دفاع میبیند. به این ترتیب گفتوگویی درونی آغاز میشود برای اینکه بتوانیم بفهمیم کدام سخنان برای ما منطقیتر و قابل پذیرشتر است. از آن مهمتر فهم اینکه چگونه در این رفت و برگشت دادهها، استدلالها و بیانها، عمق مسئله بهتدریج خودش را نمایان میکند و پیچیدهبودن «واقعیت» خودش را به ما نشان میدهد. این گفتوگوی درونی یا فرایند فکرکردن شخصی میتواند به سادگی تحتتأثیر نمایش بیرونی و خطابههای احساسی طرفین مناظره قرار بگیرد؛ یعنی به جای اینکه تلاش کنیم از گفتوگوی بیرونی به حقیقتی برسیم، خودمان را به جریان مسابقهای بسپاریم که در آن طرفدار یکی از طرفین مناظره شدهایم و میخواهیم که برنده باشد. این دامی است که در دنبالکردن هر گفتوگویی بهخصوص در کلابهاوس ممکن است در آن گرفتار شویم و لازم است که نسبت به آن خودآگاه باشیم. گفتوگوی درونی ما در موضوع مناظره اگر از گفتوگوی بیرونی پراهمیتتر نباشد، به همان اندازه مهم است.